اندرو متیوس(Andrew Matthews) نویسنده پرفروشترین کتابها در زمینه روانشناسی، کاریکاتوریست و سخنران بین المللی است. کتابهای او با عناوینی از قبیل : چگونه زندگی بهتر می شود، راز شاد زیستن و کامیابی، راز شاد زیستن، آخرین راز شاد زیستن، تک نسخه کامیابی، درخت دوستی بنشان، شادی بیکران در 35 زبان زنده دنیا و با فروش بیش از 6 میلیون نسخه در 60 کشور منتشر شده است. نوشته های اندرو متیوس تماما الهام بخش است و با ابزارهای ارزشمند، چگونه شاد بودن را به خوانندگان خود برای یک زندگی موفق تر نوید می دهد. در ادامه ایمیل گلچینی از اندرزهای آموزنده این نویسنده پرآوازه را مرور می کنیم.
ما برای یادگیری به دنیا آمده ایم و جهان، معلم ماست. وقتی در درسی مردود می شویم باید دوباره ثبت نام کنیم… و دوباره! تا درس امروز را نیاموزیم به کلاس بالاتر نمی رویم و درسهای دنیا را پایانی نیست!
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
جهان هستی منصف و عادل است، برداشت امروز ما از زندگی حاصل کشته های دیروز ماست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
هدف داشتن جزئی از طبیعت ماست، بشر بدون هدف قادر به زندگی نیست یا دست کم قادر به زندگی طولانی نیست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
هدفها ارابه هایی هستند که با سوار شدن بر آنها می توانیم از اکنون خود فراتر رویم. ما نیازمند هدفیم نه بخاطر آنچه برای ما به ارمغان می آورد بلکه بخاطر آنچه برایمان انجام می دهد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ما ایستادگی را از طبیعت می آموزیم. رودی که از رفتن باز بایستد بوی گند میگیرد همچنین انسانی که از رفتن متوقف می شود چه از نظر جسمانی چه از نظر روانی، سرنوشتی مشابه خواهد داشت.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ماموریت تو در زندگی تغییر جهان نیست. تو مامور تغییر خویشتنی و تمامی راه حل ها در درون توست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
شکست، آسیب می رساند اما این آسیب زمانی شدیدتر است که بدانیم حداکثر توان خود را به کار نبرده ایم.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
با هر محدودیتی که برای خود قرار میدهیم، مسئولیتی تازه برای خود ایجاد میکنیم. دور ریختن برچسبهایی که به خود آویزان کرده ایم نخستین گام بسوی خوب زیستن است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ما برای حل مسائل و مشکلات و یافتن راههای تازه برای حل مسائل طراحی شده ایم. مشکلات بخشی از میراث جهان هستند که ما را برای رهایی از خود به سوی یادگیری و تجربه می رانند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بلوط ها یک شبه بزرگ نمی شوند آنها نیز در فرایند بزرگ شدن خود، برگها و شاخه ها و پوستهای زیادی را از دست داده اند. الماس ها هم یک شبه شکل نمی گیرند. هر چیز ارزشمند، هر چیز زیبا و هر چیز عظیم در این جهان برای اینگونه شدن به زمان نیاز داشته است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
کشتیهایی که در بندرگاه می مانند عمری به مراتب کوتاه تر از کشتیهای دریا دارند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
هر جا که هستید همانجا نقطه آغاز است. تلاش بیشتر امروز، سازنده فردای متفاوت شماست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
جهان بازتابی از خود ماست. وقتی از خود بیزاریم از همه بیزاریم و وقتی به همین که هستیم عشق میورزیم، تمام جهان به نظر فوق العاده و دوست داشتنی می آید.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
یکی از آسانترین راهها برای داشتن احساس خوب درباره خود، قدردانی کردن از خوبیهای دیگران است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
میزان آرامش ذهن و کارایی فردی ما بر اساس میزان توانایی ما برای زیستن در لحظه حال مشخص می شود. صرفنظر از آنچه دیروز رخ داده است و آنچه فردا ممکن است اتفاق بیافتد، حال جایی است که شما در آن ایستاده اید.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اگر بخشیدن دیگران مشکل است بخشیدن خود به مراتب دشوارتر است. بسیاری از افراد در تمام طول زندگی به خاطر کوتاهی که به خود نسبت می دهند به تنبیه روانی و جسمانی خود می پردازند… سرزنش کردن و احساس گناه داشتن هر دو احساساتی خطرناک و مخربند. وقتی به سرزنش خود و دیگران می پردازیم از مسئله اصلی که باید کاری در رابطه با آن انجام دهیم غافل میشویم.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
احمقانه است که برای سفر یک روزه توشه یک ساله برداریم، آیا احمقانه نیست که تمام نگرانی های بیست و پنج سال آتی زندگی را با خود حمل کنیم و تازه متعجب باشیم که چرا زندگی اینگونه دشوار است؟
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی در امروز طراحی کرده اند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید… پس به آنچه دلخواه شماست، بیندیشید.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اگر در پی آرامش بیشتر برای ذهن خود هستید به هر چیزی که برایتان روی می دهد برچسب خوب یا بد نزنید.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ترس از دست دادن زیستن، در زمان حال نیست. زیستن در آینده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
زندگی آنقدر جدی نیست بیائید شوخی را جدی تر بگیریم.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
با خود به خوبی رفتار کنید تا جهان با شما به نیکی رفتار کند.
آیا تا بحال اجبارا به دستشویی عمومی رفته اید که بوی بد بدهد بطوری که حالت خفه شدن به شما دست دهد؟
دقت کرده اید که بعد از ۵ دقیقه، دیگر به آن شدت بوی بد را احساس نمی کنید ؟!
و حتی اگر تصادفا یک ساعت آنجا گیر بیفتید ممکن است بگویید: انگار آن بوی بد تمام شده است!
قانونی در این جا داریم که بر این امر صادق است و می گوید :
"ما در هر زمان به محیطمان عادت می کنیم."
اگر با آدم های بدبخت نشست و برخاست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است!
اگر با افراد معتاد نشست و برخاست کنید، کم کم احساس می کنید که اعتیاد برایتان آنچنان هم چندش آور نیست و بی رغبت نیستید که تعارف آنها را برای مصرف مواد بپذیرید!
اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید طولی نمی کشد که عیب جو و غرغرو می شوید و آن را طبیعی می دانید.
اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید که به دیگران دروغ بگویید.
و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، حتی راحت به خودتان هم دروغ خواهید گفت.
اگر با آدم های خوشحال و پرانگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.
پس تصمیم بگیرید به مجموعه ای از افراد مثبت ملحق شوید و گرنه افراد منفی، شان و شخصیت شما را چنان پایین می کشند که اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوید.
اگر یک قورباغه تیزهوش و شاد را بردارید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید قورباغه چه کار می کند؟
سریع بیرون می پرد! در واقع قورباغه فورا به این نتیجه می رسد که لذتی در کار نیست و باید برود!
حالا اگر همین قورباغه یا یکی از فامیلهایش را بردارید و داخل یک ظرف آب سرد بیندازید و بعد ظرف را روی اجاق بگذارید و بتدریج به آن حرارت بدهید قورباغه چه کار می کند؟
استراحت میکند… چند دقیقه بعد به خودش می گوید: ظاهرا آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است.
زندگی به تدریج اتفاق می افتد. ما هم می توانیم مثل قورباغه داستانمان ابلهی کنیم و به گرمای تدریجی آب عادت کنیم و وقت را از دست بدهیم و ناگهان ببینیم که کار از کار گذشته است.
همه ما باید نسبت به جریانات زندگی مان آگاه و بیدار باشیم.
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده اید نگران نمی شوید؟
البته که می شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید: الو، اورژانس، کمک، کمک، من چاق شده ام!
اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و… آیا باز هم همین عکس العمل را نشان می دهید؟ نه! بلکه با بی خیالی از کنارش می گذرید.
برای کسانی که ورشکسته می شوند، اضافه وزن می آورند یا طلاق میگیرند یا آخر ترم مشروط می شوند! این حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد یک ذره امروز، یک ذره فردا و سرانجام یک روز هم انفجار و سپس می پرسیم: چرا این اتفاق افتاد؟
زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید.
اصل قورباغه ای به ما هشدار می دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می کنیم باشیم!
ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: به کجا دارم می روم؟ آیا من سالمتر، مناسبتر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته ام هستم؟
و اگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم.
"یکروز را ۳۶۵ بار تکرار نکنیم / اندرو متیوس"
عمرش به یک ماه هم نمیرسد اما دنیا و فضای مجازی را به تسخیر در آورده است و همه از جوان و پیر و هنرمند و تاجر گرفته تا سیاستمدار و ورزشکار را درگیر خود کرده است. تب "چالش مانکن" مثل یک بیماری مسری کاربران دنیای مجازی را گرفتار خود کرده است به گونهای که این ابتکار بی هدف، عجیب و ساده آنقدر به مذاق کاربران دنیای مجازی خوش آمده که همه به فکر تولید ویدئوهایی از "جمعهای فریز"شده خود افتادند. ویدئوهایی که در آن افراد بدون حرکت هستند گویی برای چند ثانیه برق فشار قوی آنان را خشک کرده است!
چالش مانکن مدتی نه آنچنان طولانی است که در فضای مجازی و بین تعداد معدودی از اقشار مردم خصوصا دانشجویان رواج یافته است تا آنجا که تعدادی پزشک و پرستار در اتاق عمل این چالش را اجرا کردند که البته با واکنش های زیادی همراه بود. در ادامه ایمیل اطلاعات جالبی در مورد چالش مانکن را شما دوستان از نظر خواهید گذراند.
چالش مانکن چیست؟
چالش مانکن، نام یک رویداد ویدئویی است که در آن افراد ثابت و بدون حرکت میایستند و یک نفر این حالت را فیلمبرداری میکند. معمولا این پدیده نوظهور با آهنگ "بیتلز سیاه" همراه است و با هشتگ در شبکه های اجتماعی منتشر می شود. به تازگی اما فیلمی از اتاق عمل زایمان منتشر شده که تیم پزشکی در این اتاق به چالش مانکن پیوسته اند و از خود فیلم گرفته اند!
خبرگزاری فارس در رابطه با این فیلم که به نظر می رسد در یکی از بیمارستان های ایران گرفته شده، نوشته: این فیلم اینگونه نشان میدهد که یک تیم جراحی در حین انجام سزارین در اتاق عمل اقدام به ضبط چالش مانکن کردهاند! درست زمانی که شاید ثانیه هایش برای نجات جان مادر ضروری باشد و هر لحظه ممکن است آسیبهای جبران ناپذیری را به مادر و نوزادش وارد کند.
آنطور که در فیلم معلوم است، درست وقتی که دست جراح کاملا خونی است و مشخص است در حال بخیه کردم شکم مادر است همه در اتاق زایمان ثابت میایستند و یک نفر با پخش آهنگ پس زمینه شروع به فیلمبرداری میکند. پرستاری در تصویر در حال آماده کردن آمپول برای تزریق است که معلوم نیست دیر تزریق شده آن چه بلایی به سر مادر میآورد، پزشکی در حال بخیه کردن بی حرکت و بی توجه به زمان از دست رفته به مانکن و سوژه برنامه تبدیل شده است. در پس زمینه صدای جیغ های نوزاد به گوش می رسد که یک پرستار بی توجه به این فریاد ها به فکر برپایی چالشش است.
تصاویری از فیلم ساختگی چالش مانکن در اتاق زایمان
از کجا شروع شد؟
طبق توضیحات برگرفته از ویکی پدیا، چالش مانکن برای اولین بار توسط چند نوجوان آمریکایی تصویر برداری شد. در ابتدا این دانش آموزان بدون هیچ هدفی و تنها به عنوان تفریح و سرگرمی اقدام به تهیه فیلم کردند که با انتشار فیلم خود در صفحه یوتیوب با عنوان مانکنهای فلوریدا توانستند بیشترین بازدید را کسب کنند. یکی از ورزشکارهای حرفه ای آمریکا تصمیم گرفت کلیپ را بازسازی کند، پس از بازسازی حرکات، این ویدئو همانند نسخه اصلی مورد توجه قرار گرفت. تا اینکه به صورت خودجوش چالش مانکن با هشتگ #MannequinChallenge در کشور آمریکا معروف شد. کم کم چالش مانکن توانست در بین دیگر کشورها از جمله ایران به شهرت برسد.
هدف چیست؟
پیشتر چالشی به نام سطل آب یخ مرسوم شده بود که بر مبنای آن افراد دعوت شده به آن چالش میباید یا ظرف مدت 24 ساعت یک سطل آب یخ را بر روی سر خود خالی میکردند و یا اینکه به جای اینکار مبلغی پول (معمولاً حدود 100 دلار) را جهت مبارزه با بیماری موسوم به ALS(یک بیماری عصبی پیشرونده است که سبب زوال تدریجی سلولهای عصبی میشود) اهدا نمایند. این ایده خوبی برای توجه جهانیان به این بیماری خاص بود. وقتی فردی چالش یاد شده را تکمیل میکرد، میبایست چندین نفر دیگر (معمولاً سه نفر) را به این چالش دعوت میکرد، که همین موضوع سبب می شد هر روز افراد بیشتری در آن شرکت نمایند حتی چهرههای شاخص سیاسی و اجتماعی و ورزشی ...
چالش سطل آب یخ با حضور بیل گیتس (موسس مایکروسافت) و زاکربرگ (موسس فیس بوک)
اگرچه چالش سطل آب یخ باعث شناسایی و کمک مالی فراوان به بیماری ALS شد ولی در چالش مانکن چنین نگاهی دیده نمیشود و تنها میتوان گفت این چالش شیوهای جالب برای ثبت لحظههای زندگی در هر موقعیت و شرایطی است.
