زوج های جوان معمولا برای برگزاری مراسم ازدواج، ایده های مختلفی به ذهنشان می رسد، اما این عروس و داماد با راهنمایی یک عکاس خلاق، دست همه عروس و دامادها را در خلق یک صحنه به یاد ماندنی از پشت بسته اند!
عکس هایی که در این ایمیل خواهید دید توسط "جی فیلبریک" به ثبت رسیده است. جی فیلبریک با ایده های جدیدش توانسته آلبوم عروسی متفاوتی را برای این زوج به یادگار بگذارد. آلبومی که نشان می دهد آنها زندگی خودشان را به دستان طرف مقابلشان بخشیده اند.
جی فیلبریک، عکاس امریکایی، سوژههای عکاسی خود را به جایی میبرد که بیشتر عکاسان، خودشان جرات رفتن به آن را ندارند: صخرهای در ارتفاع 350 پایی (107 متری). آقای فیلبریک که ساکن "نورثکانوِی" در ایالت نیوهمپشایر است، کار خود را به عنوان راهنمای حرفهای کوه آغاز کرد تا اینکه بعدتر دوربین به دست گرفت و وارد حرفهی عکاسی شد. هرچند که علاقهاش به کوه و صخرهنوردی همچنان در عکسهایش مشهود است.
او مشتریهایش را که معمولا زوجهای جوان و عروس و دامادها هستند به "کتیدرال لِج" واقع در "اکو لیک استیت پارک" میبرد و سپس با استفاده از تجهیزات صخرهنوردی به روی یک برآمدگی کوچک روی صخره پایین میآورد. جایی که 107 متر از سطح زمین ارتفاع دارد. با وجود اینکه در عکسها به نظر میرسد سوژهها در لبهی پرتگاه با خطر مرگ حتمی روبهرو هستند، اما در واقع آنها با طنابهایی که در پشتشان پنهان شده، به صخره بسته شدهاند و در وضعیت ایمن قرار دارند. این عکاس، با این شیوه عکاسی از مراسم عروسی توانسته کسب و کار متفاوت و در عین حال ماجراجویانه ای برای خود رقم بزند.
شبکه خبری سی ان ان با انتشار گزارشی به ده هواپیمایی اشاره کرده که اکنون از سامانه هوایی اکثر کشورهای جهان خارج شده و بازنشسته هستند اما در زمان خود در زمره محبوب ترین ها بوده اند. این شبکه خبری با اشاره به نظرات کارشناسی "دان هاگدام" از موزه هوایی سیاتل به ویژگی های هر یک از هواپیماها اشاره کرده است که در ادامه ایمیل می خوانید:
این هواپیما جزو یکی از بهترین هواپیماهای جاسوسی بوده که در سال 1963 میلادی با برنامه ریزی سیا ساخته شده است. این هواپیما به عنوان یکی از سریع ترین وسایل حمل و نقل هوایی دارای سرنشین شناخته شده است.
این هواپیما در سال 2014 میلادی پس از 43 سال کار از سال 1971 میلادی از رده خارج شد. این هواپیما ساخت امریکا "تری جت" به دلیل سه موتوره بودن معروف بوده است و برای پرواز در مسافت های طولانی مورد استفاده قرار می گرفته است.
این هواپیما که به "پن کیک پرنده" معروف بوده است در جریان جنگ جهانی دوم طراحی شد.
این هواپیما که حجیم بوده توسط صنایع امریکایی ساخته شده است. این هواپیما شش برابر هوایپمای دوران خود بوده است و به "قایق پرنده" مشهور بوده و قابلیت حمل 700 نفر را داشته است.
این هواپیما اکنون در موزه هوانوردی اریزونا به نمایش گذاشته شده است. هواپیمایی دو موتوره از سوی نیروی هوایی امریکا در فاصله جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفته بود. این هواپیما به دلیل حضور در فیلم "پرواز فوئنیکس" ساخته سال 1964 میلادی شناخته شده است که در آن به خلبانی "جیمز استوارت" در لیبی به پرواز درآمده بود.
این هواپیما خودرویی پرنده بوده که در دهه 40 میلادی وجود داشته است. در سال 1947 میلادی مورد ازمایش قرار گرفت اما هیچ گاه به مرحله تولید انبوه نرسید چرا که پس از فرود آمدن آسیب دیدن و سوخت محدودی برای پرواز داشت.
در سال 1968 میلادی چندین خودروی هوایی مدل تیلور ساخته شد گرچه هیچ گاه به معرض نمایش عموم در نیامد. بعدا طراح آن اذعان کرد که این خودروی پرنده دست و پاگیر و غیر قابل پرواز جدی بوده است.
این خودرو در مدرسه بالگرد در آندوور انگلیس در سال 1945 میلادی آزمایش شد. اگرچه یک هواپیما نبود اما نخستین تولید انبوه بالگرد بود و در نیروی هوایی امریکا و نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و نیوری دریایی آن کشور مورد استفاده قرار گرفت.
داگلاس دی سی -2 یکی از محبوب ترین هواپیماهای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا بوده است.
بدون شک نمی توان فهرست هواپیماهای بازنشسته محبوب را بدون کنکورد به پایان برد. هواپیمای مافوق صوتی که در اکتبر 2003 میلادی آخرین پروازش را تجربه کرد. این هواپیما مسیر نیویورک به لندن را در بازه زمانی سه ساعت و بیست دقیقه می پیمود.
کارناوال تئاتر گیلان با حضور 50 گروه نمایشی، عصر شنبه گذشته از سبزه میدان تا بلدیه رشت به اجرای نمایش پرداختند. به گفته طراح و دبیر برگزاری کارناوال تئاتر، این کارناوال نمایشی به همت سازمان فرهنگی شهرداری رشت و با هدف بروز قابلیتهای نمایشی استان برگزار شده است.
رضا حقی در حاشیه برگزاری این کارناوال در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: نمایشهایی که اجرا میشود در گونههای مختلف نمایشی از جمله نمایش خیابانی، آیینی، سنتی، شورایی، تاتر نامرئی، سیاهبازی، نقالی، پارکور، تعزیه(شاهزاده ابراهیم)، نمایش مدرن، پانتومیم، فیزیکال، پرفورمنس، فرم، نمایش کودک، دلقک و … است و تلاش شده از صفر تا صد تئاتر رشت در این کارناوال حضور داشته باشند.
وی با بیان اینکه رشت یک درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهد اما امسال پنج نمایشنامه از رشت در تئاتر بینالمللی فجر حضور دارد، اظهار کرد: به گواه منابع موجود، نخستین تماشاخانه کشور در رشت دایر شد و امروز این شهر فاقد فرهنگسرا است.
وی که دانشآموخته و مدرس تئاتر است، می گوید: کارناوال تئاتر رشت با حضور ۵۰ گروه نمایشی از سبزهمیدان تا خانه فرهنگ و هنر رشت با هدف تبدیل این شهر به پایتخت تئاتر ایران برگزار شده است. حقی ادامه داد: 50 گروه نمایشی این کارناوال، همزمان با اعلام حکم مرکز استان گیلان شدن شهر رشت به وسیله یک گروه نمایشی که ابلاغی را به شکل نمادین از زمان شاهعباس صفوی میخوانند، با سوت خود این واقعه را به شهروندان رشت تبریک میگویند. دوازدهم دی ماه، روز رشت نامگذاری شده است و این کارناوال تئاتر، به همین مناسبت به اجرا درآمد.
محمدعلی اینانلو، چهره کاریزماتیک ایرانگردی و گردشگری ایران که علاوه بر نشریات، در برنامههای رادیویی و تلویزیونی صبحگاهی و شبانگاهی شبکههای مختلف به اجرای برنامههای مستند طبیعتگردی میپرداخت، هفته گذشته در بیمارستان آتیه تهران بستری و صبح شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ بر اثر عارضه مغزی درگذشت. بسیاری، وی را بنیانگذار روزنامهنگاری محیط زیست و یکی از سرشناسترین چهرههای فعال در عرصه طبیعتگردی کشورمان میدانند که در چند دهه اخیر، نقش زیادی در معرفی نقاط بکر و ناشناخته اقلیم ایران به هموطنان داخل و خارج از کشور ایفا نمود.
اینانلو، بیش از ۴۰ سال به طبیعتگردی در سرزمین ایران پرداخت و یافتههای خود را در کلاسهای درس تجربی در مراکز مختلف، به اطلاع علاقهمندان ایرانگردی و عاشقان ایران قرار داد. وی از فعالان اکوتوریسم ایران بود و در عرصه معرفی جذابیتهای گردشگری و همچنین روایتگری این حوزه، صاحب سبک بود. نوع نگاه و زاویه دید اینانلو به مقوله گردشگری و اکوتوریسم، سبب شده بود تا وی همواره به ساخت مستندهای متعددی درباره ظرفیتهای اقلیم کشور پرداخته و با ادبیات گفتاری خاص، آقای خاص عرصه اکوتوریسم ایران باشد.
محمدعلی اینانلو مجری تلویزیون، بازیگر، صداپیشه، کارشناس ورزشی، روزنامهنگار و مستند ساز طبیعت بود. وی به عنوان قدیمی ترین گزارشگر و مفسر والیبال در ایران شناخته میشود. مرحوم محمدعلی اینانلو در شهریور امسال براثر یک ضایعه مغزی در بیمارستان بستری شده بود. او مدتی تحت درمان بود. با بهبود حالش توانسته بود برنامههای تلویزیونی هم اجرا کند. مرحوم اینانلو اما از چند روز پیش دوباره در بیمارستان بستری شد. او صبح شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ دار فانی را وداع گفت.
محمدعلی اینانلو؛ صدای طبیعت ایران در دوم فروردین ماه سال ۱۳۲۶ در قزوین به دنیا آمد و در دوازدهم دی ماه ۱۳۹۴ درگذشت. مردی که به گفته خودش تمام روزها را زندگی کرده است. او که پسر خان بود و مهمترین تفریح کودکیاش شکار بود؛ در طول زندگی ۶۸ سالهاش در حیطه اجرا، روزنامهنگاری، فیلمسازی طبیعت و کارهای تبلیغاتی نیز فعال بود. او با سابقه ۴۰ ساله طبیعتگردی ایران و از مبتکران آموزش اکو توریسم در ایران بود. او در این سالها بیشتر اوقات را در طبیعت ایران گذرانده و از طبیعت دیده و آموخته و فیلم ساخته است.
محمدعلی اینانلو که مدرک کارشناسی خود را در رشته ادبیات گرفته بود، فعالیتهای محیط زیستی خود را نیز در کار رسانه دنبال میکرد. او سردبیری مجله ایران شناسی "گردش"، سردبیر مجله ایران شناسی SILK ROUD به زبان انگلیسی، سردبیر مجله "شکار و طبیعت"، سردبیری مجله جهانگردان، سردبیری و صاحب امتیازی مجله "طبیعت" را نیز در پرونده کاری خود دارد.
او همچنین مدیر موسسه تبلیغاتی (آتلیه طبیعت) و عضو انجمن I.A.A انجمن جهانی تبلیغات بود. محمدعلی اینالو در بیست سال اخیر بیش از دو میلیون (۵۰ برابر دور کره زمین) کیلومتر در طبیعت ایران سفر کرده و چکیده تجربیات ۴۰ ساله خود را به دانشآموزان تدریس میکرد.
از سوابق ۳۲ ساله تلویزیونی محمدعلی اینانلو میتوان به اجرای برنامه رادیویی صبح بخیر ایران سال ۱۳۵۶، برنامه رادیویی گردش و ورزش سال ۱۳۵۷، مجری و کارگردان برنامه تلویزیونی ورزش از نگاه دو سال ۷ – ۱۳۵۶، مجری و کارگردان برنامه رادیویی تابستان ۶۹، نویسنده برنامه رادیویی سلام صبح بخیر ایران سال ۱۳۶۹، کارگردان و سازنده فیلمهای مستند تلویزیونی با طبیعت سال ۱۳۷۴، کارگردان، تهیهکننده و مجری برنامه تلویزیونی (ایران و ایرانی) در زمینه ایرانشناسی برای شبکه جام جم، کارگردان، تهیهکننده و مجری برنامه مستند تلویزیونی (ایران، جهانی در یک مرز)، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند جهانگردی به جای نفت، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند اسب در ایران، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند طبیعت ایران مرکزی، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند ۲۶ قسمتی طبیعت نصف جهان، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند توازن – طبیعت اطراف تهران، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند The Balance، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند فوتبال شاد، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند گل زرین، کارگردان و تهیهکننده فیلم مستند The Golden Goal، کارگردان فیلم مستند سلاح و شکار، کارگردان فیلم مستند ایران، طبیعت و طبیعت گردی، کارگردان فیلم مستند بینش اشاره کرد. اجرا و کارگردانی برنامه تلویزیونی"ایران جهانی در یک مرز"، " کجا بریم" "مردم ایران سلام" و برنامه رادیویی " گردش و ورزش" نیز از کارهای اخیر این فعال محیط زیست بود.
گفتگو با محمدعلی اینانلو
خبر فوت محمدعلی اینانلو تلخ بود، تلخی خبر چند حوزه را درگیر کرد از خبرنگاران ورزشی تا علاقه مندان طبیعت. متن زیر گزیده ای از چند گفت و گوی محمدعلی اینانلو است با رسانه های مختلف، خواندن حرف های اینانلو سیر یک زندگی موفق را پیش رویتان می گذارد، صرف نظر از اینکه علاقه مند به کارهای او بوده اید یا نه، با خواندن متن چیزهای زیادی دستگیرتان می شود.