سلبریتیهایی که مانکن شدند
چالش مانکن با حضور سلبریتیهایی مثل کریستیانو رونالدو، ادل و… پوشش رسانهای گستردهای پیدا کرد حتی در جریان اهدای نشان آزادی توسط باراک اوباما به ۲۱ نفر در کاخ سفید، همین چالش برگزار شد، اما پرطرفدارترین این ویدئوها مربوط به تیمهای ورزشی بزرگ دنیاست که در رختکن، سالن بدنسازی و حتی در زمین بازی تصاویر جالبی را از چهرههای بدون حرکت خود ثبت و منتشر کردهاند. در ایران نیز بسیاری از بازیگران همچون بهنوش طباطبایی و حسام نواب صفوی و ستارههای فوتبال به چالش مانکن پیوستهاند.
معروفترین چالش مانکن
اخیرا کلیپی از چالش مانکن در شهر شیراز منتشر شد که بیشترین بازدید را در بین کمپین مانکنها به خود اختصاص داد. در این کلیپ تعدادی از افراد مختلف جامعه با لباسهای متفاوت در پوزیشنهای مختلف مانند مجسمه بدون تحرک ایستادهاند. اما یکی از پربازدیدترین کلیپ چالش مانکن نسخه غربی مربوط به رختکن بازیکنان تیم ملی فوتبال اسپانیا میباشد. این کلیپ بسیار هنرمندانه با ایدههای خلاق تهیه شده است. در میان ستاره های فوتبال ایران نیز تیم تراکتورسازی بعد از به ثمررساندن گلهای مسابقه با برق نوین شیراز، این چالش را در زمین به اجرا گذاشتند و لحظات شگفتانگیزی را برای تماشاگران و البته لنزهای دوربین به وجود آوردند.
حذف صفر از واحد رسمی پول کشورها یکی از راههای کنترل اقتصاد و مهار تورم است که در کشورهای مختلفی اجرا شده و در مواردی هم نتیجه گرفته شده است. در ایران هم طرح "اصلاح پول ملی ایران" همان طرح حذف صفر از واحد پولی ایران است که با توجه به تورم بالا و پایین آمدن ارزش پول ملی در این چند سال اخیر مطرح شده بود. پیشنهاد اولیه این طرح حذف چهار صفر از پول ایران بود، اما در نهایت با توجه به ماجرای تغییر واحد پول، (یعنی از ریال به تومان) فعلا به حذف یک صفر اکتفا شد و تنها یک صفر از انتهای ارقام برداشته شد.
هفته گذشته مجلس در جلسهی روز چهارشنبه (17 آذر) هیات دولت لایحه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را بررسی و یکی از مواد آن که تغییر واحد پول ایران به تومان و برابر با 10 ریال است را تصویب کرد. البته قائم مقام بانک مرکزی گفته بود که مصوبه اخیر هیات دولت درباره تغییر واحد پول از ریال به تومان در راستای احترام به عرف جامعه بوده است و این موضوع ارتباطی با حذف صفر از پول ملی ندارد. بهر حال این تغییر واحد پول رسمی کشور باعث شد نگاهی داشته باشیم به تاریخچه تصویری اسکناس های ایران با واحد ریال از آغاز تا امروز :
10 ریال رضاشاه پهلوی شیر و خورشید با تاج
10 ریال رضاشاه پهلوی شیر و خورشید با تاج
اسکناس 500 ریالی معادل 5 پهلوی متعلق به سال 1317 خورشیدی مصادف با 1938 میلادی با نشان شیر و خورشید
اسکناس 500 ریالی معادل 5 پهلوی متعلق به سال 1317 خورشیدی مصادف با 1938 میلادی با نشان شیر و خورشید
پنجاه ریالی - دوران محمدرضا شاه پهلوی، پشت اسکناس تصویر سنگنگاره پیشکش آوران در تخت جمشید
پانصد ریالی - پشت اسکناس تصویر نقاشی دوران صفوی
هزار ریالی - پشت اسکناس تصویر کوه دماوند
ده ریالی - پشت اسکناس عنوان: مهر سلطنتی داریوش کبیر
صد ریالی - پشت اسکناس عنوان: پالایشگاه آبادان
پانصد ریالی - پشت اسکناس عنوان: نقش جام مارلیک سه هزار سال پیش
بیست ریالی - پشت اسکناس عنوان: شکارگاه قرن سیزدهم هجری
ده هزار ریالی - روی اسکناس
ده هزار ریالی - پشت اسکناس تصویر مجلس شورای ملی و نقوش تخت جمشید
صد ریالی - روی اسکناس
صد ریالی - پشت اسکناس از راست به چپ تصاویر یادبود سپاه دانش، سپاه ترویج و آبادانی، سپاه بهداشت
دویست ریالی - روی اسکناس
دویست ریالی - تصویر پشت اسکناس میدان شهیاد (آزادی کنونی)
هزار ریالی - روی اسکناس
هزار ریالی - پشت تصویر آرامگاه حافظ
ده هزار ریالی - پشت تصویر مجلس شورای ملی
جمهوری اسلامی - سری بارگاه مطهر علی بن موسیالرضا
پانصد ریالی - پشت تصویر نقش جام طلای مارلیک
ده هزار ریالی - پشت اسکناس عنوان: مجلس شورای ملی
دویست ریالی - سری اسکناسهای انقلابی (۱۳۷۱–۱۳۶۰)
پانصد ریالی - سری اسکناسهای انقلابی (۱۳۷۱–۱۳۶۰)
دو هزار ریالی - سری اسکناسهای انقلابی (۱۳۷۱–۱۳۶۰)
ده هزار ریالی - سری اسکناسهای انقلابی (۱۳۷۱–۱۳۶۰)
هزار ریالی - سری اسکناسهای در حال حاضر ایران
پنج هزار ریالی - پشت سری اسکناسهای در حال حاضر ایران
پنج هزار ریالی - پشت سری اسکناسهای در حال حاضر ایران
بیست هزار ریالی - سری اسکناسهای در حال حاضر ایران
پنجاه هزار ریالی - پشت سری اسکناسهای در حال حاضر ایران
صد هزار ریالی - سری اسکناسهای در حال حاضر ایران
یک ریال برابر یکصد و هشت هزار و پنجاه و پنج ده میلیونیم ۰٫۰۱۰۸۰۵۵ گرم طلای خالص است. واحد پول ایران از سده هفتم هجری تا زمان اوایل حکومت پهلوی دینار بود. یک تومان واحد شمارش برای دینار و برابر ده قران یا ده هزار دینار بود. ریال از واژه اسپانیایی و پرتغالی رویال گرفته شده است به معنی شاهنشاهی یا شاهی است.
ریال از سال ۱۳۰۸ به عنوان واحد رسمی پول ایران و به جای تومان انتخاب شده بود، اما این واحد در میان مردم کاربرد آنچنانی نداشت و در موارد بسیار که حتی میتوان به کارمندان ادارات اشاره کرد، همه از واحد تومان استفاده میکردند. به هر حال استفاده از ریال در سیستمهای اقتصادی قدرتمند است و نه کشوری که اوج و فرود اقتصاد در آن بسیار زیاد است.
رؤسای جمهور، وزرا، مقامات بالا مرتبه کشورها، تجار و حتی شاید بسیاری از ورزشکاران و مشاهیر، خودروهای ضد گلوله را یکی از نیازهای اصلی جابهجایی خودشان میبینند تا از جان خود حفاظت کنند. خودروهای ضدگلوله مخصوصاً در کشورهای در حال جنگ نظیر برخی از کشورهای آفریقایی، در میان تاجرین و قاچاقچیان بسیار پرطرفدار است.
خودروهای ضدگلوله در میان قشری خاص از مردم به قدری پرطرفدار است که نه تنها مشهورترین برندهای آلمانی نظیر مرسدسبنز، بلکه کارگاههای کوچک خودروسازی، به ساخت هیولاهای عظیمالجثه ضدگلوله میپردازند. خودروهای ضدگلوله ساخته شده توسط برخی شرکتهای ناشناخته نه تنها مخوفتر از انواع ساخته شده توسط خودروسازان هستند، بلکه از امنیت بهتری هم برخوردار میباشند. در ادامه ایمیل مروری داریم به چند مورد از معروفترین اتومبیل های ضدگلوله جهان ...
مرسدس بنز S600 استیت پولمن
شرکت بنز یکی از خودروسازانی است که خودروهای ضدگلولهاش طرفداران زیادی در میان سران و دولتمردان کشورهای جنگزده یا کشورهایی که تهدیدات تروریستی در آنها زیاد است دارد. در مدل S600 استیت پولمن خودرو بسیار کشیده و بزرگ است و در ظاهر اصلا به نظر نمیرسد که این خودرو در برابر گلولههای مختلف میتواند از سرنشینانش حفاظت کند. چهرهها و مقامات مطرح زیادی از جمله فیدل کاسترو، الیزابت تیلور و الویس پریسلی از این مدل برای رفتوآمد خود استفاده کردهاند و آن را ترجیح میدادند. عموما خودروهایی که زرهپوش میشوند در بخش پیشرانه و سایر مشخصات خودرو تغییراتی ایجاد میشود تا خودرو بتواند افزایش وزن را تحمل کند و عملکرد بالایی داشته باشد. این خودرو اما در حالت عادی ۱۲ سیلندر است و میتواند ۵۲۳ اسب بخار قدرت تولید کند که معمولا این قدرت با روشهای مختلفی افزایش مییابد و قادر است ظرف ۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد.
فولکس واگن فائتون
فائتون را بخشی از فولکس واگن تولید میکند که پروژههای خاص این شرکت را نیز تولید میکند. این خودرو که در حالت عادی بهعنوان یک محصول با عملکرد مناسب به فروش میرسد با هدف ضدگلوله شدن تغییراتی در آن ایجاد شده است. مشتریان میتوانند داخل و خارج خودرو را براساس میل و علاقه خود تغییر دهند. خودروهای ضدگلوله عموما از نظر امکانات داخلی کاملا لوکس است. فائتون از نظر لوکس بودن در حد بنتلی و رولز رویس است و فولکس برای این خودرو دامنه وسیعی از موتورها را در لیستش قرار داده است که بین ۲/ ۳ تا ۶ لیتر حجم دارند و تعداد سیلندرها هم بین ۶ تا ۱۲ عدد متغیر است و بر اساس نیاز مشتری آنها میتوانند موتورهای قدرتمندتری را در زیر کاپوت این ماشین داشته باشند. مشتریانی که در خطر ترور قرار دارند میتوانند با در اختیار داشتن این خودروی چهار چرخ متحرک سواری با ایجاد تغییرات در جهت ضدگلوله شدن از جان خود در برابر خطرات محافظت کنند.
مازراتی کواتروپورته
در این خودرو به سختی میتوان مدل معمولی را نسبت به مدل ضدگلوله شده تشخیص داد و ضدگلوله شدن خودرو با مهارت زیادی انجام شده است. این نامحسوس بودن باعث میشود افراد مهاجم برای شرایط این خودرو آماده نباشند، چرا که در این صورت ممکن است از روشهای دیگری استفاده شود. مازراتی کواتروپورته در شش نسل پی در پی تولید شده است و در آخرین نسل خودرو در دو حالت چهار چرخ محرک و دو چرخ محرک تولید میشود. در مدل ضدگلوله بالاترین استانداردهای امنیتی رعایت شده است و خودرو از نظر لوکس بودن در بهترین وضعیت ممکن قرار دارد. در بخش پیشرانه مازراتی از سه نوع موتور استفاده کرده است که در مدل ۳ لیتری با داشتن دو توربوشارژر قدرت مورد نیاز را تولید میکند و در موتور ۸/ ۳ لیتری قدرتی معادل ۵۲۳ اسب بخار تولید میشود که برای خودرویی با زره مخفی کاملا مناسب است. این مازراتی قطعا در نسخههای ضدگلوله با دریافت تغییرات در موتور قدرت بیشتری را تولید میکند.
لندروور رنجروور
از خودروهای لندروور رنجروور بهعنوان خودرویی مقاوم یاد میشود اما در مدلی که پیشرانه ۵ لیتری و ۸ سیلندر تجهیزات ضدگلوله را دریافت کرده باشد این مقاومت به بالاترین حد خود میرسد. ضدگلوله کردن خودروهایی با مشخصات لندروور رنجروور که در دسته شاسیبلندها قرار میگیرد و البته در مدلهای قدیمی از این خودرو جنبه لوکس بودن مطرح نبوده است اما در خودروهای ضدگلوله این موضوع در کنار تغییراتی که در شیشهها، درها، شاسی خودرو و سایر بخشها صورت میگیرد بخش داخلی هم باید دستخوش تغییرات زیادی شود. تایرهای ضد پنچری از جمله مواردی است که تقریبا تمام خودروهای ضدگلوله از آن بهره میبرند و این خودرو هم قادر است در صورت پنچر شدن تایرهایش همچنان با قدرت و شتاب زیاد به مسیر خود ادامه دهد. این خودروی ضدگلوله میتواند در برابر انفجارها مقاومت داشته باشد و باک سوخت آن هم بهصورت خودکار در صورت سوراخ شدن ترمیم میشود و در هر شرایطی میتواند سرنشینهای خود را از کمینهای تروریستی فراری دهد.
رولز رویس فانتوم شش
وقتی نام خودروهای لوکس به میان میآید یکی از خوشنامترین برندها در این میان رولز رویس است و اگر به سراغ خودروهای ضدگلوله هم برویم رولز رویس از مدعیان سرسختی است که برای دههها از روسای جمهور بسیاری از کشورها حفاظت کرده است. فانتوم شش در لیست رولز رویس اما توانسته است نظر بسیاری از چهرههای معروف دنیا را برای ضدگلوله شدن به خود جلب کند. رولز رویس در مدل فانتوم شش از پیشرانه قدرتمند ۲/ ۶ لیتری و ۸ سیلندر استفاده کرده است که نیروی موتور به وسیله جعبه دنده ۴ سرعته خودکار به چرخها انتقال مییابد. در حالت عادی این خودرو وزنی معادل ۲۵۰۰ کیلوگرم دارد که در صورت اضافه شدن تجهیزات ایمنی در برابر انفجار و گلوله وزن بیشتری خواهد داشت. این خودرو در سال ۱۹۶۸ معرفی شده است و تا سال ۱۹۹۰ در خط تولید حضور داشته و در مجموع بیش از ۳۷۰ دستگاه از آن ساخته شده است که برخی نیز مخصوص چهرههای معروف و سرشناس ضدگلوله شدند.
آئودی A8 L
این سدان که به سیستمها و سامانههای امنیتی مجهز شده است میتواند در برابر گلولههای مختلف و ضرباتی که ممکن است از سوی خودروهای تروریستها بر آن وارد شود مقاومت کرده و با سرعت از محل درگیری فرار کند، چراکه آئودی موتور قدرتمند ۸ سیلندر با ۴۳۵ اسب بخار را برای آن در نظر گرفته است که به توربوشارژر مجهز است و البته در مدل ضدگلوله با تیونینگهایی که بر روی موتور انجام میشود این قدرت به مقدار قابل توجهی افزایش پیدا میکند که عموما اعلام نمیشود. البته موتور ۱۲ سیلندر ۵۰۰ اسب بخاری هم در مدلهای معمولی قابل سفارش است که شرایط برای افزایش قدرت فراهمتر است. این خودرو سرعتش بهصورت الکترونیکی روی ۲۱۰ کیلومتر در ساعت محدود شده است و بهعنوان خودرویی ضدگلوله و تشریفاتی استفاده میشود. مواد و فلزات استفاده شده در این خودرو از سختترین مواد ممکن هستند که مقاومت خودرو را بسیار افزایش داده است و حفاظت از سرنشینان در آن را در برابر سختترین حملات تضمین میکنند.
بیامو ۷۶۰Li
این محصول بیامو به گونهای مجهز شده است که میتواند در برابر حملات شیمیایی نیز از سرنشینان خود محافظت کند. دراین خودرو حسگرهایی وجود دارد که در صورت بروز حملات شیمیایی بهصورت خودکار تمام محفظههای ورود هوا بسته و شیشهها بالا کشیده میشوند و اگر شدت آلودگی زیاد باشد هوا را تصفیه و بدون آلودگی وارد خودرو میکند. تمام تمهیدات در این خودرو برای شرایط سخت فراهم شده است و افراد درون خودرو بدون اینکه مجبور شوند شیشههای آن را پایین بکشند میتوانند از طریق سیستم صوتی با بیرون از خودرو مکالمه داشته باشند. این مدل خودرو از همان ابتدا برای ضدگلوله شدن طراحی شده است و نسبت به سایر مدلها برتریهای شگفتانگیزی دارد که کمتر رسانهای میشود. در این مدل برای مهار آتش هم آتش خاموشکنهای خودکار در نظر گرفته شده است و به عقیده بیامو تنها ماشین ریاستجمهوری آمریکا از این خودرو ایمنتر است. بیامو از جمله خودروسازانی است که با معرفی این مدل توانسته بازار ضدگلولهها را شگفتزده کند.
پورشه پانامرا
پورشه از جمله برندهای لوکسسازی است که توانسته است در بازار خودروهای اسپرت جایگاه خاصی برای خود دست و پا کند. در مدل ضدگلوله پانامرا سرنشینها همان احساس لوکس بودن خودروی عادی را تجربه خواهند کرد و البته همه چیز در این خودرو در باطن تغییر کرده و محکم تر شده است. در بخش بیرونی خودرو به قدری مقاوم شده است که میتواند در برابر قویترین گلولههای موجود مقاومت کند. برای تضمین مقاومت بیشتر استیلی بالستیک با ضخامت ۳ میلی متر در سقف و کف خودرو قرار داده شده است. شیشهها همانند تمام خودروهای ضدگلوله در برابر انواع گلولهها مقاوم هستند و تایرها هم در صورت پنچری میتوانند تا مسافت زیادی مقاومت کنند و باعث دور شدن خودرو از شرایط خطرناک شوند. تمام اجزای مهم و حیاتی خودرو با فناوری بالایی محافظت میشود تا در برابر حملات آسیب جدی نبینند و کارآیی خود را از دست ندهند و تمام اینها بدون تغییردر زیبایی خودرو اتفاق افتاده است.
بنتلی مولسان
مولسان محصول فوق لوکس بنتلی است که از سوی شرکتی که خودروهای ملکه الیزابت را ضدگلوله میکند تجهیز شده تا در برابر حملات تروریستی مقاومت کند. بنتلی در زیر کاپوت این غول زیبا از موتوری ۵/ ۶ لیتری با توان ۵۰۵ اسب بخار استفاده کرده که به دو توربو شارژر مجهز است که با داشتن ۸ سیلندر قدرت عظیم تولید میکند. این خودرو توانسته است با داشتن زرهی مخفی در زیر پوست زیبایش حفاظتی رویایی را در برابر شدید ترین حملات ممکن داشته باشد. این خودرو از همان ابتدا شرایط لازم برای دریافت این تجهیزات را دارد. در لوکس بودن بنتلی کم رقیب است و بهعنوان یکی از بهترین خودروهایی است که از سوی مقامات درجه یک کشورها برای حفظ جان از حملات احتمالی انتخاب میشود تا در جابهجاییهای درون شهری استفاده شوند. اعداد و ارقامی که وجود دارد عموما مربوط به خودروها قبل از تجهیز شدن است و معمولا به دلیل افزایش وزن افزایش قدرت نیز اتفاق خواهد افتاد تا خودرو به دلیل وزن بیشتر عملکرد خود را حفظ کند.
هیولا
بیست یا همان هیولا نام خودروی ریاست جمهوری آمریکا است که بهعنوان مستحکم ترین خودروی دنیا شناخته میشود که لیموزینی زیبا با بدنهای محکم است که توان مقابله با تمام گلولههای موجود و سنگین را دارد. درهای این خودرو با وزن درهای بوئینگ ۷۴۷ برابری میکند. سامانههای متعدد ارتباطی و تایرهای ضد پنچری در کنار موتور قدرتمند که میتواند این خودروی بسیار سنگین را با سرعتی زیاد در هر شرایطی از محل حمله دور کرده و به منطقه امن برساند. این خودرو توان مقابله با حملات شیمیایی و میکروبی را دارد و شیشههای آن مقاومت بسیار زیادی در برابر انواع انفجارها دارد. در خودرو کیسههایی از خون خود رئیسجمهور نگهداری میشود که در مواقع لازم استفاده شود. فناوریهایی که در این خودرو استفاده شده است بسیار پیچیده و عموما اطلاعرسانی نشده اما ویژگیهای کلی آن اعلام شده است. این کادیلاک قدرتمند بهعنوان امن ترین خودروی جهان شناخته میشود که بهصورت دست ساز ساخته شده است.
50 سال پیش، در چنین روزهایی، اولین تویوتا کرولا به فروش رفت. خودرویی که امروزه جزو یکی از محبوبترین و پرفروشترین خودرویهای جهان به حساب میآید. اولین نسل کرولا، در ۵ نوامبر سال ۱۹۶۶ (۱۴ آبان ۱۳۴۵) فروخته شد و تویوتا تا امروز توانسته بیش از ۴۴٫۳ میلیون دستگاه از این محصول را در بازار جهانی به فروش برساند. حال به لطف این تجربهی نیم قرنی کرولا، میخواهیم گذری به تاریخ آن داشته باشیم.
تولد کرولا
ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم تصمیم گرفت که به سمت تولید اتومبیلهای متوسط خانوادگی روی آورد چراکه در آن زمان، بیشتر مردم این کشور از داشتن خودرو محروم بودند. در سال ۱۹۶۱ اولین محصول تویوتا بهنام پابلیکا عرضه شد ولی نتوانست آنچنان باید و شاید نظر مردم را به خود جلب کند. این کمپانی ژاپنی منتظر نماند و در سال ۱۹۶۶، از یک خودروی اسپرت و جدید به نام کرولا رونمایی کرد. تویوتا در یک ماه، حدود ۳۰٫۰۰۰ دستگاه از این محصول جدید را تولید کرد، این در حالی بود که کل فروش محصولات این کمپانی در یک ماه، فقط به ۵۰٫۰۰۰ دستگاه میرسید! موفقیت کرولا ادامهدار بود و سه سال بعد از آغاز کار، عنوان پرفروشترین خودروی ژاپن را نصیب خود کرد که این اتفاق، نوعی کمک بزرگ به اقتصاد و صنعت این کشور تلقی میشد. در سال ۱۹۷۴، کرولا در لیست پرفروشترین خودروهای جهان جای گرفت و سه سال بعد، دربالاترین جایگاه این لیست ایستاد. حال میخواهیم مروری کوتاه به نسلهای مختلف کرولا، از ابتدا تا نسخه کنونی داشته باشیم.
E10 نام اولین نسل کرولاست. این خودرو در نوامبر سال ۱۹۶۶ به بازار آمد. رقیب این اتومبیل، داتسون ۱۰۰۰ نام داشت که چند ماه زودتر به بازار ورود کرد. این اتومبیل در کلاسهای سدان، کوپه و استیشن طراحی و تولید شد. E10 از دو پیشرانهی ۱٫۱ و ۱٫۲ لیتری بهره میبرد که هرکدام توانایی تولید ۶۰ و ۶۵ اسببخار قدرت داشتند. این اتومبیل در سال ۱۹۶۸ با قیمت ۱۷۰۰ دلار وارد آمریکا شد.
E20 دومین نسل تویوتا کرولا محسوب میشود که در ماه می۱۹۷۰، برای عرضه در بازار آماده شد. کلاسهای کوپه و سدان کرولا تا سال ۱۹۷۴ و نسخههای ون و واگن آن تا سال ۱۹۷۸ تولید شدند. جعبهدنده خودکار به همراه افزایش ۱۳ اسببخاری قدرت پیشرانه، مشخصاتی بودند که در افزایش فروش کرولای جدید، بیتاثیر نبودند. آخرین محصولات تولیدشده از این نسل مجهز به پیشرانه ۱٫۶ لیتری با یک جعبهدنده خودکار ۵ سرعته بود.
نسل سوم: E30، E40، E50، E60، از ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱
آگوست سال ۱۹۷۴ پذیرای سومین نسل کرولا بود که اینبار در کلاسهای متنوعتری همچون سدان، کوپه، لیفتبک، واگن و ون عرضه شد. پیشرانههای این خودرو نظیر کلاسهای آن، از همین ویژگی تنوع، برخوردار بودند؛ حجمهای ۱٫۲، ۱٫۳، ۱٫۴ و ۱٫۶ لیتری رنج گستردهای بودند که توسط تویوتا ارائه شدند. نسل سوم توانست سهم بزرگی از فروش در خاک آمریکا را از آن خود کند.
نسل چهارم: E70، از ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۷
E70 نسل چهارم کرولا بود که دارای طراحی جعبهای و شارپی نسبت به نسل پیشین بود. طراحی E70 از المانهای سادهای در جلوپنجره، چراغ جلو و عقب بهرهمند بود. همچون نسل پیشین، این اتومبیل در طیف گستردهای از کلاسها و پیشرانهها عرضه شد. E70 دارای محور عقب محرک بود و نسخه انژکتور آن بهطور اختصاصی برای کشور ژاپن عرضه شد.
نسل پنجم: E80، از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷
نسل پنجم تویوتا که بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ تولید شد از طراحی پختهتری نسبت به قبل برخوردار بود. نسخهی هاچبک E80، خودروی چراغ مخفی تویوتا بود که در ردهی خودروهای اقتصادی نیز به حساب میآمد. به دلیل استقبال خوب مردم از این محصول، فروش آن در استرالیا تا سال ۱۹۸۸ و در ونزوئلا تا سال ۱۹۹۰ نیز ادامه داشت. جدا از نسخهی دیفرانسیل جلو کرولا، برای اولین بار در این اتومبیل، شاهد عرضهی نسخهی دیفرانسیل عقب در کلاسهای کوپه و هاچ بک آن بودیم. این نسل جزو یکی از منحصربهفردترین مدلهای کرولا به حساب میآید.
نسل ششم کرولا یعنی E90، بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۲ تولید شد ولی به دلیل استقبال گرم مردم از این اتاق، حتی تولید آن تا سال ۲۰۰۶ در آفریقای جنوبی ادامه داشت. این اتومبیل در کشورهایی نظیر آمریکا، تایلند و اندونزی تولید و به دیگر کشورها صادر میشد. به دلیل تقاضای بالای مردم از این خودرو در رنج گستردهای از مشخصات فنی عرضه شد. از جمله این مشخصات فنی متنوع کرولا در بازار جهانی میتوان به پیشرانههای ۱٫۳، ۱٫۵، ۱٫۶ و ۱٫۸ لیتری، جعبه دندههای دستی و خودکار و نسخههای دیفرانسیل جلو، عقب و دو دیفرانسیل اشاره کرد.