از تبار شاهسون
ما از ایل شاهسون هستیم. پدرم هدایتالله خان اینانلو است. ایل شاهسون در دامنههای سبلان و دشت مغان زندگی میکنند. زمانی که من به دنیا آمدم بیشتر ایل تخت قاپو(ساکن شدن ایل در یک منطقه و ییلاق و قشلاق نکردن) شده بود، ولی من این خوشبختی را داشتم که سالهای اول کودکی را در چادر زندگی کنم. دور تا دور ما صدای آب جاری، صدای پرندهها و صدای باد میآمد و این حس با من باقیماند. در دوران دانشجویی سفرهایم آغاز شد. اصفهان، شیراز، خراسان و… به سفرهای خارجی هم رفتم.
هشت ساله ی آسفالت ندیده!
علت علاقۀ من به طبیعت و سفر کردن همین ژن ایلیاتی من است. در واقع من در طبیعت به دنیا آمدم و زندگی کردم و تا هشت سالگی من که به تهران آمدیم، حتی هنوز آسفالت ندیده بودم. طبق رسوم زندگی ایلیاتی، از صبح که بیدار می شدیم، چند نفر موظف بودند که مراقب من باشند، اما من همۀ آنها را "قال" می گذاشتم، "جیم" می شدم و به باغ و دشت و مزارع می رفتم؛ و موقعی که در میان گندم زار دراز می کشیدم، مارها، مارمولک ها و حشرات روی بدنم می آمدند، می خزیدند و من با آنها حرف می زدم.
ورزشکار همه فن حریف
پدرم و علی آقا سه چیز به من آموختند: سوارکاری، تیراندازی و راستگویی. من به شدت از دروغ گفتن و دروغ شنیدن بدم می آید و این خصلتم را مدیون تربیت ایلیاتی خودم هستم. با این ورزش های ایلیاتی بزرگ شدم، مشت زنی یاد گرفتم، کشتی یاد گرفتم، چلتوق یاد گرفتم…
بعدها که به تهران آمده بودیم، علاوه بر تیراندازی با تفنگ، من به تیراندازی با کمان هم علاقه مند شدم و این رشته را ادامه دادم؛ تا جایی که قهرمان کشور شدم. فعالیت در رشته والیبال را هم از دورۀ دبستان شروع کردم و به صورت حرفه ای ادامه دادم تا جایی که دعوت به حضور در تیم ملی هم شدم. بعد هم عضو تیم والیبال، بسکتبال و دومیدانی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران هم بودم.
فراری از درس
نه، هیچ وقت! درس را دوست نداشتم، اما به مطالعۀ آزاد خیلی علاقه دارم. به طوری که زندگی کردن بدون کتاب برای من کاملاً بی معنی است، در همان زمان، معلمی داشتم به نام آقای نوح اسفند. ایشان عضو هیئت تحریریۀ مجلۀ توفیق بودند و باعث شدند برای اولین بار، مطلبی از من، در مجلۀ توفیق چاپ شود. وقتی که من اسم خودم را پای آن مطلب دیدم، چنان خوشحال شدم که همان لحظه از مدرسه بیرون رفتم و تا خانه دویدم و همین امر، باعث ادامۀ فعالیت من و ایجاد انگیزۀ هر چه بیشتر در من شد.
گزارشگر والیبال
اولین گزارش من هم مربوط به گزارش تیم "زسکا موسکا" بود که به ایران آمده بودند و چون اوایل کارم بود و آماتور بودم، با تأنّی خاصی گزارش را ارائه می دادم که حتی بعداً دوستان در روزنامه های ورزشی، از جمله همین اردشیر خان لارودی، سر به سرم گذاشتند. در آن زمان، هر کسی در رشته ای خاص تخصص داشت. مثلاً آقای بهمنش در کشتی و دومیدانی تخصص داشتند، مانوک خدابخشیان در فوتبال، ایرج ادیب زاده در دوچرخه سواری داشت و خلاصه هر کسی در حوزه ای متخصص بود و من هم در والیبال تخصص داشتم.
خبرنگاری عشق یا مرض؟
بعضی ها می گویند خبرنگاری عشق است، اما من معتقدم که "مرض" است! یک روز سیروس علی نژاد با من تماس گرفت از من خواست که یک مطلب راجع به کلاردشت بنویسم، من هم در پاسخ گفتم: " سیروس! من تصمیم گرفتم که دیگر روزنامه نگاری نکنم". ایشان هم گفتند: "خب هر طور راحتی" و گوشی را قطع کرد! همان شب، مطلب را برایش نوشتم. صبح که شد تلفن را برداشتم، تماس گرفتم. به محض اینکه سیروس گوشی را برداشت و صدای من را شنید گفت: "صبر کن، صبر کن، اون مرض رو من هم دارم! می دونم مطلب رو نوشتی!"
دو کیلو ناسزا
شایعه ای مبنی بر اینکه من شکار زده ام، برای من درست کردند. در ایلات و عشایر، شکار یک فضیلت محسوب می شود و اصلا، مردی که شکار نمی کرد فکر می کردند که مشکلی دارد. من با تفنگ بزرگ شدم. اما حالا بیش از هفده سال است که من به شکار نرفتم و شاید اولین شاهسونی باشم که تفنگ را زمین گذاشته، سال هاست که دیگر دل شکار کردن ندارم. حالا شما تصور کنید که برای من، چنین شایعه ای درست کنند و بدتر از آن، جوانان ما، بدون لحظه ای تفکر، این شایعه را پخش کنند! تصورش را بکنید که حدود "دو کیلوگرم" برای من ناسزا ارسال شد! خودتان حساب کنید که هر کیلوگرم، چند ورق A4 می شود؟ و روی هر ورق A4 چند تا کامنت می توان نوشت؟
رفیق های بی معرفت و بد حساب
به نظر من اکثر مدیران رسانه ها، "رفیق های بی معرفت و بدحساب" ما محسوب می شوند! بد حسابند به این دلیل که حقوق و دستمزد بچه ها را به موقع پرداخت نمی کنند، و آنها را بیمه نمی کنند، بی معرفتند به این دلیل که وقتی یک خبرنگار، مطلبی انتقادی راجع به عملکرد یک نهاد، سازمان و یا فردی خاص می نویسد، اینکار را به اتکای خبرگزاری و یا روزنامه ای که در آن مشغول به کار است انجام می دهد. در نتیجه، اگر هر کس عکس العملی نشان داد، باید آن روزنامه پشت آن خبرنگار بایستد و از او حمایت کند. در حالی که اینطور نیست و اصولاً اینگونه است که آنها، بلافاصله پشت خبرنگار را خالی می کنند. در نتیجه یک خبرنگارِ هیچ کاره می ماند و یک سازمان، وزارتخانه یا… از مسئولین رسانه ای می خواهم که با معرفت و خوش حساب باشند، از مسئولین غیررسانه ای هم می خواهم که انتقاد پذیر باشند.
مستند ساز رکورددار
میتوانم بگویم که من رکورددار برنامههای ایرانشناسی در تلویزیون هستم و هزاران ساعت برنامه در این رابطه تولید کردهام؛ در شبکههای ۲، چهار، مستند و جامجم. حتی قدیمیترین برنامه شبکه جامجم تحت عنوان "ایران، جهانی در یک مرز" متعلق به من است. من در این برنامه، این مملکت را به ایرانیان و مردم دنیا شناساندم.
جهانگردی به جای نفت
من حدود ۱۲ سال پیش فیلم "جهانگردی به جای نفت" را ساختم که به تازگی برخی درباره این مساله حرف میزنند. من در آن زمان جهانگردی را به جای نفت پیشنهاد کردم که اگر گوش شنوایی بود، امروز با نفت بشکهای ۵۰ دلار به دست و پا نمیافتادیم و از لحاظ گردشگری پیشرفت زیادی کرده بودیم. اما علت اصلی اولویت داشتن گردشگری این است که کشور ما یکی از جوانترین کشورهای دنیاست و ۷۰ درصد جمعیت کشور ما، جوانها هستند. در عین حال، افغانستان که همجوار ماست، بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر جهان است. من معتقدم که بیکاری، امالفساد است. من دو پسر دارم و میدانم که اگر جوانها بیکار باشند، ممکن است به تدریج به انحراف کشیده شوند.
مرد رسانه
من در اصل یک فرد رسانهای هستم. یعنی اگر من برنامه گردشگری را برای تلویزیون ساختهام، به این دلیل بوده که با رشتهام در ارتباط بوده است. اگر در رشته تبلیغات کار کردهام و هنوز هم عضو انجمن جهانی تبلیغات هستم، به این دلیل است که حوزهای از رسانه است. اگر مؤسسه طبیعت را راهاندازی کردهام، باز هم بخشی از آن به رسانه مربوط میشود.
صدای خاص
اولویت من، کار رسانهای مکتوب است و خیلی هم بد نمینویسم. من آشنایی زیادی با کامپیوتر ندارم و اخیراً بچهها به من یاد دادهاند چطور با تبلت کار کنم. چندی پیش، سایتی را دیدم که بهترین صداها را با مثالهای عینی شناسایی و معرفی کرده بود. مثلاً نوشته بود که صدای بم زنانه چنین تعریفی دارد یا صدای سوپرانو، فلان تعریف و مختصاتی دارد. برای صدای "باس" یا بم مردانه هم تعریفی ارائه کرده بود و دو مثال برای آن معرفی کرده بود؛ محمدعلی اینانلو و محمد نوری.
سینما و حاتمی کیا
با حاتمیکیا شرط کردم و گفتم که وقتی تو کارگردانی میکنی، من اجازه میخواهم که به فاصله یکی دو متر پشت سرت بایستم. او باز هم تأکید کرد که مشکلی ندارد من پشت سرش بایستم. در آن شرایط دیدم که این فرد در انتخاب جای دوربین و کارهای دیگر چقدر باهوش است. بعد از اینکه کارمان در فیلم ارتفاع پست تمام شد، حاتمیکیا از من پرسید که به چه نتیجهای رسیدی؟ گفتم که من فیلم خودم را خودم کارگردانی نخواهم کرد. من ترجیح میدهم بهعنوان مشاور در کنار کارگردانی مثل تو بایستم. وقتی علت را جویا شد، به او گفتم که سینما خیلی بیرحم است و من به این حد بیرحم نیستم.
مسافر ماشین باز
من در ۳۰ سال گذشته، ۴ میلیون کیلومتر در ایران سفر کردهام. این یک ادعای بیحساب و کتاب نیست و کیلومتر شمارهای ماشینهای من در اینباره شهادت میدهند. من هر ماشینی را که میخرم، ۴۰۰ هزار کیلومتر با آن رانندگی میکنم و اگر از بین نرفته باشد، از پرتگاه سقوط نکرده باشد یا سیل آن را نبرده باشد، آن را رنگ و تودوزی میکنم و در مزرعهام میخوابانم. هنوز هم چند ماشین دارم که چنین وضعیتی دارند. من در کانادا خودرو اجاره کردم و تمام مناطق شرقی، غربی، شمالی و مرکزی این کشور را گشتم. هر کسی که به کانادا میرود، برای استراحت و تفریح میرود اما من در آنجا هم مثل ایران زندگی کردم.
کاشف خستگی ناپذیر
مثلاً کلاردشت را من معروف کردم اما امروز از کلاردشت چیزی باقی نمانده است. حتی جنگل ابر را من برای نخستین بار معرفی کردم اما چارهای هم نیست؛ این مملکت متعلق به جوانهاست و آنها باید بروند و مناطق مختلف کشور را ببینند. البته لازم است که محیط زیست را ملاحظه کنند. ما در کویر لوت چیزهایی کشف کردیم که برای نخستین بار در ایران کشف شد اما متأسفانه به آنها توجه نشد. از دانشگاههای آمریکا به من جواب دادند اما وقتی من گزارشی به فارسی و انگلیسی تهیه کردم و برای دانشگاه تهران، سازمان محیط زیست و… فرستادم، هیچکس به من نگفت عمو! خرت به چند من؟!
کویر گردی
من از جوانهایی که برای آفرود و تفریح به کویر میروند خواهش میکنم که برنامهریزیشده به کویر بروند؛ اول بهخاطر حفاظت از جان خودشان و بعد بهخاطر حفظ طبیعت. قطعاً جوانها باید از رانندگی در کویر لذت ببرند؛ همانطور که من هم زمانیکه در پهنه کویر میافتم، از رانندگی لذت میبرم اما کویر را خراب نمیکنم و طبیعت را شلوغ نمیکنم. حیواناتی که در کویر زندگی میکنند، حق حیات دارند و برعکس آنچیزی که میگفتند کویر لوت عاری از حیات است، من اثبات کردم که تا اعماق کویر لوت، حیات وجود دارد.
نیمرو روی سنگ
میگفتند که "گندم بریان" گرمترین نقطه کره زمین است که البته یک سال هم گرمترین نقطه زمین بود. من تا داخل گندم بریان رفتم، تخممرغ را روی سنگ نیمرو کردم، خوردم و فیلمش را هم ثبت کردم. یک نفر جنگل را دوست دارد و یک نفر کوهستان را میپسندد. همهجا هم زیباست. من به شخصه کویر را خیلی دوست دارم؛ گستردگی، عظمت، زیبایی، شبها و ستارههای کویر باعث شدهاند که کویر حالت عجیبی داشته باشد.
سمنان یک قاره است
دامغان هم کویر دارد، هم کوه دارد و هم جنگل دارد؛ در حالیکه همه اینها به یکدیگر نزدیک هستند. یا حتی سمنان. شما در سمنان با گرمای ۵۰ درجه مواجه میشوید اما زمانیکه ۲۰ دقیقه رانندگی میکنید، دمای هوا به ۲۰ درجه میرسد. ۲۰ دقیقه دیگر رانندگی میکنید و به جنگل میرسید و بعد از یک ساعت میتوانید به دریا برسید. در کجای دنیا چنین چیزی میبینید؟ اگر مردم کشورهای دیگر بخواهند چنین مناظر طبیعی را ببینند باید قاره عوض کنند اما ما میتوانیم همه این مناظر را در سمنان ببینیم.