نسل هفتم: E100، از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸
با داغ شدن بازار کرولا، نسل هفتم آن با زبان طراحی جدیدتری نسبت به قبل پیشقدم شد، اتاقی بزرگتر، سنگینتر و البته آیرودینامیکتر. در این نسل شاهد عرضهی پیشرانههای دیزلی و بنزینی بودیم. نسخه دیزلی E100 با حجم بیشتری یعنی۲ و ۲٫۲ لیتری توسط تویوتا روانهی بازار شد. E100 در ۵ کلاس سدان، هاچبک، کوپه، لیفتبک و واگن عرضه شد که تولید نسخه واگن آن در بعضی کشورها حتی تا سال ۲۰۰۲ ادامه داشت.
نسل هشتم: E110، از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲
طراحی کرولا هرچه به جلوتر پیش میرفت، مدرنتر و جذابتر میشد. نسل هشتم کرولا بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ تولید شد. با وجود جدید بودن زبان طراحی کرولا، مهندسین این شرکت، این اتومبیل را روی پلتفرم نسل قبل یعنی E100 طراحی و تولید کردند. پیشرانهی این اتومبیل، ۴ سیلندر ۱٫۸ لیتری بود که توانایی تولید ۱۲۰ اسببخار را داشت که یک گیربکس ۵ دنده دستی این ژاپنی را همراه میکرد.
نسل نهم: E120 و E130 از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸
در نسل ۹ام کرولا، سبک طراحی تغییر یافت و همه شاهد یک چهرهی نوین از این خودرو شدند. کرولای نسل نهم در آگوست سال ۲۰۰۰ در قالب سدان و واگن وارد بازار شد. سال ۲۰۰۱ نسخهی پنج در هاچّبک و سال ۲۰۰۲ نسخهی سه در هاچبک کرولا در اروپا عرضه شد. نسل نهم جزو یکی از موفقترین نمونههای کرولا محسوب میشود که توانست سهم بزرگی از بازار را به خود اختصاص دهد. ظاهر جدیدتر، اتاقی بزرگتر و قدرت بیشتر، پارامترهایی بودند که در موفقیت این مدل، نقش اساسی داشتند.
نسل دهم: E140، از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳
تویوتا در اکتبر ۲۰۰۶ از مدل جدید کرولا رونمایی کرد و تولید آن تا سال ۲۰۱۴ ادامه داشت. برخلاف گذشته، کرولا در کلاسهای محدودتری نسبت به مدلهای پیشین معرفی شد و ظاهر آن، چهرهای محافظ کارانه ولی دوستداشتنی به خود گرفت. گسترهی پیشرانهی کرولا بین ۱٫۳ لیتر و ۲٫۴ لیتر بود. این نسل جزو یکی از مدلهای نسبتا پر فروش در ایران محسوب میشود.
نسل یازدهم: E160 و E170 از ۲۰۱۳ تا امروز
نسل یازدهم که آخرین نسل حاضر تویوتا کرولاست، از سال ۲۰۱۳ در بازار جهانی حضور دارد. زبان طراحی این اتاق بسیار مدرن بوده و از جذابیت نسبتا ویژهای درمقایسه با رقبای خود برخوردار است. طراحی خارجی آن بزرگتر و کابین آن دارای محیطی دلچسبتر نسبت به گذشته است. تویوتا در مدل ۲۰۱۷ همین نسل، تغییراتی در قالب فیسلیفت برای آن در نظر گرفت که عمدهی این تغییرات در چراغهای جلو، عقب و داشبورد دیده میشود. این تغییرات مصادف با پنجاهمین سالگرد این اتومبیل بوده که در قالب مدلهای SE و XSE بهصورت فیسلیفت معرفی شد.
بهطور کلی، خودروهای ژاپنی از محبوبیت خاصی در اکثر کشورهای دنیا از جمله آمریکا برخوردار هستند و به لطف همین محبوبیت، هرساله چند جایگاه از پرفروشترین خودروهای آمریکا و جهان را به نام خود ثبت میکنند. یکی از موفقترین این محصولات ژاپنی، تویوتا کرولا بوده که در تجربهی ۵۰ سالهی خود توانسته بهطور چشمگیری پیشرفت کند. تویوتا کرولا، امروز به عنوان یک اتومبیل شهری نیمهلوکس با امکانات رفاهی مطلوب و قیمتی مناسب، در بازار جهانی خودرو محسوب میشود.
منبع: دیجیکالا مگ
در سال های اخیر چهره های زیادی عطای همکاری با تلویزیون را به لقایش بخشیدند و به نظر می رسد مدیران تلویزیون نیز هیچ اقدام مثبتی در جهت رفع دلخوری هنرمندان با این رسانه نکردند.
درست است که شنیدن خبر خداحافظی یک مجری یا بازیگر از تلویزیون چند سالی است که برایمان تازگی ندارد و کم و بیش هم میدانیم این خداحافظی چه علتهایی میتواند داشته باشد اما هر بار که چنین خبری را میشنویم بیشتر از اینکه متعجب شویم حسرت میخوریم از اینکه با رفتن یک گروه یا یک چهره دیگر از تلویزیون، تعداد زیادی از مخاطبان حالا دیگر نه چندان گسترده این رسانه نیز به قهر میروند.
محدودیتهای صدا و سیما برای هنرمندان، رفتارها و تصمیمهای سلیقهای برخی مدیران، بدحسابی تلویزیون با عوامل پروژهها و ... از جمله دلایل دلخوری هنرمندان از تلویزیون است که در نهایت به قطع همکاری آنها با این رسانه منجر میشود. منصور ضابطیان به همراه تیمش چند روز پیش اعلام کردند دیگر با تلویزیون همکاری نمیکنند و این بهانهای شد تا در این گزارش به سراغ چهرههایی برویم که در طول این سالها به دلایل مختلف با تلویزیون قهر کردند، گرچه برخی از آنها بعد از مدتی دوباره فعالیتشان رادر این رسانه از سر گرفتند اما بعضی همچنان دور از تلویزیوناند.
مهران مدیری/ قهر، آشتی، خداحافظی
بعد از پخش سریال "مرد هزار چهره" مهران مدیری که پیش از این بین مخاطبان تلویزیون محبوب بود دوباره بر سر زبانها افتاد و خیلیها منتظر بودند تا آثار طنز او را دوباره از تلویزیون تماشا کنند. اما همان موقع که او تصمیم به ساخت سریال "قهوه تلخ" برای تلویزیون گرفت و به دلایلی ساخت این اثر او در تلویزیون با مخالفتهایی از سوی مدیران صدا و سیما مواجه شد. همین موضوع سرآغاز قهر مدیری با تلویزیون و فعالیت او در شبکه نمایش خانگی شد.
1مدیری "قهوه تلخ" را برای شبکه نمایش خانگی کلید زد و این سریال او نیز در ابتدا با استقبال خوبی از سوی مخاطبان رو به رو شد. اما پایان نامعلوم این سریال مخاطبان را از مدیری دلگیر کرد. این دبخوری در آثار بعدی او برای نمایش خانگی همچنان برطرف نشد چون تولیدات او برای این رسانه هیچ وقت نتوانست به رقابت با ساختههای او در تلویزیون بپردازد و مخاطب باهوش کارهایاو نیز این نکته را کاملا فهمیده بودند. نمونه آخرین شکست مدیری در شبکه نمایش خانگی سریال "عطسه" بود که اصلا معلوم نشد چه برسرش آمد.
بعد از دوری چند ساله مدیری از تلویزیون خبرهایی مبنی بر حضور دوباره او در این رسانه شنیده شد، این بار با سریالی درباره پزشکان! اولین فصل این مجموعه که ابتدا قرار بود با نام "اتاق عمل" از شبکه سه پخش شود در نهایت با نام "در حاشیه" به روی آنتن رفت و بعد از چند قسمت با واکنشهایی از سوی جامعه پزشکی رو به رو شد. این واکنشها تا جایی ادامه داشت که مدیری و گروهش مجبور شدند قصه فصل دوم این مجموعه را تغییر دهند و آن را در زندان روایت کنند. البته مدیری با ساخت "در حاشیه 2" ثابت کرد دیگر نمیتواند مثل قبل نبض مخاطب را در دست بگیرد و او را راضی نگه دارد.
چند وقتی از اتمام پخش "در حاشیه 2" گذشت تا اینکه مرد طناز تلویزیون با اجرای برنامه "دورهمی" شبکه نسیم دوباره در قاب تصویر دیده شد. البته این در حالی بود که او همزمان با پخش "دورهمی" با حضور در برنامه "هفت" اعلام کرد بعد از برنامه "دورهمی" دیگر کاری برای شبکه نمایش خانگی و تلویزیون نخواهد ساخت و به تولید سالی یک فیلم سینمایی کفایت می کند. او این روزها همزمان با اجرای "دورهمی" مشغول فیلمبرداری اولین اثر سینماییاش است و باید دید تا چند وقت دیگر در تلویزیون خواهد ماند.
رضا رشیدپور/ دوری و حالا بازگشت
رضا رشیدپور با اجرای سری برنامههای "شیشهای" به مجری جنجالی بین مردم مطرح شد، البته اجرای او در "مثلث شیشهای" نیمه کاره ماند چون بعد از مدتی جلوی پخش این برنامه گرفته شد و رشیدپور هم رسما در لیست مجریهای ممنوع الفعالیت قرار گرفت. او 5 سال از تلویزیون دور بود اما در طول این مدت هیچ وقت بیکار ننشست و سرکی به حوزههای مختلف کشید. رشیدپور مدتی درشبکه ماهوارهای ایرانیان مجری برنامهای به نام "شب شما بخیر" شد که آن هم حواشی برای این مجری تلویزیون به وجود آورد. البته او درسالهای دوریاش از تلویزیون با انتشار چند ویدئو در صفحات مجازی به انتقاد از تلویزیون پرداخت. سال 92 و هنگام انتخابات ریاست جمهوری رشیدپور اجرای همایش انتخاباتی حسن روحانی بر عهده گرفت.
خیلی ها نزدیک شدن او به روحانی را دلیل بازگشت او به تلویزیون دانستند، علتی که او در یک مصاحبه به صراحت ردش کرد. این مجری جنجالی بعد از 5 سال دوری از تلویزیون با برنامهای با عنوان "عینک آفتابی" به شبکه نسیم بازگشت، برنامه ناموفق که مدت زیادی هم روی آنتن نماند. رشیدپور که ظاهرا میخواست دوباره برنامههای چالشی گفت و گو محورش را احیا کند این بار تصمیم به ساخت برنامهای با عنوان "دید در شب" گرفت اما نه برای پخش از تلویزیون، او این بار شبکه اینترنتی آپارات را رسانه خود قرار داد و چندین قسمت برنامه را از این شبکه پخش کرد که در زمان خودش با استقبال خوبی هم رو به رو شد. دوری رشیدپور از تلویزیون تا اوائل امسال طول کشید و او با اجرای برنامه صبحگاهی "حالا خورشید" به دوران خوش اجرا در تلویزیون و این بار شبکه سه بازگشت.
جواد رضویان/ اختلاف با مدیری یا قهر با تلویزیون
ماجرای اختلاف جواد رضویان با تلویزیون ظاهرا در ابتدا به اختلافهای او با مهران مدیری بر میگشت. در واقع خداحافظی او از سریال "در حاشیه" این تصور را برای خیلیها ایجاد کرد که رضویان و مدیری با هم به اختلاف برخوردند. این تصور زمانی رنگ واقعیت به خود گرفت که رضویان در آیتمی در برنامه ناموفق "سه شو" به شوخی با مدیری پرداخت و در لفافه به طلبکاریهایش از او اشاره کرد.
"سه شو" زمان زیادی روی آنتن نماند و در ادامه راه تهیه کنندهاش تغییر کرد و رضویان نیز با انتشار متنی در اینستاگرامش خداحافظی رسمیاش با این برنامه را علنی کرد. البته او یک بار دیگر هم در شب تحویل سال نو در برنامه "سه ستاره"بود که به عنوان یکی از سه بازیگر برگزیده تلویزیون ایران از نگاه مخاطبان برگزیده شد، با بغض اعلام کرد که دیگر در تلویزیون حضور پیدا نخواهد کرد. او همچنین در پست اینستاگرامش نوشته بود: "سلام و عرض ارادت خدمت تک تک شما خوبان؛ سپاس از عنایت و حمایت همیشگیتون که از حقیر داشتید، امیدوارم که روسیاه و شرمنده این همه محبت نباشم، تک تک کامنتهاى پست قبلى رو خوندم و از یک طرف خوشحال از توجه شما عزیزان بودم از طرفی هم خجل که واقعا الان شرایط حضور در تلوزیون رو ندارم، حتما یک روزى به همین زودى ها اگر عمرى بود دلیل این تصمیم رو خدمت عزیزتون عارض میشم. باز هم سپاس بیکران حقیر رو بپذیرید، تا نفسى هست مدیون شما هستم ، در مورد تصویر هم هیچى نگم بهتره.... دمتون گرم ، عشقتون ابدى، یاحق."
انتشار این متن از سوی رضویان باعث شد تا اختلاف او با مدیری کمی از ذهنها دور شود و این بار پای قهر او از تلویزیون به میان بیاید، قهری که البته چندان هم طول نکشید چون از چندی پیش خبر حضور او درسریال "همسایهها" به کارگردانی مهران غفوریان شنیده شد و او با این سریال از هفته آینده به تلویزیون باز میگردد.
محسن تنابنده/ نوروز 96 آشتی می کند؟
بازیگر محبوب سریال "پایتخت" که سریال "علیالبدل" به کارگردانی سیروس مقدم را در نوبت پخش از تلویزیون دارد هم از جمله چهرههایی است که در زمان مدیریت محمد سرافراز با تلویزیون خداحافظی کرد. همزمان با شروع تصویربرداری "علیالبدل" بود که محسن تنابنده خبر قطع همکاریاش با تلویزیون را داد.
"علی البدل" قرار بود ماه رمضان امسال از تلویزیون پخش شود، سریالی که تنابنده سرپرست نویسندگان و یکی از بازیگران اصلیاش است. گویا این سریال با وجود اینکه تا مرحله تصویربرداری هم پیش رفته بود دچار مشکلات مالی که گریبان سازمان صدا و سیما را گرفته، شد. این اختلافها و ضعفهای مدیریتی برخی بخشهای سازمان باعث شد تا تنابنده این گونه خشماش را خالی کند، "ما عطای تلویزیون را لقایش بخشیدیم." او این پست را اردیبهشت ماه امسال در اینستاگرامش منتشر کرد. البته بعد از مدتی خبر از سرگیری تصویربرداری این سریال شروع شد و الهام غفوری تهیهکننده این سریال هم اعلام کرد "علی البدل" احتمالا نوروز 96 از تلویزیون پخش خواهد شد.
رضا عطاران/ قهر با تلویزیون،آشتی با سینما
ساختههای رضا عطاران برای مناسبتهای مختلف از جمله ماه رمضان رونق تلویزیون بود که در سالهای میانی دهه هشتاد خیلیها را پای تلویزیون مینشاند. اما یکی از همین سریالهای او برای تلویزیون زمینه قطع همکاری این بازیگر و کارگردان را با این رسانه فراهم کرد. عطاران با سریالهای "خانه به دوش"، "ترش و شیرین"، "متهم گریخت" و ... به محبوبیت زیادی در میان مخاطبان تلویزیون دست پیدا کرد، اما وقتی سراغ ساخت سریال "بزنگاه" رفت محدودیتهای زیاد او را از همکاری با تلویزیون دور کرد و او هم تا به الان به جمع چهرههایی پیوسته که عطای تلویزیون را به لقایش بخشیدند.
گرچه اخیرا خبرهایی مبنی بر حضور دوباره او در تلویزیون شنیده میشود اما هنوز هیچ کدام از آنها به واقعیت نزدیک نشده اند. عطاران در سالهای دوریاش از تلویزیون در سینما فعالتر و البته بسیار هم موفقتر شده. شاید برای همین باشد که خیلیها جای خالی او رادر تلویزیون در سالهای اخیر بیش از پیش حس کردند، البته که مدیران تلویزیون در دسته این خیلیها قرار نمیگیرند چون غیر از این بود لااقل تلاشی برای حضور دوباره این چهره محبوب در تلویزیون میشد.
منصور ضابطیان/ داغترین خداحافظی
منصور ضابطیان از جدیدترین چهرههایی است که خبر خداحافظیاش با تلویزیون را شخصا منتشر کرد. او با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش آب پاکی را روی دست مخاطبانش ریخت و اعلام کرد دیگر به همراه تیماش هیچ همکاری با تلویزیون نخواهند کرد.
او در پست اینستاگرامیاش نوشت:
1- اجازه بدهید همین جا رسما اعلام کنم که منتظر برنامه "رادیوشب" و هیچ برنامه دیگری از تیم ما در تلویزیون نباشید.
٢- علیرغم تلاشهای فراوان ما برای حفظ این رابطه چندساله اما درحال حاضر سیما علاقهای به کارکردن با بنده و همکارانم ندارد. معاونت جدید سیما همه این راههای ارتباطی را مسدود کرده و معتقد است که صلاح نیست ما در تلویزیون کار کنیم!
٣- دلیل این ممنوعیتها را از من نپرسید چون من هم اطلاعاتم به اندازه شماست اما خوشبختانه میدانم که تنها یک تصمیم و توهم شخصی از طرف معاونت سیماست بدون اینکه هیچ مبنای خاصی داشته باشد.
٤- مطمئنا بازنده این تصمیم نه ما و شما که تلویزیون است. ما هم را بزودی پیدا می کنیم، این سیماست که با تصمیم گیریهای بغضآلود حلقه دوستانش را روزبهروز تنگتر و تعداد بینندگانش را کمتر میکند.
٥- چه غمانگیز است رسانهای که قرار بود دانشگاه باشد روزبهروز خالی از محتوا شود و بینندگانش ناخواسته رو به رسانههایی بیاورند که تیشه به ریشه نظام اخلاقی مردم ایران میزنند.
٦- ما صبر میکنیم چون معتقدیم که میزها به هیچکس وفا نکردهاند و معتقدیم انالله مع الصابرین"
ماجرای دلخوری ضابطیان از تلویزیون به زمان پخش برنامه محبوب "رادیو هفت" بر میگردد. زمانی که مدیران شبکه آموزش خواستار تغییراتی از جمله زنده نبودن این برنامه شدند و همین سرآغاز اختلافات ضابطیان و گروهش با تلویزیون شد. تعویق چند باره پخش این برنامه کم کم شائبه عدم پخش آن را قوت بخشید تا در نهایت این اتفاق به وقوع پیوست و "رادیو هفت" دیگر از شبکه آموزش به روی آنتن نرفت. همه این اتفاقها در زمان مدیریت محمد سرافراز افتاد والبته رادیو هفت" اولین و آخرین برنامهای نبود که به خاطر نظرات سلیقهای مدیران سرافراز دیگر رنگ آنتن را به خود ندید. چند وقتی از غیبت ضابطیان و گروهش در تلویزیون گذشت تا اینکه آنها از مهر ماه سال گذشته برنامهای جدید با همان حال و هوای سابق و البته تغییراتی در ساختار و محتوا به نام "صد برگ" را از شبکه 4 سیما به روی آنتن بردند.
عمر پخش "صد برگ" اما چندان طولانی نبود و تا شهریور ماه امسالادامه پیدا کرد و حتی نتوانست یک سالگیاش را هم جشن بگیرد. علت پایان یافتن "صد برگ" هم تصمیم مدیران نبنی بر ادامه پیدا نکردن این برنامه بود. بعداز پایان "صد برگ" محمد صوفی دیگر تهیه کننده این تیم خبر از پخش برنامه جدیدی با نام "رادیو شب" این بار از شبکه شما داد. برنامهای که قرار بود از نیمههای آذر امسال روی آنتن رود اما این بار به صراحت جلوی پخشاش گرفته شد.
صوفی در گفت و گویی علت عدم پخش "رادیو شب" را اینطور مطرح کرد: "پس از اینکه قرار شد "رادیو شب" را در شبکه "شما" شروع کنیم، چند ساعت مانده به پخش برنامه با مخالفت معاونت سیما، جلوی پخش برنامه گرفته شد و ما هم بعد از پیگیریهایی که انجام دادیم به نتیجه مشخصی نرسیدیم و اعلام کردیم که این پایان این همکاری دوطرفه است؛ چراکه معاون سیما تمایلی ندارد که گروه ما دیگر در تلویزیون فعالیت داشته باشد و ما هم ترجیح میدهیم این موضوع را به زمان واگذار کنیم." حالا باید منتظر ماند و دید این تصمیم سلیقهای مدیران درباره فعالیت این گروه تا کی ادامه پیدا خواهد کرد.
فریبرز عرب نیا و هومن برق نورد/ اختلاف با مدیران و بدحسابی
در میان همه افرادی که در این گزارش نامشان به عنوان کسانی که با تلویزیون قطع همکاری کردهاند آمده باید به دو بازیگر دیگر نیز اشاره کنیم. فریبرز عرب نیا و هومن برق نورد. عرب نیا بعد از "مختارنامه" سریالی با عنوان "رنگ شک" را برای شبکه سه ساخت، سریالی که چندان مورد توجه قرارنگرفت و دیده نشد. او چند وقتی است در سفر خارج از کشور به سر میبرد و چندی پیش در گفت و گویی که با "خبرآنلاین" داشت گفت تا زمانی که مدیران فعلی سازمان صدا وسیما بر منصب ریاست هستند با تلویزیون هیچ همکاری نخواهد کرد.
هومن برقنورد هم که نوروز امسال با سریال "پادری" در شبکه یک دیده شد در یک برنامه زنده اعلام کرد که این برنامه آخرین حضورش در تلویزیون است. برق نورد با گلایه از بد حسابیهای تلویزیون گفت هنوز دستمزد بازی در سریال "دودکش" که درسال 92 ساخته شد را نگرفته و به همین دلیل ترجیح میدهد جایی کار کند که قدرش را بدانند. ظاهرا ماجرای دلخوری هنرمندان از تلویزیون نمی خواهد حالا حالاها به پایان برسد و هرازگاهی خبر خداحافظی یک چهره را از این رسانه میشنویم. خبری ناخوشایند که غیبت یک هنرمند یک طرف آن است و عدم تلاش مدیران برای فراهم کردن بستر برای برنامهسازان و فعالانش طرف دیگر ...
هواپیمای مخصوص رئیسجمهور آمریکا موسوم به "ایر فورس وان" مسلما معروفترین هواپیمای جهان است. اظهارات جنجالی اخیر ترامپ در مورد این هواپیماها بهانهای شد تا نگاهی به تاریخچه ایر فورس وان در صد سال گذشته بیندازیم:
دونالد ترامپ، میلیاردر آمریکایی تاکنون برای سفرهایش از جت شخصی خود (بوئینگ ۷۵۷) استفاده میکرد. او نیز اما از این پس در مقام رئیسجمهور منتخب آمریکا همانند تمام رؤسای جمهور پیشین مهمان "هواپیمای شماره یک نیروی هوایی آمریکا" (Air Force One) از نوع بوئینگ ۷۴۷ خواهد بود؛ هواپیمایی با تجهیزات ارتباطی مجهز، قابلیت سوختگیری در هوا و سیستمهایی برای کنترل جنگ در مواقع حساس.
سال گذشته پنتاگون ساخت دو هواپیمای جدید به منظور حمل و نقل رئیسجمهور آمریکا را به شرکت بوئینگ سفارش داد. نیروی هوایی آمریکا به تازگی اعلام کرد که هزینه ساخت هر کدام از این هواپیماها بالغ بر یک میلیارد و ۶۵ میلیون دلار خواهد بود. چین یکی از مشتریان اصلی بوئینگ به شمار میرود. رئیس بوئینگ اخیرا نسبت به رویکرد سیاسی دولت آینده ترامپ نسبت به چین اظهار نگرانی کرده بود.
این سخنان واکنش سریع ترامپ را در شبکه توئیتر به همراه داشت. او بلافاصله نوشت: "بوئینگ در حال ساخت یک ایر فورس وان ۷۴۷ برای رؤسایجمهور آینده است، اما هزینهها افسارگسیخته شدهاند، بیش از ۴ میلیارد دلار. سفارش را لغو کنید!" پس از آن سهام بوئینگ بلافاصله سقوط کرد. هم مسئولان بوئینگ و هم کاخ سفید رقمی را که ترامپ به عنوان هزینه ساخت عنوان کرده بود، زیر سئوال بردند.
"هواپیمای شماره یک نیروی هوایی آمریکا" یا ایر فورس وان در اصل به هر گونه هواپیمایی اطلاق میشود که حامل رئیسجمهور آمریکا باشد. در سال ۱۹۱۰ تئودور روزولت برای مدتی کوتاه سوار بر هواپیمای "پرنده رایت" شد که نخستین سازه موفقیتآمیز سنگین با قابلیت حمل انسان در هوا بود. به این ترتیب روزولت نخستین رئیسجمهور تاریخ آمریکا لقب گرفت که سوار بر هواپیما شد.
ایر فورس وان تاریخی پرفراز و نشیب دارد. در سال ۱۹۴۳ یک "بوئینگ ۳۱۴ کلیپر" به نام "دیکسی کلیپر" با طی مسیری بیش از ۸ هزار کیلومتر روزولت را برای شرکت در یک کنفرانس به کازابلانکا برد؛ کنفرانسی با حضور وینستون چرچیل و شارل دوگل که در آن در مورد ادامه روند جنگ جهانی دوم بحث شد. در راه برگشت روزولت تولدش را در اتاق غذاخوری هواپیما جشن گرفت.
در سال ۱۹۴۵ هواپیمای داگلاس سی− ۵۴ اسکای مستر ملقب به "گاو مقدس" برای استفاده روزولت آماده شد. این هواپیما مجهز به تلفن رادیویی، اتاق خواب و حتی آسانسوری برای انتقال صندلی چرخدار روزولت بود و نخستین هواپیمای ریاستجمهوری آمریکا لقب گرفت. "گاو مقدس" تنها یک بار در سال ۱۹۴۵ به پرواز درآمد و روزولت را به کنفرانس تاریخی یالتا در شبه جزیره کریمه کنونی برد. روزولت در ماه آوریل همان سال درگذشت.
هری اس. ترومن در سال ۱۹۴۷ "گاو مقدس" را با هواپیمای داگلاس دیسی− ۶ لیفتمستر جایگزین کرد. این هواپیما نخستین هواپیمای ریاستجمهوری آمریکا به شمار میرفت که بدنه آن به طور اختصاصی (به شکل عقاب) رنگآمیزی شده بود. این هواپیما به دارازای ۳۱ متر، ظرفیت حمل ۱۰۲ مسافر و حداکثر سرعت نزدیک به ۵۰۰ کیلومتر در ساعت را داشت.