شکار ممنوع
من شکارچی بودم اما ۱۵ سالی است که به شکار نمیروم. علیرغم اینکه خودم شکارچی بودم و با شکار موافقم اما به شدت طرفدار این هستم که شکار برای ۵ سال ممنوع شود. البته باید فروش ۴۰۰ پروانه در سال ادامه پیدا کند و راهی پیدا کنیم که از کشتار حیوانات جلوگیری شود.
من کار و زندگیام از یکدیگر جدا نیست. همه از من میپرسند چه زمانی وقت میکنی به خودت برسی؟ من میگویم که تفریح من، کار من است و کار من تفریح من است؛ زندگی من، کارم است و کارم زندگی من است. متأسفانه همسرم فوت کرده اما تا زمانی که زنده بود، با من همراهی میکرد.
از آش شله قلمکار تا فسنجون
اصلاً، همه غذاها را راحت میخورم اما بعضی را به بعضی دیگر ترجیح میدهم. قورمه سبزی و فسنجون را خیلی دوست دارم. دنده کباب را هم خیلی دوست دارم اما نه بیشتر از یک بار در هفته. آشپز درجه یک هستم. آش شله قلمکار شیرازی درست میکنم که کار هر آشپزی نیست اما ۴۸ ساعت برای آن زمان میگذارم.
خشم دریاچه ارومیه
دریاچهی ارومیه دهها سال صبر کرد و دید که آبهایش را بردند و با آن باغ سیب درست کردند و چه سیب های درشتی هم به دست آوردند. حالا صبرش دارد تمام می شود و میگوید شما آدم ها به من آب ندادید. من این آب باقیمانده را در اختیار آفتاب میگذارم و تبدیل می شوم به نمک. بعد باد را که با من دوست است خبر می کنم و نمک ها را مینشانم روی همان سیبهای درشت و همهی این باغ هایتان را نابود می کنم. سیستان زمانی انبار غلهی ایران بود و بعد از اینکه هامون ها خشک شدند واردکنندهی گندم شد.
گروه اینترنتی پرشین استار درگذشت نابهنگام این مجری محبوب و فعال رسانه های ایران را
به خانواده محترم ایشان و هموطنان عزیز تسلیت عرض می نماید.
روحش شاد و یادش گرامی باد
شاید این جمله را شنیده باشید که "۸۰ درصد از موفقیتهای شما ناشی از تنها ۲۰ درصد از تمامی تلاشهایتان است." جملهی مذکور به وضوح این موضوع را بیان میکند که ۸۰ درصد از فعالیتهایی که ما برای رسیدن به موفقیت انجام میدهیم ارزش پایینی دارند و به نوعی بیهوده هدر میروند. در این مقاله قصد داریم ۷ مورد از این فعالیتها که همان عادتهای وقتکش هستند را به شما معرفی کنیم تا شما هر چه زودتر از شر آنها خلاص شوید.
اگر میخواهید موفقیت بیشتری به دست آورید، دو راه پیش رو دارید که یکی از آنها بدست آوردن زمان بیشتر در طول روز است و دیگری حذف فعالیتهای وقتگیری است که در طول روز انجام میدهید. مشکل اما اینجاست که بیشتر این فعالیتهای غیرمفید خیلی زود تبدیل به عادتی در زندگی ما میشوند و ما بدون اینکه حتی متوجه باشیم در حال انجام آنها هستیم و بدون هیچ فکری شاید هر روز مرتب آنها را انجام میدهیم. زمانی که شما آن کارهای غیر مفید را از زندگی خود ریشه کن کنید و جای آن را با همان ۲۰ درصد از فعالیتهایی که میتوانند شما را بیش از این به موفقیت برسانند بپردازید قطعا چیزی شبیه به معجزه را تجربه خواهید کرد و شاید دیگر پیش خود نگویید که ۲۴ ساعت برای یک روز وقت بسیار کمی است.
ممکن است هنوز هم متوجه این عادتها نشده باشید یا به غیر مفید بودن آنها ایمان نیاورده باشید، پس در ادامه همچنان با ما همراه باشید تا ۷ مورد از مهمترین آنها را با هم بررسی کنیم.
در سال ۲۰۱۳ حدود ۳۲ درصد از کارمندانی که در ایالات متحده آمریکا مشغول به انجام کار خود بودهاند اعلام کردهاند که به ایمیلها فقط پس از گذشت ۱۵ دقیقه از زمان دریافت آنها، پاسخ دادهاند. به این مقدار ۲۳ درصد از کارمندان دیگر این کشور را اضافه کنید که صرفا پس از ۳۰ دقیقا ایمیلهای دریافتی را پاسخ گفتهاند. سوال، واقعا هر چه سریعتر پاسخ دهیم، بهتر است؟ چک کردن دائم ایمیلها میتواند مدت زمان زیادی ارزش زیادی نیز دارد را از ما بگیرد اما این روند را میتوان کنترل کرد.
اگر بخواهید عادت جدید و بهتری برای چک کردن ایمیلها برای خود بسازید، میتوانید اطلاعیه دهندههای دستگاههای مختلف مثل لپتاپ، گوشی یا تبلت خود را به شکلی تنظیم کنید که در زمان کار روی پروژههای مهم به صورت دائم وقت شما را با ارسال نوتیفیکیشن از ایمیل جدید نگیرند. همچنین میتوانید کلاینتهای ایمیل خود را به شکلی تنظیم کنید که در طول روز تنها ۲ یا حداکثر ۳ بار در روز چک کنند. به این شکل و با عادت جدید حسابی برای خود وقت خریدهاید.
انجام دادن کارها به سبکی که کوچکترین نقصی در آنها وجود نداشته باشد به جرات خواسته همه است. اما عادت به اینکه همه چیز را فقط عالی بخواهیم بعد از مدتی علاوه بر اینکه آزار دهنده میشود میتواند زمانی زیادی از شما بگیرید، چرا که مجبورتان میکند برای اینکه یک وظیفه را به حد عالی برسانید صبر، زحمت و وقت بسیار بیشتری صرف کنید.
در نظر گرفتن مقدار زیادی از زمان برای پرفکت کردن یک وظیفه تنها به عقب انداختن قدمهای بعدی است که باید مرتب و با نظم خاص خود برداشته شوند. از همین الان این عادت را از بین ببرید و به جای آن تلاش کنید وظیفه خود را درجه خوب و کافی برسانید و بعد به سمت جلو حرکت کنید و هیچگاه در یک مرحله توقف کامل نکنید.
خیلیها فکر میکنند زمانی که در حال انجام چندوظیفه با هم هستند بهرهوری بسیار بالاتری دارند در حالی که چندوظیفگی فقط میتواند این حس را برای شما شبیه سازی کند و در حقیقت بهرهوری شما را پایینتر بیاورد. مغز شما در یک زمان مشخص تنها میتواند روی یک وظیفه تمرکز کند و حداکثر بهرهوری خود را نشان دهد. بنابراین تغییر دائم تمرکز مغز بین دو یا چند وظیفه باعث میشود روی هیچ کدام از وظایف تمرکزی که لازم است وجود نداشته باشد.
اگر فکر میکنید جزو آن دسته افرادی هستید که فکر میکنید چندوظیفگی یا همان مولتیتسکینگ را میدانید، بهتر است دست از این کار بردارید و متوجه شوید که در حال صدمه زدن به عملکرد خود هستید و وقت خود را هدر میدهید. به جای چنین کاری بر روی یک وظیفه تمرکز لازم را بگذارید، در یک مدت زمان مشخص آن را انجام دهید و سپس با خیال آسوده به سمت وظیفه بعدی بروید.
آیا در محیطی کار میکنید که عوامل زیادی میتوانند باعث حواس پرتی شوند؟ یکی از مطالعاتی که به تازگی منتشر شده، نشان میدهد که حواس کارمندان هر ۱۱ دقیقه کاملا پرت میشود. با این حواسی که نمیتواند تمرکز بالای خود را حتی پس از ۱۱ دقیقه هم نگه دارد، تعجبی ندارد که هیچ کاری با آن شکل مطلوب انجام نشود. درباره عادتهایی فکر کنید که هر روز با انجام آنها همکاران خود را دعوت میکنید تا حواس شما را پرت کنند، از ارسال یک پیام کوتاه سریع برای چک کردن ایمیلها، در حالی که سعی دارید به صورت کامل روی موضوع دیگری خود تمرکز کنید.
کمکردن عادتها و رفتارهایی که باعث حواس پرتی میشوند کمک میکند تا روی موضوعاتی که قصد تمرکز و انجام آنها را دارید، همچنان متمرکز بمانید. سعی کنید روی تقویم کاری خود مشخص کنید که زمانهای کاری باید حتما "مشغول" باشید. اگر در مخصوصی برای محل کار خود دارید آن را ببندید، گوشی خود را روی حالت سکوت قرار دهید و به دیگران هم خیلی واضح بگویید که در زمان مناسب دیگری با آنها صحبت خواهید کرد.
کار کردن در محیطی که نظمی در آن وجود ندارد و همه چیز در جایی افتاده که در مواقع لزوم دسترسی سریعی به آن وجود ندارد میتواند وقت زیادی از شما را هدر دهد. نمونه این نامنظمیها را میتوان نامنظم بودن برگههای مورد نیاز و مهم، پرسیدن دائم اطلاعات کلیدی و مهم و همچنین فراموش کردن انجام وظایف تا لحظات آخر همگی مثالهایی هستند که با کمی نظم میتوان از اتفاق افتادن آنها حسابی پیشگیری کرد.
بسیاری از افراد حتی با دانستن اینکه در آن کار بهترین نیستند و میتوانند آن وظیفه را به شخصی بسپارند که در آن زمینه تخصص دارد، اصرار میکنند که همه کارها را باید خودشان به سرانجام برسانند. این عادت میتواند وقت زیادی که به راحتی میتواند صرف کارهای مهم شود را از شما بگیرد، به جای آن کاری که میدانید در آن بهترین نیستید را به شخصی دیگری در تیم خود یا دستیار بسپارید و خودتان روی مسولیتهای مهمتری که نیاز به توجه بیشتری دارند تمرکز کنید. حتی سعی کنید تسکهایی ریزی که شخص دیگری میتواند انجام دهد را به دیگران بسپارید و روی کارهای مهم تمرکز کنید یا اینکه آن کارهای ریز را در وقت آزاد خود انجام دهید.
موارد زیادی در زمان کار پیش میآیند که قصد دارند لحظات، دقایق یا حتی ساعاتی از زمان مهم شما را صرف خود کنند تا به کارهایی مشغول شوید که از بهرهوری شما میکاهد و زمان تمام شدن پروژه شما را با تاخیر مواجه میکند. یکی از عادات بدی که میتواند زمان زیادی از شما بگیرد همیشه بله گفتن یا هیچوقت نه نگفتن است، سعی کنید خیلی راحت و با دلایل قانع کننده به خود یا شخص دیگری که از شما انجام کاری نامرتبط به پروژهای که در حال کار روی آن هستید "نه" بگویید.
برگرفته از : زومیت
شاید تاکنون این فکر به ذهن همه ما خطور کرده باشد که شبهنگام، وقتی در خواب به سر میبریم، طبیعت و بسیاری از موجودات اطراف ما با هوشیاری کامل به حیات خود ادامه میدهند. تصویری که در نگاه اول کمی نگرانکننده به نظر میرسد. با این حال یکی از شیرینترین خاطرات زندگی هریک از ما پرسهزدن در فضای پر از آرامش شب است. اجازه دهید شب را تصور کنیم و از بالا به زمینمان نگاه کنیم، کمی بالاتر از اولین چیزی که به خاطر میآوریم و زمین را از نگاه تصاویر فضایی به نظاره بنشینیم. آنتون بلاژ هنرمند روس اهل سن پترزبورگ، با تهیه تصاویر فضایی از نقاط مختلف جهان در شب و انجام ویرایشهای هنری روی این تصاویر، این امکان را در اختیار ما قرار داده تا نمایی خیرهکننده از زمین در فضای شب را به تماشا بنشینیم. با ما همراه باشید تا تصاویر پر از آرامش زمین از فضا را مرور کنیم. اگرچه دقت این عکسها به اندازه تصاویر فضایی اولیه آنها نیست، اما زیبایی خیرهکننده آنها در خاطرمان خواهد ماند خصوصا تصویر ماهواره ای کشور عزیزمان ایران ...
تصویر ماهواره ای از کرانه سواحل شیلی
تصویر ماهواره ای از اروپای شمالی
تصویر ماهواره ای از ژاپن
تصویر ماهواره ای از ماداگاسکار
تصویر ماهواره ای از خاورمیانه
تصویر ماهواره ای از آسیای جنوبشرقی
تصویر ماهواره ای از کرانه جنوبی آمریکای جنوبی
تصویر ماهواره ای از بریتانیا و ایرلند
تصویر ماهواره ای از اروپا
تصویر ماهواره ای از ایران
حالا که همه آپارتماننشین شدهاند، جای خالی حیاط های پر از گل و بوته و درخت و حوضچههای کوچک پر از ماهیهای قرمز بیشتر به چشم میآید، اما زمین تهران هشت میلیونی، دیگر جایی برای این نوستالژیها ندارد. حالا در همان حیاطها هم به جای سروهای نقرهای، آسمان خراش کاشتهاند، تمام شد و رفت!