از دهه ۱۹۶۰ به بعد فناوری جت اجازه داد تا رهبران کشورهای جهان بیشتر فرصت دیدارهای رو در رو را داشته باشند. سال ۱۹۷۲ نیکسون نخستین رئیسجمهوری بود که سوار بر Special Air Mission به چین سفر کرد. ژاکلین کندی، بانوی اول وقت آمریکا، کسی بود که نشان ویژه ایر فورس وان را سفارش داد: رنگ آبی و سفید با حروف درشت "ایالات متحده آمریکا" روی بدنه و پرچم آمریکا روی دم هواپیما؛ نشانی که تا کنون دوام داشته است.
یکی از روزهای به یادماندنی در تاریخ ایر فورس وان ادای سوگند لیندون بی. جانسون، معاون جان اف کندی به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا در هواپیمایSAM 26000 ساعاتی پس از ترور کندی بود. جسد کندی توسط همان هواپیما به واشنگتن انتقال داده شد و یک دهه بعد همان هواپیما جسد جانسون را پس از برگزاری رسمی مراسم ترحیم در واشنگتن به تگزاس منتقل کرد.
در سال ۱۹۷۲ در دوران ریاستجمهوری نیکسون هواپیمای SAM 27000 جایگزین SAM 26000 شد و تا سال ۱۹۹۰ به عنوان هواپیمای ویژه ریاستجمهوری آمریکا به پرواز درآمد. در آن سال جرج بوش پدر، رئیسجمهور وقت آمریکا سفارش ساخت نخستین هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ را داد. SAM 27000 رسما در سال ۲۰۰۱ بازنشسته شد و از سال ۲۰۰۵ در موزه ریاستجمهوری رونالد ریگان در کالیفرنیا در معرض دید عموم قرار دارد.
ایر فورس وان چیزی فراتر از یک هواپیمای ساده است. رئیسجمهور هواپیما به واسطه تجهیزات مدرنی که در هواپیما تعبیه شدهاند، در هر کجای دنیا که باشد میتواند کشور را اداره کند. به همین دلیل نیز به این هواپیما لقب "اتاق بیضی متحرک" را دادهاند. اتاق بیضی دفتر کار رئیسجمهور در کاخ سفید است.
بیل کلینتون، رئیسجمهور پیشین آمریکا و بانوی اول در حال تعارف کردن شکلات به یکی از خبرنگاران شبکه ایبیسی و دیگر اعضای رسانهها به مناسبت روز ولنتاین. تصویر متعلق به سال ۱۹۹۹ و سفر رئیسجمهور و همسرش با هواپیمای ویژه ریاستجمهوری به مکزیک برای دیدار با رئیسجمهور وقت این کشور است.
در تصویر بالا جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا همراه با آری فلایشر، سخنگوی کاخ سفید (چپ) و کارل روو، مشاور ارشدش در حین جلسهای اضطراری در مورد حمله تروریستی یازده سپتامبر در هواپیمای ایر فورس وان دیده میشوند.
از سال ۱۹۹۰ تا به امروز دو هواپیمای بوئینگ ویسی-۲۵ در خدمت رؤسای جمهور آمریکا هستند. فضای داخلی این هواپیماها بالغ بر ۳۷۱ متر مربع شامل اتاقهای شخصی ریاستجمهوری، اتاقهای کاری، فضای کار و استراحت برای کارکنان دفتر ریاستجمهوری، خبرنگاران و خدمه هواپیماست.
هواپیماهای ویژه ریاستجمهوری آمریکا دارای خطوط امن تلفنی و سیستمهای ایمن ارتباطات کامپیوتری و نیز دو آشپزخانه مجهز هستند که ظرفیت پذیرایی همزمان از ۱۰۰ سرنشین را دارد. ایر فورس وان میتواند بدون توقف رئیسجمهور آمریکا را از واشنگتن به توکیو ببرد که مسافتی ۹۷۰۰ کیلومتری است.
هواپیماهای جدید ایر فورس وان از نوع بوئینگ ۸ ۷۴۷− خواهند بود که مجهز به سیستم دفاعی در برابر پالسهای الکترومغناطیسی، قابلیت سوختگیری در هوا و سیستم دفاع موشکی هستند. هواپیماهای ایر فورس وان ترامپ بیش از دو برابر درازتر و بیش از سه برابر سریعتر از هواپیمای "دیکسی کلیپر" فرانکلین روزولت در سال ۱۹۴۳ خواهند بود.
در این ایمیل قصد داریم به ۱۵ داستان غیرقابل باور درباره افراد مشهوری بپردازیم که زمانی در شرایط بسیار بدی زندگی می کردهاند و حتی جایی برای خواب نداشته و به گوشه خیابان پناه میآوردند. و البته همه اینها سرانجام روال زندگیشان را تغییر دادهاند و تبدیل به منبع الهامی برای دیگر افرادی شدهاند که آرزوی کار و کسب حرفهای را در سر میپرورانند. حتی اگر قرار باشد از هیچ شروع کنند.
جیم کری مدتها در یک ون فولکسواگن یا چادری جلو خانه خواهرش زندگی میکرد
گفته میشود این کمدین مشهور پس از اخراج از دبیرستان مدتی با خانوادهاش در یک ون کوچک فولکس واگن زندگی میکرد. آنها با این ون به نقاط مختلف کانادا سفر کرده و با پیدا کردن جای پارک مناسب مدتی آنجا میماندند. آنها سرانجام به چادری در حیاط خانه خواهر بزرگترش نقل مکان کرده و ون را در خیابان پارک کردند.
کری میگوید این مشکلات و رکود اقتصادی باعث شد که وی وقت کافی برای توسعه و رشد حس شوخطبعی خود داشته باشد!
هال بری، برنده اسکار در دهه دوم زندگیش مدتی را در پناهگاه بیخانمانها زندگی کرده
هنگامی وی به شیکاگو آمد تا بازیگر شود، پس از مدتی پولش ته کشید و مادرش هم تصمیم گرفت که دیگر پولی برای وی نفرستد. زیرا فکر میکرد این به نفعش هست. طی این زمان سخت و طاقتفرسا بازیگر شناختهشده هالیوودی در پناهگاه دولتی بیخانمانها زندگی می کرد.
وی در مصاحبه ای گفته: "این دوران به من آموخت تا چگونه مراقب خودم باشم و اکنون تحت هر شرایطی قادر به زندگی هستم. حتی اگر برای قناعت در هزینه و محدودیتهای مالی مجبور باشم در پناهگاههای دولتی زندگی کنم و از گرسنگی لاغر و نحیف شوم. و این مرا به شخصی تبدیل کرد که مطمئن است تحت هر شرایطی راه خودش را پیدا خواهد کرد."
مشهورترین روانشناس آمریکا زمانی با پدرش در ماشین زندگی می کرده
هنگامی دکتر فیل مکگراو تنها ۱۲ سال داشت، بیخانمان شد و مجبور بود با پدرش درون ماشین زندگی کرده و در شهر کانزاس سیتی بچرخند. این زمانی بود که پدرش دوره اینترنتی روانشناسی را میگذراند.
مدتی بعد مکگراور هم دورههای لیسانس، فوقلیسانس و دکتری روانشناسی را گذرانده و به کلینیک پدرش در تگزاس پیوست. در دهه ۱۹۹۰ اپرا وینفری او را به شو تلویزیونیش دعوت کرد. او پس از مدتی به یکی از میهمانان دائمی برنامه اپرا تبدیل شد و سرانجام برنامه مشاوره زنده خودش را راهاندازی کرد.
اکنون سرمایه وی از راه نویسندگی و برنامههای تلویزیونی به بیش از ۲۸۰ میلیون دلار میرسد.
مربی سرمایه گذاری شخصی، سوز اورمن طی سال ۱۹۷۳ بیش از ۴ ماه در یک ون زندگی کرد
مشاور مالی مشهور برنده جایزه امی، نویسنده برخی از پرفروشترین کتب منتخب نیویورک تایمز است. هنگامی وی در دهه ۱۹۷۰ به برکلی کالیفرنیا رسید، آنقدر پول نداشت که بتواند جایی به جز اتومبیل ونش زندگی کند.
امروز وی بیش از ۳۵ میلیون دلار سرمایه در اختیار دارد.
دنیل کریگ (همان جیمز باند خودمان) زمانی در لندن روی نیمکتهای پارک میخوابید
کریگ اکنون دهها فیلم مشهور تحسینشده در کارنامه کاریش دارد. اما به گزارش یکی از نشریات سینمایی، بازیگر 007 زمانی به عنوان یک بازیگر فقیر و بیچیز روی نیمکتهای پارک میخوابیده است.
و امروز در سن ۴۶ سالگی کریگ صاحب سرمایهای ۶۵ میلیون دلاری است.
الا فیتزجرالد خواننده قبل از تبدیل شدن به "ملکه جاز"، مورد سوءاستفاده قرار گرفته و مشکلاتی هم با مافیا داشت
به گفته سایت پویمهانتر، او در سال ۱۹۸۱ به دیدار رئیسجمهور ریگان رفته و برایش آواز خواند. اما قبل از اینکه به "بهترین خواننده زن جاز تمام دورانها" تبدیل شود، پس از مرگ مادر جوانش توسط ناپدری مورد سوءاستفاده قرار گرفت. وی مدتی هم با مافیا همکاری داشت تا اینکه پلیس او را به یک مدرسه دخترانه شبانهروزی فرستاد.
فیتزجرالد از آنجا فرار کرده و مدتی بیخانمان بود. تا اینکه در سال ۱۹۳۴ در تئاتر آپولو مشغول به کار شد. صدای او به سرعت محبوبیت فراوانی را برایش به ارمغان آورد و وی توانست برنده ۱۳ جایزه گرمی شود. و البته مدالهایی را از روسای جمهور ریگان و جرج بوش پدر دریافت کند.
او در سال ۱۹۹۶ فوت کرد، و تصویرش هم در سال ۲۰۰۷ روی تمبرهای شرکت پست آمریکا چاپ گردید.
کریس گاردنر میلیونر، منبع الهام فیلم "به سوی خوشبختی" هنگامی که دوره آموزشی بورس را میگذراند، با پسر کوچکش بیخانمان شد
علاوه بر فیلمی که بر اساس زندگی وی و با نقشآفرینی ویل اسمیت ساخته شده، گاردنر صاحب دو عنوان کتاب فوقالعاده پرفروش منتخب نیویورکتایمز هم هست. یکی اتوبیوگرافیش (خود-زندگینامه) با نام "به سوی خوشبختی" است و دیگری هم "از جایی که هستی شروع کن: کسب درسهای زندگی، از جایی که هستی تا جایی که میخواهی بروی" نام دارد.
اما قبل از اینکه زندگی وی چنین مورد توجه جهانیان قرار گیرد، گارتنر با پسر کوچکش در خیابان زندگی میکرد. در آن زمان وی سعی می کرد شغلی در یک مرکز بورس دست و پا کند. البته در این زمینه هیچ تجربهای و تحصیلات دانشگاهی نداشت. اما با تلاش فراوان توانست در دوره آموزشی Dean Witter Reynolds پذیرفته شود. اما با درآمد ماهیانه بسیار کمی که داشت، همسرش طاقت نیاورده و آنها را ترک کرد.
او سرانجام به سخنگوی انگیزشی و مدیرعامل Gardner Rich LLC تبدیل شد و شعبات آن را در نیویورک، شیکاگو و سانفرانسیسکو تاسیس کرد.
بنابر گفته وبسایت گارتنر، کودکی وی "با تنگدستی، خشونتهای خانوادگی، الکلیسم، سواستفادههای جنسی و بیسوادی خانواده" همراه بوده است.
جیول پس از اخراج، یک ماه بیخانمان بود و در یک پارکینگ به مرگ نزدیک شد.
جیول پس از اینکه کارش را از دست داد، مجبور شد در خیابان بخوابد. این خواننده فوقمشهور در مصاحبهای میگوید: "من بالاخره بیخانمان شدم، زیرا رئیسم از من تقاضای رابطه جنسی داشت و هنگامی حاضر نشدم به خواسته او جواب دهم، نه تنها حقوقم را نداد، بلکه اخراجم کرد."
مرا از محل زندگیم بیرون انداختند، زیرا پولی برای پرداخت اجاره نداشتم.
خب، با خودم فکر کردم مدتی را در ماشینم زندگی میکنم، تا اینکه دوباره روی پای خودم بایستم. اما کلیههایم مشکل داشتند و نتوانستم شغل دیگری پیدا کنم، زیرا اغلب اوقات بیمار بودم. من هیچ بیمهای نداشتم و نزدیک بود در پارکینگ یک اورژانس بمیرم. زیرا به دلیل نداشتن بیمه مرا پذیرش نمیکردند.
اما پس از یک ماه سرگردانی، بالاخره توانستم دوباره سراغ آوازخوانی رفته و از بیخانمانی نجات یابم.
داستان بیخانمانی و فقر مایکل اوهر در فیلم "The Blind Side" الهام بخش مردم دنیاست
در سالهای کودکی و نوجوانی مادر اوهر یک معتاد کراکی بود که در پناهگاههای دولتی میخوابید و او در خیابانها پرسه میزد. اما سرانجام توسط یک خانواده پولدار به فرزندی پذیرفته شد، در کالج دانشگاه میسیسیپی سرگرم فوتبال شد و سرانجام در سال ۲۰۰۹به لیگ NFL و تیم بالتیمور ریونس راه یافت.
زندگی الهام بخش وی در سال ۲۰۰۶ توسط مایکل لویس به کتاب "The Blind Side: Evolution of a Game" و پس از آن فیلم The Blind Side تبدیل شد.