اما نیاز آدمها به سرسبزی و بوی خاک نمخورده تمامی ندارد، بعضیها وسعشان به یک گلدان شمعدانی که از سقف بالکن آویزان کنند، میرسد و همه آرزوها و خاطرات حیاط های بزرگ قدیمی را در همان گلدان شمعدانی جا میکنند، بعضیها هم اقبال بلندتر یا شانس بیشتری دارند، همانطور که خودشان از "طبقه"ها بالا رفتهاند و روی سقف آپارتمانها ویلا ساختهاند، باغ گلشان را هم بالا بردهاند تا پنجرهها را که باز میکنند جلوهای از سرسبزی و زیبایی و آسمان باز در برابرشان باشد. خلاف داستان مردی که در طبقه آخر ساختمان اجارهای "اجاره نشینها" زندگی میکرد، این باغهای روی پشتبام قرار نیست سقفی را روی سر کسی خراب کنند؛ زیرسازیشان به سرعت انجام میشود و فرقی نمیکند که آپارتمان چندساله باشد، یا جنس سازهاش چه باشد، فقط کافیست بتوانید هزینهاش را پرداخت کنید تا باغ گل را برایتان روی پشتبام بسازند؛ تا آن طور که خانم صاحب یکی از این«باغچه سقفی»ها میگوید: «بنشینم کنار این گلها و درختها، به کوههای لواسان نگاه کنم.» این داستان بالا کشیدن حیاط تا پشتبام آپارتمانهاست، «بامباغ» یا همان «روف گاردن»، جایی که کسی "مشرف" به آنها نباشد و آسمان باشد؛ داستان زیرسازی سقفهای چند صد متری و دکور کردنشان برای مهمانیها و آرام گرفتن بعد از روزهای پر تنش، برای پر کردن جای خالی همان حیاط های پر از گل و بوته و حوضچههای پر از ماهیهای قرمز.
به نظر می رسد هر روز ترفندها و نکات تغذیه ای جدیدی ایجاد می شود. هر زمان که سری به دنیای تغذیه بزنید با موارد و ترفندهای جدید تغذیه ای روبرو می شوید که شما را ترغیب می کنند رژیمی سالم داشته باشید. با وجود چنین حجم گسترده ای از اطلاعات، داشتن یک رژیم غذایی سالم ممکن است کمی گیج کننده باشد. خوشبختانه تشخیص بهترین ترفندها و نکات این روزها بسیار آسان تر شده است. در این مقاله قصد داریم بدترین نکات تغذیه ای را که تا به حال شنیده اید را بیان کنیم و از متخصصان این حوزه بخواهیم راهکار های جایگزین را ارائه دهند.
1. بعد از ساعت ۸ شب غذا نخورید:
برای افرادی که شب ها نیز ورزش می کنند، رعایت این نکته غیر ممکن است. دکتر لیزا موسکوویتز معتقد است که اگر تا زمان خواب تنها یک یا دو ساعت فاصله دارید بهتر است تنها ۵۰۰ کالری مصرف نمایید. مصرف هوشمندانه و متعادل در ساعت ۷ و ۸ شب و یا حتی ۹ شب هیچ اشکال تغذیه ای نخواهد داشت. تنها نکته ای که باید رعایت کنید مصرف کالری است. این وعده ی غذایی نباید سرشار از مواد پرچرب باشد. مطمئن شوید که غذای شما متعادل است و حاوی غلات سبوس دار، سبزیجات و کمی پروتئین می باشد.
2. زمانی که گرسنه هستید یک آدامس بجوید و یا اینکه کرفس بخورید:
نادیده گرفتن نشانه های گرسنگی نمی تواند باعث ذخیره شدن کالری و یا کاهش وزن شما شود. این موضوع می تواند عواقب معکوسی داشته باشد. افرادی که در حین گرسنگی چیزی نمی خورند معمولا بعدا غذای بیشتری مصرف خواهند کرد. حتی اگر می خواهید وزن خود را کاهش دهید باید مواد مغذی سرشار از فیبر و پروتئین مصرف نمایید. خوردن مواد کم کالری مانند کرفس کمکی به شما نمی کند. جویدن ادامس زمانی مفید خواهد بود که شما دارای گرسنگی کاذب هستید اما این ترفند در زمان گرسنگی واقعی کارساز نیست. دکتر جیمی شوارتز کوهن
3. برای کاهش وزن، غذا کم بخورید و زیاد ورزش کنید:
یکی از بدترین نکات تغذیه ای، همین مورد است. بیشتر افراد فکر می کنند که کاهش وزن و مبارزه با چاقی بسیار ساده است و خود فرد می تواند آن را مدیریت کند. اگر کاهش وزن چنین راحت بود، بیشتر افراد کره ی زمین اکنون لاغر و اندامی بودند. دکتر یونی فریدهوف
4. به جای نوشابه های معمولی از نوشابه های رژیمی استفاده کنید:
من طرفدار نوشابه نیستم و علاقه ای نیز به آن ندارم اما بیشتر افراد نوشیدن آن را بسیار دوست دارند. نوشابه های رژیمی نیز مورد توجه و علاقه ی من نیست. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که نوشابه های رژیمی ممکن است رابطه ی مستقیمی با خطر ابتلا به سندروم متابولیسم و دیابت نوع ۲ داشته باشد. به جای مصرف چنین نوشیدنی هایی، بهتر است از چای سبز و یا آب استفاده کنید. دکتر میتزی دولان نویسنده ی کتاب رژیم غذایی: چگونه لاغر شویم؟
5. خوردن کربوهیدرات ها را متوقف کنید:
این توصیه معمولا مرا عصبانی می کند. ما نمی توانیم به افراد توصیه کنیم که در رژیم غذایی خود موادی را به طور کامل حذف کنند. در عوض، باید نحوه ی صحیح مصرف و مقدار مجاز را یاد بدهیم. افراد می توانند غذاهایی مانند سیب زمینی، پاستا و یا نان را در رژیم غذایی خود داشته باشند اما مقدار مصرف بسیار مهم است. استفاده از مواد سبوس دار، مصرف مقدار صحیح مواد غذایی و انتخاب مواد مغذی سالم، توصیه ای است که من همیشه به افراد می کنم. دکتر کری جانز
6. اگر می خواهید کاهش وزن داشته باشید، بدن خود را پاکسازی کنید:
کبد و کلیه ی شما بدون نیاز به مواد مختلف می توانند سم زدایی را به خوبی انجام دهند. مصرف نکردن مواد غذایی مختلف، روزه گرفتن و نوشیدن مواد خطرناک هیچ کمکی به کاهش وزن نخواهد کرد. بله شما باید وزن خود را کاهش دهید اما این کاهش وزن به خاطر نخوردن نیست. باید رژیم غذایی خود را اصلاح کنید. دکتر دانا آنجلو وایت
7. از مصرف شکر و قند چشم پوشی کنید:
بسیاری از افراد شکر و قند را دشمن خود می دانند. مصرف زیاد شکر می تواند باعث افزایش وزن شود و خطر ابتلا به بیماری های مختلف همچون دیابت را افزایش دهد. اما تمامی شکرها در شرایط یکسان ایجاد نشده اند. منابع طبیعی از شکر مانند میوه های تازه و لبنیات کم چرب و بدون طعم می توانند مواد مغذی زیادی برای بدن شما فراهم کنند. شما می توانید در کنار رژیم غذایی سالم و متعادل، مصرف شکر و قند را نیز داشته باشید. البته مقدار مصرف این مواد باید محدود باشد. دکتر الیسا زید
8. در مورد چربی های اشباع نگران نباشید:
بر خلاف موارد موجود، اسیدهای چرب اشباع برای سلامتی انسان مضر است. این چربی ها می توانند سطح کلسترول خون را افزایش دهند و خطر ابتلا به بیماری های قلبی و سرطان را بیشتر نمایند. تنها موادی که دارای اسیدهای چرب اشباع مفیدی هستند و می توانند از ابتلا به بیماری های قلبی پیشگیری نمایند، آجیل و دانه های مختلف است. دکتر جوئل فورمن
نوشته زهرا کامران ور در مجله سلامت
مردم جهان سال 2015 را وداع گفتند و با جشنهای رنگارنگ به پیشواز سال 2016 رفتند. خوشامدگویی به سال نو در کشورهای جهان مانند همیشه با آتشبازیهای درخشان و باشکوه و همچنین آیین گوناگون همراه بود.
مردم آلمان سال نو را به رسم معمول یا در جمع خانواده و دوستان جشن گرفتند یا در رستورانها و پارتیهای کوچک و بزرگی که به مناسبت سال نو میلادی برگزار شدند. اکثر مردم دقایق تحویل سال را در بیرون از خانه گذراندند تا از جشن آتشبازی بیشترین لذت را ببرند و فرا رسیدن سال جدید را به هم تبریک بگویند. بزرگترین جشن خیابانی سالن نو در آلمان با حضور صدهاهزار نفر در برلین برگزار شد (تصویر).
استرالیا از نخستین نقاط جهان بود که مردم آن تحویل سال و ورود به سال ۲۰۱۶ را جشن گرفتند. آتشبازی در بندر سیدنی یکی از زیباترین آتشبازیها و جشنهای سال نو در جهان محسوب میشود. از آنجا که استرالیا در نیمکره جنوبی قرار دارد و در آنجا فصل تابستان حاکم است، جشن سال جدید در بسیاری از نقاط این کشور با برگزاری پارتیهای ساحلی و باربیکیو و آتشبازی همراه بود. تصویری از آتشبازی باشکوه در بندر سیدنی.
آغاز سال نو در روسیه با جشنی ۱۰ روزه همراه است. روسها به رسم همیشگی هدایای خود را نیز در شب تحویل سال دریافت کردند. بسیاری از مردم به ویٰژه جوانان به هنگام تحویل سال در میدانهای بزرگ دور هم جمع شدند و فرارسیدن سال ۲۰۱۶ را جشن گرفتند. تصویری از آتشبازی جشن سال نو در میدان سرخ مسکو.
اگرچه آتشبازی هم بخشی از جشن سال نو در اسپانیا بود، اما اسپانیاییها مانند همیشه با رسمی ویژه به پیشواز سال نو رفتند. مردم اسپانیا هنگام تحویل سال ۱۲ حبه انگور میخورند. اسپانیاییها در دقایق پایانی سال در میدانهای بزرگ جمع شده و با دنبال کردن صدای تیک تیک ساعت و خوردن یک حبه انگور به همراه هر ضربه ساعت فرا رسیدن سال ۲۰۱۶ را جشن گرفتند.
فرانسویان در مقایسه با آلمانیها و مردم برخی دیگر از کشورهای اروپایی کمتر اهل آتشبازی هستند. جشن سال نو در فرانسه معمولا با جشنها و پارتیهای خانوادگی و دوستانه و صرف شام لذیذ و شامپانی همراه است. مردم در واپسین لحظات سال ۲۰۱۵ در بلوارها و خیابانهای چراغانیشده شهر دور هم گرد آمده و سال را تحویل کردند. بلوار معروف شانزه لیزه مانند همیشه یکی از محبوبترین نقاط برای خوشامدگویی به سال ۲۰۱۶ بود.
آتشبازی در لندن نیز مانند هر سال تماشایی بود. با به صدا درآمدن ۱۲ ضربه ساعت "بیگ بن" (تصویر) در لندن دهها هزار تن به خیابانها ریختند و در نزدیکی چرخ و فلک "چشم لندن" شمار زیادی گرد هم آمدند تا شاهد آتشبازی خیرهکننده سال نو باشند. تحویل سال در لندن این بار با تدابیر شدید امنیتی همراه بود. تنها در مرکز لندن ۳ هزار مأمور پلیس کنترل و نظارت بر خیابانها را برعهده داشتند.
اگر چه اول ژانویه در چین تعطیل رسمی است، اما سال جدید طبق تقویم سنتی این کشور معمولا در اواخر ماه ژانویه یا اوایل ماه فوریه آغاز میشود. با وجود این بسیاری از جوانان چین تحویل سال میلادی را جشن میگیرند، به ویژه در کلانشهر هنگ کنگ (تصویر) که معمولا با آتشبازی باشکوهی همراه است.
رقص والس با اتریش و شهر وین پیوند خورده است. امسال نیز به محض تحویل سال، نوای والس معروف دانوب از شبکههای رادیویی و تلویزیونی بلند شد. بسیاری سال را با رقص فرحبخش والس تحویل کردند تا در سال ۲۰۱۶ نیز شادکامی انتظار آنان را بکشد.
مردم ژاپن جشن سال تحویل را به سنت و رسم همیشگی برگزار کردند. رأس نیمهشب ناقوسهای معابد ۱۰۸ بار به مناسبت فرا رسیدن سال ۲۰۱۶ به صدا درآمدند. از برج تلویزیونی توکیو نیز هزاران بادکنک به این مناسبت به پرواز درآمدند و بسیاری به ویژه جوان با پارتیهای خیابانی تحویل سال را جشن گرفتند.
در مکزیکوسیتی، پایتخت مکزیک نیز صدها هزار نفر با رقص و پایکوبی به پیشواز سال ۲۰۱۶ رفتند. یکی از بزرگترین مراسم امسال کنسرتی عظیم با گروه فولکلور "ببرهای شمال" بود که در حضور ۷۰ هزار نفر برگزار شد. حدود ۱۴ هزار مأمور پلیس در خیابانهای پایتخت مکزیک و مناطق پیرامون آن در گشت بودند. تصویری از آتشبازی تحویل سال در مکزیکوسیتی.
کلانشهر نیویورک به ویژه میدان معروف تایمز نیز شاهد یکی از باشکوهترین جشنهای تحویل سال بود. حدود یک میلیون نفر در این میدان معروف و خیابانهای اطراف آن گرد آمدند تا به پیشواز سال جدید بروند. این جشن امسال نیز مانند سالهای گذشته از شبکههای تلویزیونی بهطور زنده پخش شد.
در یونان هم آتشبازی و ترکاندن ترقه چندان رایج نیست. یکی از رسمهای محبوب در جشن سال نو در یونان مهمانیهای خانگی و ورقبازی است، چرا که به اعتقاد مردم این کشور هر کسی که در ورقبازی ببرد، در طی سال جدید نیز برنده خواهد شد و بازندهی ورقبازی نیز دست کم در عشق خوشبخت خواهد بود.
دوبی نیز امسال شاهد آتشبازی درخشان و مجللی بود. البته یکی از هتلهای لوکس دبی در نزدیکی "برج خلیفه" دچار آتشسوزی شدیدی شد. این واقعه که ساعاتی پیش از تحویل سال روی داد، چندین زخمی به جای گذاشت. بهرغم این رویداد، دوبی در رأس نیمه شب غرق در نور و آتشبازی شد تا به سال ۲۰۱۶ خوشامد گوید.
شماری از سوئیسیها آخرین ساعات سال ۲۰۱۵ را مانند هر سال با برگزاری برفپیمایی و بر پا کردن سروصدا گذراندند تا ارواح خبیثه و شیاطین را فراری دهند. مردم سوئیس نیز مانند فرانسویان کمتر اهل آتشبازی هستند. بر پا کردن آتشهای بزرگ در فصل سرما و جمع شدن دور آتش این بار نیز از مراسم محبوب برای برگزاری جشن سال نو بود.
در بلغارستان نیز راندن و فراری دادن ارواح شرور از جمله آیین و ویژگیهای جشن سال نو است که این بار نیز در بخشهایی از این کشور برگزار شد. بلغارها برای این کار لباسها و ماسکهای مخصوص بر تن کرده و به پیشواز سال ۲۰۱۶ رفتند.
کلانشهر ریو د ژانیرو شاهد برگزاری بزرگترین جشن سال نو در جهان بود. حدود ۲ میلیون نفر در ساحل معروف کوپاکابانا گرد هم آمدند تا با موسیقی و رقص و پایکوبی فرا رسیدن سال ۲۰۱۶ را جشن بگیرند. سال ۲۰۱۶ برای این شهر سالی ویژه است، چرا که ریو د ژانیرو میزبانی مسابقات المپیک تابستانی را برعهده خواهد داشت.
علاقمندان جدی سینما، پیشاپیش به دنبال فیلمهای مهمی که در آینده اکران خواهند شد هستند. در ادامه ایمیل با هیجانانگیزترین فیلمهایی که در سال جدید میلادی در سینماهای دنیا اکران خواهند شد آشنا میشوید:
اتان و جوئل کوئن شاید به یکی از فاخرترین فیلمهای 2016 بدل شود، فیلمی که همۀ المانهای مورد علاقۀ این دو برادر را در خود دارد: گروگانگیری، دوران طلایی هالیوود، جورج کلونی در نقش یک احمق! جاش برولین در نقش یک تهیهکنندۀ استودیویی ظاهر شده که باید دردسرهایی که جورج کلونی در نقش سوپراستار سینما ایجاد میکند را رفع و رجوع کند. بازیگران مطرح دیگری نظیر اسکارلت یوهانسون، چَنینگ تاتوم، رالف فیِنس و تیلدا سوینتون نقشآفرینی کردهاند. این فیلم بناست از ماه فوریه اکران شود.
جادوگر فیلمی مستقل و ترسناک است که مخاطبان جشنوارهای از ذکاوت و سبک فیلم و هراسناکی اعصاب خردکن فیلم، تعریف میکنند. برندۀ بهترین فیلم اول در جشنوارۀ فیلم لندن، به کارگردانی رابرت اگرس، روایتگر داستان خانوادهای پیوریتن است که دهۀ 1630 از شهری در نیوانگلند تبعید میشوند و مجبور به ساخت خانهای در نزدیکی جنگلی دورافتاده میشود. جایی ظاهراً خانواده در دام جادوی سیاه میافتند و البته تعصبات مذهبی پدر و مادر نیز در این میانه، به غنای داستان افزوده است.
تازهترین فیلم پدرو آلمادووار، بازگشت او به "سینمای زنان" است و احتمالاً با درامی کمدی مملو از احساس روبرو خواهیم بود. اما سوارز و آدریانا اوگارته ایفاگر نقش اصلی این فیلم در دو مقطع سنی مختلف هستند. این فیلم در ماه مارس در اسپانیا اکران خواهد شد.
فیلم کمدی سیاه و سورئال بن ویتلی با این صحنه آغاز میشود: تام هیدلستون در بالکن واحدش در برج ایستاده و در حال کباب کردن یک سگ است و از اینجا به بعد اتفاقات عجیب و عجیبتر میشوند. این فیلم که از رمانی به همین نام نوشتۀ جِی جی بالارد، اقتباس شده، در یک آسمانخراش میگذرد که فقرا در طبقات پایین آن، ثروتمندان رو به اضمحلال در طبقات بالای آن و معمار پادشاهوار آن در پنتهاوسش زندگی میکنند. این فیلم با بازی سینا میلر، لوک اوانس و الیزابت ماس، به نسبت دیگر فیلمهای ویتلی پرخجتر و پرستارهتر است. او اما همچنان روحیۀ آنارشیستی خود را حفظ کرده است. ابن فیلم در ماه آوریل اکران خواهد شد.
همه قدری میخواهند (Everybody wants Some)
"پسرانگی" شاهکار ریچار لینکلاتر بود که در طول 12 سال فیلمبرداری شده بود داستان پسری تگزاسی را را در سالهای دبیرستان روایت میکرد. فیلم جدید او به نوعی ادامۀ فیلم قبلی است. لینکلاتر در مورد فیلمش میگوید: "فیلم دقیقاً از جایی شروع میشود که پسرانگی تمام شد. در این فیلم پسری کالج را شروع میکند و با هماتاقیش و یک دختر آشنا میشود." فیلم در دهۀ 1980 میگذرد. این فیلم در ماه آوریل اکران خواهد شد.
یکی دو دههای هست که اولیور استون فیلم به دردبخور نساخته، اما گویا با اسنودن به همان سبک درام رک و راست و بحثبرانگیزش برگشته است. فیلمی سیاسی، جنجالی و غیرداستانی (هر چند که صفت آخر احتمالاً محل مناقشه خواهد بود). جوزف گوردون لوویت، در این فیلم نقش ادوارد اسنودن، کارشناس رایانۀ سیا که در سال 2013 اطلاعات طبقهبندی شدۀ آژانس امنیت ملی آمریکا را به رسانهها درز داد، ایفا میکند. شایلین وودلی نقش دوست اسنودن که به همراه او به روسیه فرار کرد را بازی میکند. این فیلم در ماه می اکران خواهد شد.
سی سال پس از آنکه ملیسا ماتیسون فیلمانۀ "ای تی: موجود فرازمینی" را نوشت، اعلام شد که او و اسپیلبرگ دوباره با هم همکاری خواهند کرد و این بار یکی از بهترین رمانهای روالد داهل دستمایۀ اقتباس این دو قرار گرفته بود. متاسفانه، ماتیسون در نوامبر امسال بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرد، و نتوانست نتیجۀ نهایی کار را ببیند. اما مطمئناً دستپخت ماتیسون و اسپیلبرگ کار قویای خواهد بود. کتاب جادیی داهل به دوستی قهرمان کودک فیلم به با یک غول میپردازد. این فیلم در ماه جولای اکران عمومی خواهد شد.
دختری سوار قطار (The Girl on the Train)
جدیدترین فیلمی که با محوریت یک دختر موضوعی رازآلود و هیجانی را روایت میکند، دختری سوار قطار است که براساس رمان پرفروشی به همین نام ساخته شده است. در این فیلم به کارگردانی تِیت تایلر، امیلی بلانت در نقش یک الکلی افسرده ایفای نقش میکند که ذهنش درگیر شوهر سابقش است. یک روز صبح که از خواب بیدار میشود، متوجه میشود که لباسهایش خون آلود شده و نگران میشود که شاید بیآنکه یادش باشد در یک قتل دست داشته است. بلانت به خوبی توانسته از پس نقش خود برآید. این فیلم در ماه سپتامبر اکران خواهد شد.
دکتر استرِینج (Doctor Strange)
سال 2016 پر خواهد بود از فیلمهای گیشهای ابرقهرمانی، از جمله "بتمن در مقابل سوپرمن: طلوع عدالت"، "کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی" و "مردان ایکس: آخرالزمان". اما جالب توجهترین از میان این قبیل فیلمها، دکتر استرینج است که برای اولین بار این شخصیت کتابهای مصور ماروِل کامیکز را به پردۀ نقرهای میآورد. حتی کسانی که از فیلمهای ابرقهرمانی خسته شدهاند نیز احتمالاً وسوسه خواهند شد که این فیلم را ببینند.
منبع: BBC
ترجمه: وبسایت فرادید
در دنیای امروز که همه افراد بهصورت آنلاین زندگی میکنند؛ داشتن یک ارتباط سریع و قابل اطمینان از هر مورد دیگری مهمتر است. آیا تا حالا به این فکر کردهاید که چه چیزی اعصاب شما را بیش از هر چیز دیگری بههم میریزد؟ شاید موارد زیادی در حال گذر از ذهن شما باشد. ولی به عقیده خیلی از کاربران اینترنت هیچ چیزی بدتر از وایفای با سرعت پایین وجود ندارد.
عوامل شناخته شده زیادی هستند که باعث میشوند سرعت وایفای کاهش یابد. ولی بهغیر از آن؛ چند مورد هم هستند که زیاد شناخته شده نیستند ولی میتوانند خرید اینترنتی و یا عادت بازدید از مثلا صفحه فیسبوک را مختل کنند. در زیر ۵ مورد از عواملی که شاید تا بهحال به آنها فکر نکرده باشید ولی در واقع در این مسئله بسیار دخیل هستند آورده شده است.
1. لامپها و یخچالها
این دو مورد تا حد زیادی بستگی به محل قرار گرفتن روتر دارند. لامپها یکی از وسایل الکترونیکی هستند که با ارتباط اینترنتی شما تداخل ایجاد میکنند.
اوایل ماه جاری میلادی؛ کارشناسان آفکام کشف کردند که لامپها در کنار یخچالها؛ اسپیکرها؛ تلفنهای بیسیم و دستگاههایی که برای باز کردن در پارکینگ استفاده میشوند با سیگنالهایی که از سمت روتر به کامپوتر روانه میشوند نداخل ایجاد میکنند.
امواج رادیویی که از این دستگاهها منتشر میشود درست مانند سیگنالهایی است که از سمت روتر به گیرنده این امواج ارسال میشود. بهترین راه برای جلوگیری از چنین مشکلی آن است که روتر در جایی قرار داده شود که نزدیک به هیچکدام از موارد اشاره شده یا هرگونه وسیله الکترونیکی دیگر نباشد.
2. وایفای همسایهتان میتواند مشکلساز شود
روترها سیگنال وایفای را روی چند کانالی که در دسترس آنها است منتشر میکنند البته فرکانسهایی که یک شبکه بیسیم میتواند روی آنها کار کند.
روترهای امروزی قادر هستند بهصورت خودکار بهترین کانال موجود و در عینحال با کمترین تراکم را انتخاب کنند. ولی این بدان معنی است که ممکن است شما و همسایهتان در حال استفاده از یک کانال باشید.
اگر روترها بیش از اندازه بههم نزدیک باشند شاهد تداخلهای بسیار جدی خواهید بود. برای رفع این مشکل میتوانید از سرویسدهنده شبکه خود بخواهید کانال را عوض کند. معمولا آنها در وبسایت خود نکاتی در مورد روترهای خود ارائه میدهند.
3. انسانها
تا حالا به این فکر کردهاید که چرا وقتی میهمان دارید وایفای شما به بدترین شکل ممکن عمل میکند؟
اگر فکر میکنید دلیل این مسئله وجود افراد زیاد با دستگاههای گوناگون است که همگی با هم و در یک زمان در حال استفاده از اینترنت هستند اشتباه میکنید. یک از مواردی که میتواند روی سیگنال اثر منفی داشته باشد تعداد افرادی است که در آن مکان حضور دارند.
یعنی حضور فیزیکی هر چه بیشتر باشد باعث افت کارایی روتر میشود. دانشگاه کالیفرنیا در یکی از تستهای خود به این نتیجه رسید که با حضور فیزیکی افراد؛ سیگنال وایرلس بهشدت دچار نوسان میشود.
به همین منظور دو روتر در دو نقطه مقابل هم در یک اتاق قرار داده شدند. زمانیکه کسی در مسیر سیگنال حرکت میکرد سیگنال افت شدیدی نشان میداد و با افزایش افراد در فضای اتاق پخش میشد ولی در مسیر درست حرکت نمیکرد.
دانشمندان امیدوارند با استفاده از این یافتهها بتوانند تعداد افراد حاضر در اتاقی را که از وایفای استفاده میکند متوجه شوند. این مسئله در عملیات جستجو و نجات و همچنین در موارد امنیتی میتواند کاربرد بسیاری داشته باشد.
4. عادت به تلویزیونهای اینترنتی
یکی دیگر از مواردی که روی کارایی وایفای تأثیر دارد استفاده از شبکههای تلویزیون اینترنتی است که این روزها بحثش بسیار داغ است. همچنین استفاده از سرویسهای ابری مانند دراپباکس؛ بازیهای آنلاین و وبسایتهای تورنت از دیگر موارد تأثیرگذار هستند.
برای چنین موردی میتوانید در روتر با استفاده از قابلیت Quality Of Service اپها را اولویتبندی کنید؛ در نتیجه به هرکدام از آنها پهنای باند مشخصی تخصیص داده میشود.