پس از آنکه جنیفر لوپز نوجوان با مادرش سرشاخ شد، ماهها کف سالن رقص میخوابید.
جنیفر لوپز در ۱۸ سالگی خانه را ترک کرد. زیرا وی میخواست رقصنده شود، اما مادرش اصرار داشت که وی به دانشگاه برود. هنگامی که دیگر نتوانستند یکدیگر را تحمل کنند، جنیفر خانه را ترک کرده و تا ماهها کف سالن رقص می خوابید.
او پس از چندماه موفق شد یک شغل رقصندگی در اروپا دست و پا کند و پس از برگشت توانست به سریال کمدی In Living Color پیوسته و نقش رقصنده کمکی را بر عهده بگیرد.
امروز در ۴۵ سالگی، این خواننده، بازیگر، تهیه کننده و طراح مشهور بیش از ۳۰۰ میلیون دلار دارایی دارد.
هری هودینی، شعبده باز مشهور، در سن ۱۲ سالگی از خانه فرار کرده و در خیابان گدایی میکرد
هودینی از سنین جوانی دریافت که میخواهد یک شعبده باز شود، لذا در ۱۲ سالگی با یک ماشین کرایه از خانه فرار کرد و سرانجام به میسوری رسید.
چند سال بعد وی به نیویورک رفت تا با پدرش زندگی کند. اما آنها بسیار فقیر بودند و لذا هودینی مجبور بود در خیابان گدایی کند.
او کار حرفهای خود را از ۱۷ سالگی آغاز کرد.
استیو هاروی، مجری تلویزیونی، قبل از جهش بزرگش، برای سه سال در فورد تمپو مدل ۱۹۷۶ زندگی میکرد.
این بازیگر ۵۷ ساله و شخصیت شناخته شده تلویزیونی به مجله پیپل میگوید اواخر دهه ۱۹۸۰ کارش به عنوان یک کمدیت آغاز کرد و با یک اتفاق، ناگهان بیخانمان شد.
این مجله مینویسد هاروی سه سال تمام در اتومبیل فورد تمپو ۱۹۷۶ زندگی میکرد. کار وی شستن دستشویی هتلها، پمپبنزینها یا استخرهای شنا بود. اما سرانجام موفق شد به برنامه تلویزیونی Showtime at the Apollo راه یابد.
شاید آن اتفاق، بزرگترین شانس زندگی هاوری بود.
هیلاری سوانک بازیگر برنده اسکار مدتی با مادرش در یک ماشین زندگی میکرد
گفته میشود سوانک کودکیش را در یک تریلر یدک گذراند. سپس با مادرش به کالیفرنیا آمد تا از سنین نوجوانی مشغول بازیگری شود. قبل از آنکه نقشی را به دست آورد، ماهها با مادرش در اتومبیل و یک خانه خالی زندگی میکرد.
وی در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: "ما دوستی داشتیم که قصد داشت خانهاش را بفروشد. و پس از اسباب کشی به ما گفت. ببینید این خانه هیچ اسباب و اثاثیهای ندارد، اما شما میتوانید شبها را اینجا بمانید. در طول روز هم اینجا را ترک می کنید تا خریداران خانه را ببینند. لذا ما تشکهای بادی خریدیم. آنها را باد کرده و شبها میخوابیدیم. صبحها هم همهچیز را جمع کرده و میرفتیم."
او تا سن ۳۰ سالگی دو جایزه اسکار برد و اکنون سرمایهای ۴۰ میلیون دلاری دارد.
تا ۱۰ سالگی چارلی چاپلین آموخت که چگونه در خیابانهای لندن زندگی کرده و زنده بماند.
پس از مرگ زودهنگام پدر چارلی، مادرش به بیمارستان روانی منتقل شد . لذا چارلی و برادر کوچکترش مجبور بودند به شکلی زندگی شان در خیابان را ادامه دهند. پدرو مادر چارلی در برنامههای نمایشی کار میکردند، لذا وی و برادرش هم تصمیم گرفتند این راه را دنبال کنند. و امروزه وی را به عنوان یکی از مشهورترین و بزرگترین بازیگران عصر فیلمهای صامت میشناسیم.
درو کاری هنگام بیخانمانی در لسآنجلس تلویزیون پلاسمایی را به ۴۰ دلار فروخت
کاری در کلیولند اوهایو بزرگ شد و در ۸ سالگی پدرش را از دست داد. وی در سال ۲۰۱۰ هنگام صحبت برای اعضای سازمان Friends of Youth میگوید وقتی وی راه خودش را پیدا کرد، از اوهایو برای دیدنش به کالیفرنیا رفت و سرانجام در لاسوگاس بیخانمانی پایان یافت. او راضی بود که یک تلویزیون پلاسما را به ۴۰ دلار بفروشد یا آن را با جعبهای ماکارونی و پنیر عوض کند.
این بازیگر، کمدین، مجری تلویزیونی و خیٌر نوعدوست اکنون سرمایه ۱۶۵ میلیون دلاری در اختیار دارد.
نویسنده: عباس واحدی
رابطه شما، چه یک رابطه جدی عاشقانه باشد چه نباشد، باعث میشود احساس هیجان و خوشبختی در زندگی کنید. ولی بسیاری افراد فقط بخاطر ترس از تنهایی در روابط ناراحتکننده میمانند، حتی اگر آن رابطه قادر به برطرف کردن نیازهایشان نباشد.
هرکس نیاز به احترام، محبت و عشق در رابطه دارد ولی اگر طرفتان قادر به تامین اینها برای شما نباشد، شاید بهتر باشد به ادامه این رابطه بیشتر فکر کنید. اگر این ۱۰ مشکل را در رابطهتان دارید، محبور نیستید آن رابطه را تحمل کنید.
1. بیاحترامی کلامی
یک رابطه سالم قبل از هر چیز با احترام متقابل شروع میشود. نباید هیچوقت کسی که بددهنی میکند، تحقیرتان میکند یا باعث میشود به هر ترتیبی احساس ناراحتی کنید را تحمل کنید. حتی اگر با هم وارد بحث و جدل میشوید، این حق را به هیچکدام از شما نمیدهد که با بیاحترامی با هم رفتار کنید.
2. کنترلگرایی
اگر طرفتان نمیتواند تحمل کند که بدون اینکه به شما تهمت بزند از جلو چشمانش دور باشید، به هیچ عنوان مجبور به ادامه رابطه با او نیستید. هیچوقت نباید کسی را که فکر میکند باید شما را در هر نقطه از زندگیتان کنترل کند تحمل کنید.
3. بی اعتمادی
اعتماد متقابل برای بقای هر رابطهای لازم است. اگر نمیتوانید به طرفتان اعتماد کنید. یا باید درمورد این موضوع با او حرف بزنید یا قبل از اینکه این بیاعتمادی عمیقتر شود، از آن رابطه بیرون بیایید. در یک رابطه هر دو طرف باید با هم احساس راحتی و آزادی کنند و فقدان اعتماد دوطرفه موجب نابودی یک رابطه خواهد شد.
4. آویزان بودن
البته احساس خواسته شدن در یک رابطه کاملاً طبیعی است ولی اگر مراقب نباشید ممکن است بیش از اندازه شود. بیشتر افراد از بودن با کسی که در بعضی کارهایش درخواست کمک میکند یا هرازگاهی نیاز به در آغوش گرفتن یا دردودل کردن دارد، لذت میبرند. اینها در رابطه کاملاً طبیعی است، ولی چیزی که طبیعی نیست فرد آویزانی است که به نظر میرسد بدون شما قادر به انجام هیچ کاری در زندگیاش نیست. کسی که هیچ استقلال شخصیتی در کنار شما از خود نشان نمیدهد، یک علامت هشدار است.
5. اولویت ندادن به شما
بااینکه زندگی به جز رابطه قسمتهای مهم دیگری هم دارد، ولی طرفمقابلتان باید به شما نسبت به مسائل دیگر زندگیاش اولویت دهد. مثلاً اگر او بیشتر از اینکه با شما وقت بگذراند با دوستان خودش است، یعنی رابطهاش با شما را چندان جدی نمیگیرد. هیجوقت لازم نیست کسی که به شما احساس خاص بودن نمیدهد را تحمل کنید. شما شایسته کسی هستید که با شما مثل یک پادشاه یا ملکه رفتار کند.
6. منفیگرایی
البته منفیگرایی بخشی از هر رابطه در زندگی است ولی نباید به آن درمقابل مثبتگرایی اولویت داد. داشتن نگرش منفی در زندگی منجر به داشتن افکار منفی و در نهایت ذهنی منفی خواهد شد. کسانی که روی نقاط منفی مسائل تمرکز میکنند معمولاً انرژی کمتری دارند، دیگران را بخاطر مشکلاتشان مقصر میدانند و به طور کلی، افراد جالبی برای معاشرت نیستند. هیچوقت با کسی که تا این اندازه منفیهای زندگی را میبیند نمانید چون شما را هم به راه خود خواهد کشاند.
7. عدم دسترسی احساسی
طرف مقابل شما باید همیشه از نظر احساسی در دسترس شما باشد، درغیراینصورت نمیتوانید یک رابطه موفق با او داشته باشید. اگر احساس ناامنی کند یا برای ابراز احساساتش خجالت بکشد، یعنی مشکلات عمیقی دارد که قبل از وارد شدن به یک رابطه باید به آنها رسیدگی کند.
8. کسی که به حرفهایتان گوش نمیدهد
هر دو شما باید برای حرف زدن صادقانه و آزادانه با هم احساس راحتی کنید. اگر طرفتان از آن دسته افراد است که فقط خودش حرف میزند طوریکه شما احساس میکنید عقاید و افکار شما هیچ اهمیتی ندارد، یعنی برای شما بعنوان یک انسان ارزشی قائل نیست.
9. کسی که از رویاها و اهدافتان حمایت نمیکند
وقتی نوبت به آرزوها و اهدافتان میرسد، طرفتان باید بخواهد ۱۵۰٪ از شما حمایت کند. هیچوقت نباید کسی را که به جای تشویق شما در راه رسیدن به اهدافتان، به شما حسادت میکند که سعی میکند موفقیتهای شما را دست کم بگیرد تحمل کنید.
10. بیمسئولیتی
و آخر اینکه نباید هیچوقت کسی که تمایلی به زیر بار مسئولیت رفتن ندارد را تحمل کنید. مسئولیتهای افراد بزرگسال به هیچ وجه شوخی نیست و هر کس باید بتواند میزانی از مسئولیتها و وظایف زندگی را بر عهده بگیرد و برای همه چیز به شما تکیه نکند.
وبسایت روزیاتو - حامد آل محمد: این روزها هوای برخی مناطق کشورمان برفی است. همین چند روز پیش بود که خیلی از شهرها در این ایام پاییزی سپیدی برف را تجربه کردند. برف احتمالا زیباترین پدیده طبیعی است که رخ می دهد و به جرات می توان گفت که تمام مردم دنیا عاشقش هستند. طراوت و امیدی که برف همراه خود می آورد، با هیچ رویداد جوی دیگری قابل مقایسه نیست.
برخی از افراد، حاضرند کیلومترها مسافت را طی کنند تا بتوانند این پدیده شگفت انگیز را از نزدیک ببینند. بیشتر ما با ساختار شیمیایی و شکل فیزیکی برف آشنا هستیم. اما در این رابطه حقایق و نکاتی وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ما در این ایمیل قصد داریم به ۹ مورد از آن ها اشاره کنیم. همراه ما باشید تا بیشتر با این نکات آشنا گردید.
بزرگترین دانه برفی دنیا، ۴۵ سانتیمتر پهنا و ۲۰ سانتیمتر ضخامت داشت. بر اساس اطلاعات درج شده در کتاب رکوردهای گینس، این دانه غول پیکر، بیست و هشتم ژانویه سال ۱۸۸۷ میلادی در ایالت مونتانای آمریکا یافت شده است.
ساختار پیچیده کریستال های برف، باعث می شود که سطوح بسیار کوچک آن، نور مرئی را منعکس کند. آن ها نور خورشید را جذب کرده و دوباره آن را بازتاب می دهند. به همین دلیل، برف سفید رنگ به نظر می رسد.
3. بارش 2.5 متر برف تنها در یک روز
شهر کاپراکوتا در جنوب کشور ایتالیا، رکورد دار سریع ترین بارش برف در دنیاست. در پنجم مارس سال گذشته، تنها در هجده ساعت دو و نیم متر برف بارید. نکته جالب اینجاست که شهر ذکر شده، در جنوب قرار دارد و حتی در رشته کوه های آلپ هم نیست. این شهر تقریبا ۱۴۲۰ متر از سطح دریا بالاتر است و به خاطر همین بارش سنگین شناخته می شود.
پیست اسکی بیکر شهر واشنگتن آمریکا، شاهد سنگین ترین بارش برف در دنیا بود. در زمستان سال ۱۹۹۸ میلادی، ارتفاع برف این منطقه به بیش از دو متر و نود سانتیمتر رسید. پیست اسکی نزدیک به کوه بیکر قرار دارد. تصور کنید در آن سال چه میزان برف در این ناحیه باریده است.
5. بیشتر آب های شیرین موجود بر روی زمین یخ زده هستند
هشتاد درصد آب های شیرینی که بر روی زمین قرار دارند، به صورت برف و یخ هستند. آن ها ۱۲ درصد سطح سیاره ما را تشکیل می دهند.