5. مکانی که در آن هستید
مسلما منظور از این مورد آن نیست که لپتاپ یا گوشی شما تا چه حد به روتر نزدیک است چون این مسئله کاملا واضح است. همانطور که همه تا بهحال تجربه کردهاند برخی از نقاط از آنتندهی و در نتیجه پوشش وایفای بهتری برخوردار هستند. تفاوتهای جغرافیایی بطور قابلتوجهی در میزان سرعت تأثیر دارند.
در تستهای مختلفی که در آمریکا صورت گرفته مشخص شده که خیابان ویلیامسون در منطقه کنت با سرعت ۰٫۵۳۵ مگابیت در ثانیه پایینترین سرعت اینترنت را دارد.
منبع: برسام
دیلی میل 10 ماده غذایی را به عنوان سالم ترین خوراکی ها در سیاره زمین معرفی کرده که از جمله شامل انواع لیمو از میان مرکبات و گردو از میان انواع آجیل است.
انواع لیمو
تنها یک عدد لیمو حاوی بیش از 100 درصد نیاز روزانه فرد به ویتامین C است و به افزایش سطح کلسترول خوب HDL و تقویت استخوان ها کمک می کند. فلاونوئیدهای مرکبات که در انواع لیمو یافت می شود، مانع از رشد سلول های سرطانی است و باعث می شوند که این میوه به صورت یک ضد التهاب عمل می کند.
بروکلی
یک ساقه متوسط بروکلی حاوی بیش از 100 درصد نیاز روزانه انسان به ویتامین k و تقریبا 200درصد دوز روزانه توصیه شده ویتامین سی است که هر دو این دو این ویتامین ها از مواد مغذی ضروری برای استخوان سازی محسوب می شوند. مصرف این مقدار بروکلی به دفع سرطان های متعدد نیز کمک می کند.
شکلات تلخ
پودر کاکائو غنی از فلاونوئیدها و آنتی اکسیدانی است که کلسترول بد را کاهش و سطح کلسترول خوب را افزایش می دهد.
سیب زمینی
یک سیب زمینی قرمز حاوی 66 میکروگرم فولات سازنده سلول است که میزان آن تقریبا به اندازه یک فنجان اسفناج یا کلم بروکلی است. یک سیب زمینی شیرین نیز تقریبا حاوی هشت برابر نیاز روزانه انسان به ویتامین A است که برای مبارزه با سرطان و تقویت سیستم ایمنی بدن لازم است.
ماهی سالمون
ماهی سالمون منبع بزرگی از اسیدهای چرب امگا 3 است که با کاهش خطر ابتلا به افسردگی، بیماری قلبی و سرطان ارتباط دارد.
یک وعده سه انسی (85.04 گرم) سالمون حاوی تقریبا 50 درصد از دوز روزانه انسان به نیاسین است که از ابتلا به بیماری آلزایمر و کاهش حافظه پیشگیری می کند.
گردو
گردو در میان همه آجیل ها حاوی بیشترین میزان اسیدهای چرب امگا 3 است که به کاهش کلسترول کمک می کند.
نشان داده شده است که امگا 3 باعث بهبود وضعیت روانی و مبارزه با سرطان می شود.
آووکادو
آووکادو مملو از چربی های سالم است و در یک مطالعه ثابت شده است که کلسترول را تا حدود 22 درصد کاهش می دهد.
یک عدد آووکادو بیش از 40 درصد نیاز روزانه انسان به فولات را تامین می کند که می تواند خطر ابتلا به بیماری قلبی را کاهش دهد.
سیر
سیر یک مبارز قوی با بیماری ها محسوب می شود و می تواند مانع رشد باکتری ها از جمله ایی کولی شود.
یک ترکیب موجود در سیر به نام آلیسین Allicin می تواند به عنوان یک ضد التهاب قوی عمل کند و مشخص شده است که این ترکیب به پایین آوردن کلسترول و سطح فشار خون کمک می کند.
اسفناج
اسفناج حاوی لوتئین و زیگزانتین، دو آنتی اکسیدان تقویت کننده سیستم ایمنی است که برای سلامت چشم مهم است. تحقیقات اخیر نشان داده است که اسفناج در میان میوه ها و سبزیجاتی که با سرطان مبارزه می کنند، موثرترین است.
انواع لوبیا
مصرف یک وعده حبوبات (لوبیا، نخودفرنگی و عدس) چهار بار در هفته خطر ابتلا به بیماری قلبی را 22 درصد کاهش می دهد. این رویه خطر ابتلا به سرطان سینه را نیز کاهش می دهد.
منبع: جام نیوز
یک عکاس آمریکایی با استفاده از روشی خاص ساعات مختلف روز را در یک عکس به تصویر کشیده است. در ادامه عکسهایی از شهرهای معروف جهان را مشاهده خواهید کرد که با استفاده از این روش ثبت شدهاند.
این عکسها معمولاً بر روی زمانی از روز تمرکز کردهاند که بیشترین تغییر در میزان نور رخ داده است، مانند زمان طلوع یا غروب خورشید. این عکاس که دانیل مارکر-مورز (Daniel Marker-Moors) نام دارد و اهل لسآنجلس است، گاهی برای ایجاد یکی از این عکسها، صدها و گاهی هزاران تصویر از یک نقطه ثابت به ثبت رسانده است. در ادامه تعداد عکسهای بهکاررفته در هر عکس و مدتزمانی که در عکس به تصویر کشیده شده، مشخص شده است.
لسآنجلس: ۶۵ عکس- ۳۰ دقیقه
برج توکیو: ۶۵ عکس- ۴ ساعت
هالیوود: ۱۱ عکس- ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
نیویورک: ۷۰ عکس- ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه
شیکاگو: ۳۵ عکس-۱۵ دقیقه
لسآنجلس: ۵۵ عکس- ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
ماه: ۴۰ عکس- ۱ ساعت
نیویورک: ۳۸ عکس- ۲ ساعت و ۳ دقیقه
هنگکنگ: ۵۷ عکس- ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
شانگهای: ۶۴ عکس- ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
شانگهای: ۶۵ عکس- ۱ ساعت و ۵۳ دقیقه
تورنتو: ۴۰ عکس- ۱ ساعت و ۵۳ دقیقه
لسآنجلس: ۷۲ عکس- ۱ ساعت و ۵۸ دقیقه
هنگکنگ: ۱۵۰ عکس- ۵۶ دقیقه
مراسم تجلیل از علی نصیریان، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون توسط عوامل سریال شهرزاد سه شنبه شب گذشته با حضور بسیاری از چهره های سینمایی، ورزشی و ادبی برگزار شد. عوامل سریال شهرزاد به همراه بسیاری از چهره های سینمایی، ورزشی و ادبی گردهم آمدند تا مراسم بزرگداشت علی نصیریان را با عنوان تجلیل از بزرگ آقای سینمای ایران که اشاره به نقش این هنرمند در سریال شهرزاد دارد، در کنار هم جشن بگیرند.
محمدعلی کشاورز، علی معلم، حسن فتحی، شمس لنگرودی، امین تارخ، احترام پورمند، امیرحسین رستمی، الهام حمیدی، مهدی پاکدل، رسول نجفیان، مصطفی زمانی، سروش صحت، سارا منجزی، زندوکیلی، حجت اشرف زاد، محمد امامی و سیدهادی رضوی(تهیه کنندگان سریال شهرزاد) از جمله چهره های هنری حاضر در این مراسم بودند. از چهره های ورزشی که در مراسم بزرگداشت علی نصیریان شرکت کردند می توان به برانکو ایوانکوویچ، افشین پیروانی، آرش برهانی و جواد نکونام اشاره کرد.
شمس لنگرودی از چهره های ادبی حاضر در مراسم تجلیل از علی نصیریان بود که به همراه حسن فتحی در انتهای مراسم تابلویی از چهره علی نصیریان که امضای هنرمندان حاضر در مراسم بر روی آن نقش بسته بود را به رسم یادبود به این هنرمند پیشکسوت هدیه دادند.
همچنین در این مراسم که رضا رشیدپور اجرای آن را بر عهده داشت، فیلمی از صحبت های برخی از هنرمندان کشورمان چون محمد علی کشاورز، حسن فتحی، محمود دولت ابادی، داریوش مهرجویی، داریوش ارجمند، فرهاد آییش، عبدالله اسکندری، مسعود رایگان، رویا تیموریان، محمود پاک نیت، امیر جعفری و هانیه توسلی درباره علی نصیریان پخش شد.
علی نصیریان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون متولد ۱۵ بهمن ۱۳۱۳ و تاکنون در اثار ماندگاری چون گاو، بوی پیراهن یوسف، کمال الملک، آقای هالو، پستچی، ناخدا خورشید، برج مینو و بسیاری دیگر ایفای نقش کرده است. این روزها نیز شاهد ایفای نقش این هنرمند در سریال شهرزاد هستیم.
طی سالهای گذشته تلویزیون چهرههای زیادی را به سینمای ایران معرفی کرده است. چهرههایی که بعضی دیگر به خاستگاه اولیهشان سر نزدند و بعضی هنوز به او وفادارند.
کتایون کیخسروی: مدیوم تلویزیون همیشه حتی برای سوپراستارها جذابیت بسیاری داشته تا جایی که کوین اسپیسی بعد از سالها درخشش روی پرده نقرهای سینمای هالیوود و نقش آفرینی در تعداد زیادی رل خاطره انگیز با دیوید فینچر و سریال "خانه پوشالی" به تلویزیون آمد تا این مدیوم را هم تجربه کند.
تلویزیون همیشه برای اهالی تئاتر و سینما جایی برای هنرنماییست و سخت میتوان بازیگرانی را پیدا کرد که فرصت دیده شدن در برابر دیدگان مخاطب میلیونی را نادیده بگیرند. در واقع به غیر از عده خاصی که به صورت کلی با حضور در تلویزیون به دلایل مختلف مشکل دارند هیچ بازیگری مدیوم تلویزیون را از دست نمیدهد و همواره در لابهلای کارهای سینمایی یا حتی حضور پررنگ در عرصه تئاتر، در قاب سریالهای تلویزیونی یا حتی اجرای برنامههای مختلف روی آنتن میرود.
اما همیشه اینطور نیست که بازیگران شاخص تئاتر و سینما به سریالهای تلویزیونی اعتبار ببخشند و سطح کارهای سیما را با وزن و اعتبار هنریشان بالا ببرند بلکه این تلویزیون هم هست که در میانه راه حرفهای زمینه دیده شدن بازیگران را فراهم کرده و سکوی پرتاب آنها میشود.
در تمام سالهای گذشته بازیگران شناخته شده بسیاری که تعداد قابل توجهی از آنها در سینما به چهرهای مطرح تبدیل شدند، کار حرفهای خود را از تلویزیون آغاز کردهاند. ستارههایی که هر بار با به کار بردن جملاتی مثل اینکه "به تلویزیون مدیونم" یا "با حضور در تلویزیون بود که برای اولین بار دیده و مطرح شدم" میخواهند بگویند همچنان خود را وامدار سیما و سریالهایش میدانند. در این میان عدهای با تداوم حضور در مجموعههای تلویزیونی (از بازیگری گرفته تا کارگردانی، نویسندگی یا حتی مشاوره به کارگردان و بازیگردانی) دنبال ادای دین هستند و عدهای دیگر خاستگاهشان را بنا به دلایل مختلف فراموش کردهاند.
مهران مدیری؛ بازگشت ناموفق آقای فرزند
"فرززند تلویزیون" این عنوانی بود که خود مدیری بعد از پایان دلخوری هایش از مسوولان سیما برای خودش به کار برد. البته که مدیری راست می گفت. هر چند او در 24 سال اخیر همه کار کرده و به غیر از بازیگری و کارگردانی در عرصه نمایش و موسیقی هم فعالیت داشته اما او از تلویزیون شروع کرد، در تلویزیون معروف شد و اوج گرفت و حالا در همین تلویزیون به کارش ادامه می دهد.
البته مدیری میزان فعالیتش را نسبت به دهه اول کارهایش در سیما بسیار کم کرده و مدتی است بیشتر روی عرصه شبکه نمایش خانگی متمرکز شده است. مدیری قبل از ورود به تلویزیون به مدت 8 سال در تئاترحضوری فعال داشت و در 11 اثر نمایشی شرکت کرد اما سال 71 با بازی در "مشتهای کوچک" به تلویزیون آمد و سال بعد از آن با "پرواز 57" و بعد با "ساعت خوش" به عنوان بازیگر - کارگردان دیده شد.
مدیری از آن سال به بعد تقریبا هر سال یک کار برای تلویزیون داشت و در همین جعبه جادویی به محبوبیت رسید اما سال 88 و بعد از پخش سریال "مرد دو هزار چهره" از تلویزیون قهر کرد و با "قهوه تلخ" وارد شبکه نمایش خانگی شد. او تا امروز 6 مجموعه را به صورت دی وی دی وارد شبکه نمایش خانگی کرده و در یک کار نیمه تمام هم حضور داشته است.
مدیری نوروز امسال با "در حاشیه" به تلویزیون برگشت تا وفاداریاش را نشان دهد اما سریال تازه او با آثار قبلیاش تفاوت زیادی داشت. حاشیهها چنان به پر و پای "در حاشیه" پیچیدند که خیلیها گمان کردند دیگر او را در قاب تلویزیون نخواهند دید اما او این روزها مشغول تصویربرداری فاز دوم سریالش است تا همچنان رابطهاش را با تلویزیون حفظ کرده باشد.
مردی که در دنیای بازیگری به تمام افتخارات ممکن رسید و از مردم هم نمره قبولی گرفت، هیچ وقت تلویزیون را رها نکرد و در تمام سالهای فعالیت هنریاش و حتی اوج مشغله کاری با شرکت در فیلمهای سینمایی، نمایشها و شرکت در تهیه آلبومهای موسیقی همچنان برای تلویزیون وقت میگذاشت و در این عرصه هم موفق بود.
شکیبایی سال 42 با تئاتر شرع کرد و 5 سال بعد از آن وارد عرصه دوبله شد اما قبل از اینکه به صورت حرفه ای وارد سینما شود در تلویزیون چند کار مهم و طولانی انجام داد. مرحوم شکیبایی قبل از انقلاب در سه مجموعه "گذر خلیل ده مرده"، "سمک عیار" و "لحظه" حضور یافت اما بعد از انقلاب هم حضوری مداوم و فعال در سریالهای تلویزیون داشت و بعد از بازی در سریال "مدرس" این خط کاری را پی گرفت و با "روزی روزگاری" و "خانه سبز" به اوج محبوبیت عامه بین مخاطبان تلویزیونی دست یافت.
شکیبایی سال 1360 با "خط قرمز" مسعود کیمایی رسما وارد سینما شد اما به صورت موازی در سینما و سیما فعالیت میکرد و هیچ وقت به تلویزیون پشت نکرد. آخرین سریالی که از این بازیگر پخش شد "شیخ بهایی" بود که سال 87 روی آنتن رفت.
شهاب حسینی؛ از مجریگری تا سوپراستاری سینما
بازیگر شناختهشدهای که طی سالهای اخیر همیشه جایی در بین بهترینهای سینما داشته، از تلویزیون به پرده نقرهای آمد. او حدود بیست سال قبل با مجریگری در برنامه "اکسیژن" در تلویزیون کارش را شروع کرد و همین کار را در برنامههای "برپا برپا"، "به رنگ صبح" و "سایه روشن" ادامه داد.
سال ۷۷ بازی او در آیتم نمایشی یک برنامه خانوادگی به نام "خانواده محبوب" احتمالا به یاد هیچ کس نمانده اما بعد از ارائه نقشهای کوتاه در "پس از باران" و "همسفر"، با "پلیس جوان" و نقش سروان یونس هدایتی به سینما معرفی شد.
حسینی سال ۸۰ یعنی در روزهایی که با سریالش تازه شناخته شده بود با "رخساره" وارد سینما شد و طی ۱۴ سال اخیر با نقش آفرینی در حدود ۵۰ فیلم و ربودن جوایز متعدد و ایفای نقشهای متعدد یکی از استعدادهای برخاسته از تلویزیون بوده است. حسینی با وجود تمام مشغلههایش هیچ وقت از تلویزیون قهر نکرد و طی سالهای اخیر و در لابه لای کارهای متعدد سینماییاش در سریالهایی چون "تب سرد"، "مدار صفر درجه"، "شوق پرواز" و "سرزمین کهن" حضور داشته است.
رضا عطاران؛ از درخشیدن در تلویزیون تا قهر با آن
یکی از پولسازترین ستاره امروز سینمای ایران که حضورش در هر فیلمی میتواند تضمین کننده فروش میلیاردیاش در اکران عمومی باشد از بازی در برنامههای طنز آیتمی تلویزیون و بعدتر ایفای نقش در سریالهای سیما به اوج رسید.
شاید اولین کار او به نام "بیداران" که سال ۶۹ روی آنتن رفت در خاطر هیچ کس نمانده باشد اما "پرواز ۵۷" و "ساعت خوش" فراموش نشدنی است. "سال خوش" و "دنیای شیرین" هم با حضور عطاران روی آنتن رفت تا او سال ۷۶ و با فیلم "کلید ازدواج" به سینما ورود پیدا کند و البته ماندگار شود. عطاران طی ۱۸ سال گذشته در بیش از ۳۰ فیلم سینمایی ایفای نقش کرده و جوایز بسیاری هم برده است. البته او به صورت موازی در تلویزیون هم فعالیت کرده و بعد از حضور در مجموعههایی مثل "مجید دلبندم" و "قطار ابدی" که مخصوص کودکان ساخته شد با مجموعههای موفقی مثل "زیر آسمان شهر"، "کوچه اقاقیا"، "خانه به دوش"، و "متهم گریخت" که در برخی از آنها نقش کارگردان را هم داشته به رونق گرفتن تلویزیون کمک کرده است. آخرین کار تلویزیونی او "بزنگاه" حدود ۷ سال قبل پخش شد و از آن روز تا حالا عطاران فقط یکی دو بار به دوستانش مثل مجید صالحی و سعید آقاخانی در نقش مشاور کمک کرده است.
مهتاب کرامتی؛ فقط یک بار به خاطر ابراهیم
۱۷ سال از زمان پخش سریال "مردان آنجلس" میگذرد؛ سریالی که فرج الله سلحشور در آن مهتاب کرامتی را به همه معرفی کرد. درست سال بعد از آن کرامتی با "مردی از جنس بلور" سعید سهیلی به سینما رسید و با تداوم حضورش روی پرده نقرهای تبدیل به بازیگر شناختهشدهای شد که در کنار بازیگر، فعالیتهای اجتماعی متنوعی انجام میدهد.
کرامتی اما تنها یک بار بعد از "مردان آنجلس" به تلویزیون برگشت، آن هم دو سال بعد از سریال سلحشور و این بار احتمالا به خاطر چهرهای به نام ابراهیم حاتمی کیا که "خاک سرخ" را برای سیما و در قالب سریال تعریف کرده بود.
داود میرباقری با سپردن نقش قطام به او باعث شد راه ورودش به سینما عملا باز شود اما آسایش اهل میانبر زدن نبود. ۶ سال بعد از پخش سریال امام علی (ع) و در سال ۱۳۷۶ بود که نام او با "ساحره" روی پرده سینماها رفت. از آن سال تا به امروز آسایش به ازای هر سه فیلمی که در سینما بازی کرده یک مجموعه تلویزیونی هم داشته است تا حضوری آهسته و پیوسته در هر دو جبهه داشته باشد. به غیر از "معصومیت از دست رفته" و "مختارنامه" که باز هم برای میرباقری نقش آفرینی کرد، "نردبام آسمان" و "پردهنشین" دیگر مجموعههای تلویزیونی او به حساب میآیند.
مصطفی زمانی؛ دنیای رنگی بعد از یوزارسیف
یازده سال قبل و در شبهایی که سریال تاریخی – مذهبی سلحشور حسابی گرفته بود، همه از هم میپرسیدند نام این جوان که همه او را به اسم یوزارسیف میشناسند چیست؟ همین حالا هم خیلیها نام واقعیاش را نمیدانند و با دیدن چهرهاش در آنونس فیلمهای سینمایی یاد سریال یوسف پیامبر میافتند.
مصطفی زمانی، با این سریال شناخته و مطرح شد تا کم کم زمینه حضورش در سینما فراهم شود. سال ۸۷ در سریال جعفری جوزانی، "در چشم باد" حضور داشت و سال بعد از آن با "آل" وارد سینما شد، اما طی فقط ۵ سال در ۱۷ فیلم سینمایی حضور داشته تا مشخص شود دیده شدن در تلویزیون برای زمانی کمی دیر اما خیلی خوب جواب داده است.
لعیا زنگنه؛ ارتباط عاطفی مریم تا مادرانه
دو دهه قبل مریم "در پناه تو" کاراکتر محبوب تمام دختران جوان به حساب میآمد و طبیعی بود که بازیگر این نقش هم دیده شود. زنگنه دو سال بعد با "راز مینا" وارد سینما شد و با اینکه گزیده کار بوده اما در سینما تداوم داشته است. او البته ارتباطش با تلویزیون را قطع نکرد و بعد از "در قلب من" که نتوانست موفقیت "در پناه تو" را تکرار کند هر چند سال یک بار در مجموعههای تلویزیونی حاضر میشود که آخرینش "مادرانه" دو سال قبل در شبهای ماه رمضان پخش شد. "اغما" و "مدار صفر درجه" از دیگر سریالهای مطرح زنگنه طی سالهای حضورش در تلویزیون به حساب میآیند.
سعید آقاخانی؛ فرزند خلف همه کاره سیما
سعید آقاخانی حتی اگر طی یکی دو سال گذشته به بدنه سینما الصاق شده باشد فرزند خلف تلویزیون است و این را نمیشود کتمان کرد. سال ۷۲ آقاخانی همراه با گروه هم دانشکدهایهایش در "پرواز ۵۷" دیده شد و در "ساعت خوش" و "سال خوش" هم حضور داشت. آقاخانی تا سال ۸۸ در ۹ سریال تلویزیونی بازی کرد که در۴ تا از آنها خودش نویسنده بود. بعد از آن در نقش کارگردان سریالهای طنز با تلویزیون همکاری کرد و طی ۶ سال اخیر فقط دو بار در نقش بازیگر از طریق آنتن وارد خانههای مردم شد. درست درهمین شش سال بود که او در سینما برای خودش کسی شد تا جایی که بعد از بازی در ۷ فیلم سینمایی به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جشنواره فجر برای نقش آفرینی در "خداحافظی طولانی" هم رسید.
حمید گودرزی؛ از "دانی" تا "هفت"
سال ۱۳۸۰ بود که در مجموعه دانی و من در برنامه کودک تلویزیون رویت شد اما سال بعد از آن "مسافری از هند" کاری کرد تا گودرزی با "پسران مهتاب" به سینما برسد. هر چند گودرزی خودش میگوید کار کردن در سینما برایش سخت شده اما طی ۱۳ سال اخیر در ۱۹ فیلم سینمایی کار کرده است تا در مدیوم سینما حضوری پررنگتر از خاستگاهش تلویزیون داشته باشد. او بعد از "مسافری از هند" با "تب سرد" و "کمکم کن" در همان سالهای ابتدایی دهه ۸۰ در تلویزیون دیده شد اما طی ده سال اخیر تنها دو بار و با مجموعههای "پنجمین خورشید" و "لاله وحشی" سر از جام جم در آورده و حالا با برنامه هفت به تلویزیون برگشته است هر چند خبر انصراف او از این برنامه چندی پیش منتشر شد.
صابر ابر؛ به اندازه یک پلک زدن
شاید هیچ کس خاطرش نباشد اما صابر ابر هم از تلویزیون و با مجریگری شروع کرد. یازده سال قبل با اجرای برنامه "رنگین کمان" در شبکه تهران به دنیای رسانههای تصویری معرفی شد و همین نقش را در برنامههای مشابهی با نامهای "از کنکور بیشتر بدانیم"، "در صد ثانیه" و "پلک" ایفا کرد. سال ۸۴ با حضور در "شاعر زبالهها" به سینما راه یافت و از آن روز تا حالا با نقش آفرینی در فیلمهای متعدد و البته تداوم در عرصه نمایش یکی از پرکارترین و مطرحترین بازیگرانی است که البته به سکوی پرتابشان کاملا پشت کردهاند. ابر از آن روز تا حالا هرگز در تلویزیون آفتابی نشده و ظاهرا حضورش در سیما به اندازه پلک زدن کوتاه بوده و فراموش شده است.
حتما بعضی از افراد را دیده اید که در هر موقعیتی ترجیح می دهند کت و شلوار بپوشند و اصلا دل شان نمی خواهد از لباس های تیره همیشگی شان دل بکنند. برعکس عده ای هم هستند که قید و بندی در پوشیدن لباس های تمیز و مرتب ندارند و شلخته وار لباس های اسپرت را حتی در موقعیت های رسمی انتخاب می کنند.
به هرحال اینکه هر فردی چه لباسی را می پسندد به سلیقه و نظرش بستگی دارد اما انتخاب همیشگی یک نوع پوشش می تواند تا حدودی بخش هایی از شخصیت درونی افراد مختلف را برای تان روشن کند. دکتر سیدآرش تقوی، روانشناس سلامت، افراد را براساس نوع لباس های مورد پسندشان و رفتارها و عادت هایی که در لباس پوشیدن دارند به چند گروه تقسیم و بارزترین ویژگی های آنها را بیان می کند. اگر شما هم دوست دارید باتوجه به لباس پوشیدن، بعضی از ویژگی های شخصیتی خودتان یا اطرافیان تان را تا حدودی بهتر بشناسید با ما همراه شوید.
گوشه گیرها؛ ساده و تک رنگ پوش
افراد گوشه گیر به ندرت به برقراری ارتباط با دیگران و داشتن روابط دوستانه علاقه نشان می دهند و فعالیت های انفرادی را به هر چیزی ترجیح می دهند. نسبت به انتقاد یا تحسین دیگران بی تفاوت هستند. گوشه گیری، بی تفاوتی و سردی بهترین کلمات برای توصیف حالات روحی این دسته است. از این رو این گروه سعی می کنند لباس هایی را انتخاب کنند که خیلی به چشم نیایند.
تمیز بودن برای این افراد اهمیت زیادی دارد. معمولا تنوع زیادی در لباس پوشیدن شان ندارند و تعداد لباس های شان متعدد نیست مثلا به جای چندین دست کت و شلوار در طرح ها و رنگ های متفاوت یک یا دو مدل ساده کت و شلوار دارند و سعی می کنند لباس هایی با مدل های ساده تک رنگ (رنگ های ملایم و خنثی مایل به تیره مثل کرم، خاکستری، قهوه ای و. . .) را انتخاب کنند. به هیچ وجه لباس هایی که طرح های شلوغ و آرم های خیلی توی چشم دارند مورد پسند گوشه گیرها نیست. لباس های جین، و اسپرت و بسیار ساده معمولا مورد پسند این شخصیت هاست.
بدبین ها؛ لباس های کلاسیک دوست دارند
بدبین ها معمولا به هر آنچه در اطراف آنها می گذرد شک دارند. تمایل به لجاجت و بیزاری هم در آنها دیده می شود. لباس های کلاسیک با رنگ های تیره مثل کت و شلوار مشکی مورد پسند این دسته از افراد است. شاید لباس هایی که با پارچه هایی که طرح هایی از نظامی گری دارد دوخته شده را بپسندند. معمولا به بستن دستمال گردن، انداختن شال گردن، گذاشتن کلاه، استفاده از کراوات یا عصا دست گرفتن از این جهت که نمادی از قدرت طلبی، غیرقابل نفوذ بودن و قدرتمند بودن است علاقه مندند.
پالتوها و بارانی های بلند که نمادی از قدرت و دیسیپلین است هم مورد علاقه و پسند این گروه از افراد است. این احتمال وجود دارد که این افراد به پوشیدن لباس هایی با لوگوهایی که نمادی از قدرت را نشان می دهد علاقه نشان دهند.
ضداجتماعی ها؛ خشن و خارج از مد
این دسته افراد توانایی خوبی برای سازگاری با قوانین و موازین اجتماعی ندارند و به نوعی از آنها سر باز می زنند. دروغگویی و فریبکاری یکی از ویژگی های این افراد است. تحریک پذیر و پرخاشگر هستند همچنین بی احتیاط و بی مسوولیت. این افراد دوست دارند با نحوه لباس پوشیدن شان به گونه ای به اجتماع نشان دهند که با آن متضاد و مخالفند و معمولا مانند شخصیت فیلم هایی که نوعی از خشونت، تضاد و جرم و جنایت را نشان می دهند لباس می پوشند.
درواقع تلاش می کنند به گونه ای لباس بپوشند که بیانگر نوعی رفتارهای تهدیدآمیز باشد. مثلا اگر پیراهن می پوشند دکمه های یقه را باز می گذارند یا پاشنه کفش شان را می خوابانند. برای اینکه تضادشان را با اجتماع نشان دهند لباس های قدیمی و خارج از مد را می پسندند. یکی دیگر از ویژگی های این افراد این است که برای رسیدن به اهداف شان دیگران را فریب می دهند. در این صورت به ظاهرشان اهمیت زیادی می دهند و نهایت تلاش شان را می کنند تا لباس هایی را انتخاب کنند که بسیار شیک و آراسته به نظر برسند.
خودشیفته ها؛ خاص ترین ها و تک ترین ها را انتخاب می کنند
این دسته از افراد خودشان را بسیار ویژه، خاص و مهم می پندارند و چون خود را قوی، فوق العاده شایسته و دانا می دانند انتظار دارند که دیگران تمام نظرات آنها را بپذیرند. تحمل انتقاد را ندارند و در برابر آن خشمگین می شوند. دوست دارند اطرافیان همواره آنها را مورد تحسین و تمجید قرار دهند و آنها را بی عیب، بی نقص، خاص و فوق العاده خطاب کنند. یکی دیگر از ویژگی های این افراد این است که نسبت به دیگران حسادت می ورزند و اکثر مواقع گمان می کنند دیگران به علت ویژگی های خاص و اهمیت زیادی که دارند نسبت به آنها حسادت می کنند.
این افراد حق به جانب هستند و به هر قیمتی دوست دارند بهترین ها را برای خود فراهم کنند. آنها تمام تلاش شان را می کنند که تک ترین و خاص ترین لباس را انتخاب کنند. اغلب لباس هایی با برندها و مارک های خاص و گران را انتخاب می کنند. همچنین لباس هایی با جنس های خاص مثل حریر و ابریشم را می پسندند. معمولا از زیورآلات طلا، نقره و اصل استفاده می کنند و کمتر پیش می آید که زیورآلات بدلی بخرند؛ اگر هم استفاده کنند نوع متفاوت و برند خاصی از آن را انتخاب می کنند. افراد خودشیفته در انتخاب لباس تمام تلاش شان را می کنند که تک باشند، به این معنا که نه تنها با دیگران متفاوت باشند بلکه بهترین، خاص ترین و بی نظیرترین ها را داشته باشند.
این افراد درباره لباس های شان و اینکه آنها را چگونه، از کجا و با چه قیمتی خریده اند زیاد صحبت می کنند. از اینکه لباس های شان را به دیگران نشان دهند لذت می برند و برای شان بسیار مهم است که دیگران بدانند آنها بهترین، مرغوب ترین، گران ترین، خاص ترین و متفاوت ترین لباس را می پوشند چون این افراد روی تک بودن حساسیت زیادی دارند و به هیچ وجه دوست ندارند شخص دیگری شبیه لباس آنها را بپوشد. درصورتی که امکانش را داشته باشند به جای اینکه لباس آماده بخرند دوخت لباس را سفارش می دهند.
جین پوش ها راحت طلبند
دسته ای از افراد به پوشیدن لباس های جین علاقه زیادی دارند. راحتی و دوام یکی از بارزترین ویژگی های لباس های جین و مظهر لباس اسپرت در همه جای دنیاست. از این رو راحتی برای افرادی که بیشتر لباس های شان جین است در اولویت قرار دارد.
اگر افراد میانسال همیشه جین بپوشند نشان دهنده سرزندگی و احساس جوانی است. درواقع آنها جین می پوشند تا هم به خودشان و هم به دیگران القا کنند که هنوز جوانند و احساس سرزندگی می کنند. سرزندگی، نشاط، سبک باری و انعطاف پذیری از ویژگی های مشخص این افراد است.
نمایشی ها؛ لباسی می پوشند که خیلی به چشم بیایند
شخصیت های نمایشی تحریک پذیر و هیجانی اند و رفتاری پررنگ و لعاب، نمایشی و برونگرایانه دارند. درواقع لذت می برند از اینکه خودشان را شورانگیز، دراماتیک و پرزرق و برق نشان دهند. توجه طلبی زیاد یکی از بارزترین ویژگی های این دسته افراد است بنابراین به ظاهرشان بیش از حد توجه دارند و لباس هایی را انتخاب می کنند که خیلی به چشم بیاید.
این افراد لباس هایی با رنگ بندی تند، شاد و متضاد را می پسندند. اگر هم لباس هایی با مدل های خاص، شلوغ و عجیب و غریب و رنگ های تند و متضاد نپوشند کیف و کفش خیلی متفاوت و خاصی را انتخاب می کنند، شال و روسری یا کراوات و دستمال گردن خیلی مدل دار و عجیب و غریبی را استفاده می کنند یا زیورآلات شلوغ و خاص در ست لباس شان به کار می برند.
وابسته ها؛ لباس موردپسند محبوب شان را به تن می کنند
شخصیت های وابسته شخصیت هایی هستند که در حد افراطی به دیگران وابستگی دارند. این افراد به توانایی های خود مطمئن نیستند از این رو مسوولیت های مهم زندگی شان را گردن دیگران می اندازند. توانایی تحمل تنهایی را ندارند. مدام به تایید دیگران نیازمند هستند و معمولا به علت وابستگی زیادی که به دیگران دارند و ترسی که از طرد شدن توسط دیگران به آنها دست می دهد به هیچ وجه توانایی مخالفت با اطرافیان شان را ندارند و به راحتی به دیگران اجازه می دهند که حقوق شان را پایمال کنند.
این افراد در لباس پوشیدن هم علاقه و نیاز خودشان را در نظر نمی گیرند و دنبال گرفتن تایید از افرادی هستند که به آنها وابسته اند چون گرفتن تایید از جانب دیگران برای آنها اهمیت زیادی دارد معمولا پیرو مد هستند. به ندرت پیش می آید که تنهایی لباس بخرند و هنگام انتخاب، خرید لباس و ست کردن آن به شدت نظر شخصی که به او وابسته اند برای شان اهمیت دارد. دائم نظر دیگران را راجع به لباس هایی که می پوشند می پرسند. اگر شخصی که به او وابسته اند مدل یا رنگ خاصی را در لباس بپسندد سعی می کنند برای جلب نظر و تایید او بیشتر مواقع لباسی با آن مدل و رنگ را انتخاب کنند.
مرزی ها ؛ شلخته و نامرتب لباس می پوشند
شخصیت های مرزی آن دسته افرادی هستند که در بیشتر حوزه های زندگی شان بی ثبات و ناپایدارند. معمولا دچار نوعی احساس مزمن کسالت و بی حوصلگی هستند. نگاه همه یا هیچ یا سیاه و سفید نسبت به همه چیز دارند یعنی همه چیز را یا خوب خوب می دانند یا بد بد. درواقع این افراد نمی توانند هیچ چیز را خاکستری ببینند. شلختگی در لباس یکی از ویژگی های این افراد است. کمد لباس این دسته از افراد معمولا به هم ریخته و آشفته است.
علاقه زیادی به افزایش تعداد لباس های شان دارند و در خریدن لباس زیاده روی می کنند. درواقع دچار وسواس لباس خریدن هستند یعنی لباس خریدن نوعی احساس آرامش به آنها می دهد. معمولا خودشان دقیق نمی دانند که چه لباس هایی دارند از این رو با اینکه لباس های زیادی دارند اما برای پوشش و آراستگی ظاهرشان اهمیت چندانی قائل نیستند. معمولا لباس های خوب، زیبا و شیکی را می خرند اما در نوع پوشیدن و ست کردن آنها همیشه نوعی عدم آراستگی و ظرافت، آشفتگی و شلختگی دیده می شود. اغلب لباس های شان اتوکرده نیست و ست های هماهنگ و شکیلی ندارند.
وسواسی ها؛ تمیز و آراسته اند
سختگیری، غیرقابل انعطاف بودن و کمال گرایی بیش از حد از ویژگی های بارز شخصیت های وسواسی است. نسبت به وظایف شان تعهد بیش ازحد دارند. اغلب آنها افراد خشکی به نظر می رسند. معمولا اشیای غیرمفید را نمی توانند به راحتی دور بیندازند. در اغلب موارد چون از اشتباه کردن می ترسند در تصمیم گیری دچار مشکل هستند. کمتر به احساسات دیگران توجه می کنند و روی نظرات و عقایدشان پافشاری می کنند. سخت کوش هستند اما چون به جزئیات اهمیت زیادی می دهند،نمی توانند روی اصل موضوع تمرکز کنند از این رو زیاد دیده نمی شود که کاری را به اتمام برسانند و در اغلب موارد کارها را نیمه رها می کنند. این افراد بیش از سایر افراد به نظافت و ظرافت در لباس پوشیدن شان اهمیت می دهند.
در لباس پوشیدن شان دقت نظر خاصی دارند و اگر لباسی با مدل خاصی مدنظرشان باشد نهایت تلاش شان را می کنند تا آن را تهیه کرده و بپوشند. هنگامی که لباسی را می خرند یا می پوشند دائم جست وجو می کنند و از دیگران می پرسند تا ببینند آیا آنچه پوشیده اند با آنچه مدنظرشان بوده هماهنگی دارد یا خیر. همیشه دوست دارند لباس هایی که می پوشند بسیار تمیز، مرتب، آراسته و اتوکشیده باشد؛ بنابراین جنس پارچه و مدلی که در لباس انتخاب می کنند به گونه ای است که این آراستگی و اتوکشیدگی به چشم بیاید.
این دسته افراد اگر مبتلا به وسواس احتکار باشند، یعنی قادر نباشند چیزهای غیرضروری و به دردنخور را دور بیندازند، همیشه تعداد زیادی لباس دست نخورده و نپوشیده دارند و معمولا یک یا دو دست از لباس های شان را تکراری می پوشند. دسته ای که وسواس شست وشو دارند چون دائما لباس های شان را می شویند معمولا لباس های شان زود از بین می رود و رنگ و رو رفته است.
جادوجمبلی ها؛ لباس ها و زیورآلات عجیب وغریب را می پسندند
افرادی که در تیپ شخصیتی جادو جمبلی قرار می گیرند افکار و باورهای عجیب وغریبی داشته و به خرافات اعتقاد زیادی دارند. درواقع برداشتی که از مسائل مختلف و عادی دارند بسیار عجیب و غیرعادی است. به دلیل واکنش هایی که افراد به رفتارها و باورهای عجیب وغریب آنها نشان می دهند معمولا در موقعیت های اجتماعی معذب و ناراحت به نظر می رسند. دوستان کمی دارند و گاهی نگرش شان به بعضی مسائل بدبینانه و مشکوکانه است.
این نوع باورها و شیوه اندیشیدن شان روی شیوه ارتباط برقرار کردن این افراد با دنیای بیرون تاثیر می گذارد از این رو معمولا لباس هایی را انتخاب می کنند که با لباس های معمولی که اغلب افراد جامعه می پوشند متفاوت باشد و گونه ای از رمزآلودگی و پنهان کاری را نشان بدهد. درواقع این دسته دوست دارند با انتخاب نوع لباس شان نشان بدهند انسان هایی هستند که همیشه با نیروهای دیگری در تماسند و قادرند با این توانایی و قدرتی که دارند دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. لباس های انتخابی این تیپ شخصیتی بسیار شبیه لباس هایی است که رمال ها و جادوگرها به تن می کنند.
هرچه لباس ها متفاوت تر باشد برای این افراد جذابیت بیشتری دارد و لباس های ساده مورد پسندشان نیست. این گروه همیشه از زیورآلات خاصی مثل سنگ، زنجیر و آویزهایی که روی آنها نقش های عجیب وغریب به خصوص آرم گروه های مختلف حک شده در لباس های شان استفاده می کنند. از آنجا که این دسته معمولا تمایل دارند خودشان را به گروه هایی که نمادی از ارتباط با ماورا و پدیده های مرموز و پنهان دارند منسوب کنند معمولا لباس هایی را انتخاب می کنند که در آن حاشیه هایی با طرح های ورساچه، هخامنشی و. . . در پایین یا دورتادور آستین و یقه ها به کار رفته باشد.
نوشته زینب رئوفی و برگرفته از مجله زندگی ایده آل