هنگامی که دید شما به کمتر از ۴۰۰ متر کاهش یابد، طوفان به وجود آمده، به اصطلاح "کولاک" نامیده می شود. بادهایی که این پدیده را به وجود می آورند، معمولا ۵۶ کیلومتر بر ساعت و یا بیشتر سرعت دارند. طوفان ها باید حداقل برای سه ساعت ادامه داشته باشند تا بتوان آن ها را جزء کولاک ها به حساب آورد. اگر تمام شرایط ذکر شده وجود نداشته باشند، تنها می توان آن را یک طوفان برفی نامید.
7. سالانه ۱۰۵ طوفان برفی در ایالات متحده رخ می دهد
این تعداد طوفان برای یک کشور بسیار زیاد است. آن ها معمولا دو تا پنج روز باقی می مانند و در ایالت های مختلفی روی می دهند.
8. اسکیموها بیش از ۱۰۰ کلمه به معنای برف دارند
تعداد ریشه هایی که در زبان های اسکیموها برای کلمه برف استفاده می شود، معادل با تعداد به کار رفته در زبان انگلیسی است. اما ساختار آن ها به گونه ایست که می توان ریشه ها را برای تشکیل یک کلمه تغییر داد.
9. چرا دانه های برف شش ضلعی هستند؟
اتم اکسیژن، جاذبه زیادی به ابرهای الکترونی اتم های هیدروژن دارد و آن ها را به یکدیگر نزدیک می کند. این فرایند باعث می شود که بار هیدروژن ها مثبت باشد و مرکز ساختار "V" شکل، بار منفی به خود بگیرد. هنگامی که دیگر ملکول های آب در تشکیل دانه درگیر می شوند، بارهای مخالفی که درباره آن ها صحبت نمودیم، به یکدیگر جذب شده و ساختار سه بعدی منحصر به فرد و دارای شش ضلع را تشکیل می دهند.
هر ملکول آبی که در تشکیل دانه های برف شرکت می کند، از همین فرایند پیروی نموده و به همین دلیل است که ما دانه های برف را به شکل شش ضلعی می بینیم.
فرماندار تهران با تاکید بر اینکه نه تنها در سطح شهرستان تهران بلکه در کل کشور موردی از ابتلا به آنفولانزای فوق حاد پرندگان مشاهده نشده است، افزود: تدابیر لازم برای پیشگیری از این بیماری در سطح شهرستان تهران اتخاذ شده است.
عیسی فرهادی گفت: در دومین جلسه کارگروه سلامت و امنیت غذایی شهرستان که با محوریت بررسی و راههای پیشگیری از آنفولانزای فوق حاد پرندگان برگزار شد، مقرر شد صدا و سیما نکات بهداشتی را در قالب زیرنویس مکرر به شهروندان ارائه دهد.
او افزود: خوشبختانه نه تنها در تهران بلکه در کل کشور موردی از ابتلا به این بیماری در انسان دیده نشده است، اما رعایت نکات بهداشتی برای پیشگیری از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا برای دستگاههای ذیربط بر اساس شرح وظایفشان تصمیماتی از جمله تاکید بر رعایت نکات بهداشتی اتخاذ و ابلاغ شد.
فرهادی ادامه داد: رعایت نکات بهداشتی به ویژه برای کودکان و افراد مسن به طور جدی مورد تاکید قرار گرفته است؛ چرا که این گروهها بیشتر در معرض مبتلا به این بیماری هستند. فرماندار تهران در تشریح برگزاری دومین جلسه کارگروه سلامت و امنیت غذایی شهرستان که با موضوع آنفولانزای فوق حاد پرندگان و راههای پیشگیری از آن برگزار شد، گفت: در این جلسه گزارش مبسوطی به صورت شفاهی و تصویری توسط رییس مرکز بهداشت غرب تهران و دبیر کارگروه سلامت و امنیت غذایی شهرستان تهران ارائه و بر همکاری رسانهها در این زمینه تاکید شد.
او ادامه داد: در این جلسه عنوان شد که ویروسهای آنفولانزای نوع A. B. C در انسان ایجاد بیماری میکند. نوع A شامل انواع مختلف با درجات متفاوتی از نظر شدت بیماریزایی (از فرم خفیف تا بسیار شدید) است. همچنین انواع H۵ و H۸ که از نوع A هستند باعث بیماری بسیار شدید در پرندگان میشوند که آنفولانزای فوق حاد پرندگان نام دارد. پرندگان وحشی، مرغ و خروس، بوقلمون، مرغ شاخدار، پرندگان زینتی، شترمرغ، اردک و غاز از میزبانهای این بیماری هستند.
فرهادی تاکید کرد: مرغداریهایی که قرنطینه شدهاند در حوزه شهرستان تهران نبودهاند و تاکنون در سطح این شهرستان در هیچ مرغداری این بیماری مشاهده نشده است.
راههای انتقال آنفلوآنزای پرندگان به انسان
تماس با مرغ و پرندگان آلوده یا محیط پرورش مرغ و پرندگان آلوده، پرکنی و ذبح پرندگان اهلی و وحشی آلوده، تماس با فضولات پرندگان اهلی و وحشی آلوده، خوردن گوشت نیم پز پرندگان و تخم مرغ نیم پز آلوده و تماس با پرندگان وحشی و پرندگان آبزی آلوده، راههای انتقال بیماری آنفولانزای پرندگان است.
راه پیشگیری
استفاده و مصرف مرغ های ارایه شده با نظارت سازمان دامپزشکی بلامانع است. همچنین شست وشوی مکرر دست با آب و صابون به مدت ۳۰ ثانیه پس از تماس با پرندگان بسیار اهمیت دارد.
خوردن گوشت مرغ و تخم مرغ کاملا پخته شده، هیچ خطری از نظر ابتلا به بیماری آنفولانزای پرندگان ندارد.
واکسن های موجود تنها در جلوگیری از ابتلا به بیماری آنفولانزای فصلی (انسانی) موثرند.
به گفته رییس مرکز بهداشت غرب تهران و دبیر کارگروه سلامت، امنیت غذای شهرستان تهران، از ابتدای سال ۹۵ تا کنون انتقال آنفولانزای فوق حاد پرندگان از انسان به انسان گزارش نشده و تمام موارد ابتلا از طریق تماس مستقیم با پرندگان آلوده بوده است.
نکاتی در باره آنفولانزا
به طور کلی آنفولانزا یک بیماری حاد دستگاه تنفسی و به شدت مسری است. علائم این بیماری به صورت ناگهانی و حاد ایجاد میشوند.
علائم بیماری
تب بیش از ۳۸ درجه، سرفه، گلودرد، سردرد، لرز، کوفتگی بدن، احساس خستگی، اسهال و استفراغ در برخی بیماران، علائم بیماری آنفولانزا هستند. افراد مبتلا به این بیماری یک روز قبل تا هفت روز پس از بروز علائم (معمولا تا یک روز پس از قطع تب به شرط عدم مصرف داروی تب بر) میتوانند ویروس بیماری را انتقال دهند.
راههای انتقال بیماری
بیماری آنفولانزا از انتقال انسان به انسان صورت می گیرد. فرد مبتلا به بیماری با عطسه و سرفه، ویروس را در هوا منتشر می کند و انسانی که در تماس نزدیک با بیمار باشد با تنفس هوای آلوده به ویروس مبتلا می شود.
راه دیگر انتقال، از راه تماس است. به این ترتیب که دست در اثر تماس با اجسام آلوده به ویروس آلوده می شود، اگر شخص دست آلوده خود را به چشم، دهان یا بینی بمالد، ویروس را وارد بدن خود می کند و به بیماری مبتلا می شود.
مهم ترین راه انتقال ویروس در محیط های بسته پرجمعیت مثل مترو، اتوبوس و … از طریق سرفه یا عطسه است.
افرادی که بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری هستند
سالمندان بالای ۶۵ سال، زنان باردار(خصوصا در سه ماهه دوم و سوم بارداری)، مبتلایان به بیماری های مزمن ریوی، قلبی، کلیوی، آسم، دیابت و نقص ایمنی(سرطانها و…) افرادی هستند که بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به بیماری، قرار دارند.
درمان
بیماری آنفولانزا در بیشتر موارد خفیف است؛ استراحت کردن، نوشیدن مکرر مایعات و تغذیه مناسب بهترین راه درمان است.
توصیهها
ضروری است بیمار از میوه و سبزیجات تازه به ویژه مرکبات حاوی ویتامین ث همچون لیمو ترش تازه، سیر، موز و غذاهای آبکی مثل سوپ مرغ استفاده کند.
بیمار باید هنگام خروج از اتاق یا عیادت دیگران ماسک بزند. همچنین باید روزانه چند بار در و پنجرهها را در فواصل منظم برای تهویه هوا به مدت پنج تا ۱۰ دقیقه باز کرد.
بیمار باید در صورت تشدید علائم احتمالی بیماری آنفولانزا یا قطع نشدن تب تا بالای سه روز، به پزشک مراجعه کند.
پروانه های شهریار هر سال برای گذراندن زمستان با طی کردن مسافت ۴ هزار کیلومتر خود را از کانادا و آمریکا به مکزیک میرسانند. دانستنیهای جالب در مورد پروانه شهریار و سفر بینظیرش به مکزیک را در ادامه ایمیل ببینید:
پروانه شهریار (Monarch butterfly) با نام علمی (Danaus plexippus) نوعی پروانه از خانواده "فرچهپا" است که هر سال از رشته کوههای راکی برای گذراندن زمستان به مکزیک مهاجرت میکند.
در آغاز قرن بیستم شمار پروانههای شهریار در جهان به شدت کاهش یافت، بهطوری که منطقه زمستانی آنها در بخش مرکزی مکزیک در سال ۲۰۱۱ تنها به ۰,۷ هکتار رسید. این میزان در سال ۱۹۹۷ بیش از ۱۸ هکتار بوده است.
پروانه شهریار هرسال پرواز خود را از کانادا و آمریکای شمالی آغاز میکند و بین ۴ هزار تا ۴ هزار و پانصد کیلومتر را پشت سر میگذارد تا خود را به مناطق گرمسیر در مکزیک برساند. این پروانه در فصل بهار مجددا به کانادا و آمریکا بازمیگردد.
طول عمر پروانههای شهریار تنها دو ماه است. تکمیل این سفر طولانی به چهار نسل از این پروانههای زیبا نیاز دارد.
تحقیقات نشان داده است که هیچ حشرهای در طبیعت وجود ندارد که مثل پروانه شهریار مهاجرت کند و مسافتی ۴ هزارکیلومتری را پشت سر گذارد. با توجه به اینکه عرض بالهای پروانه شهریار تنها به ۱۰ سانتیمتر میرسد میتوان دریافت که طی مسافت چندهزار کیلومتری برای این حشره چقدر دشوار است.
پروانه شهریار برای رسیدن به هدف خود باید روزی ۷۰ کیلومتر را طی کند. حتی دیده شده که برخی از پروانههای شهریار تا روزی ۳۰۰ کیلومتر را نیز پرواز کردهاند.
پروانه شهریار برای رسیدن به زیستگاه زمستانی خود و در میانه راه از شهد گلها تغذیه میکند. اما سئوال اینجا است که چرا این پروانهها مهاجرت میکنند؟
گیاه اِسْتَبْرَق (با نام علمی: Asclepiadoideae) غذای اصلی کرمهایی است که به پروانه شهریار تبدیل میشوند. این پروانه در مسیر مهاجرت زمستانی خود بر روی این گیاه تخمگذاری میکند. کشاورزی و تغییر کاربرد اراضی و همچنین سمپاشی نسل پروانهها را با خطر روبرو کرده است. اما پروانه شهریار مسیر و هدف پرواز خود را چگونه پیدا میکند؟
تحقیقات "اورلی تیلور" (Orley Taylor) از دانشگاه کانزاس آمریکا نشان داده است که پروانههای شهریار برای یافتن مسیر خود به زیستگاه زمستانی و بازگشت به آمریکا و کانادا از خورشید و همچنین میدان مغناطیسی کره زمین استفاده میکنند. پرندگان مهاجر نیز از این دو ابزار برای هدفیابی در پروازهای خود استفاده میکنند.
درههای "سیرا مادره" (Sierra Madre) مکزیک در ماههای زمستان میزبان پروانههای شهریار است. درجه حرارت پایین در این مناطق باعث میشود تا پروانهها در یک نوع حالت "بیحرکتی" قرار گیرند. در این مدت نباید هیچنوع مزاحمتی متوجه پروانهها شود که منجر به تحرک و یا پرواز آنها گردد، زیرا برای هر نوع حرکتی پروانهها باید انرژی مصرف کنند که باعث کاهش ذخیرههای چربی آنها میشود.
محل زندگی پروانههای شهریار در خطر است. درختان کاج، کاج نوئل و سرو در ارتفاع ۳ هزار متری پوشش و محل مناسبی برای این پروانه فراهم میکند. انسانها نیاز خود به چوب را از این منطقه فراهم میکنند، اما حتی قطع شدن یک درخت هم باعث تغییر درجه حرارت برای چند میلیون پروانه میشود.
برای مکزیکیها پروانههای شهریار از اهمیت "افسانهای" برخوردار هستند و آنها را با "ارواح کودکان درگذشته" مربوط میدانند. به همین دلیل فعالین مکزیکی تلاش زیادی برای حفظ محیط زیست پروانههای شهریار بهعمل میآورند. آنها موفق شدهاند تا هرگونه قطع درختان در این منطقه را "فعلا" متوقف کنند. متخصصین میگویند در درازمدت "اکو توریسم" منابع مالی و شغلی مردم منطقه را تامین میکند.
پس از زمستان میلیونها پروانه در فصل بهار خود را آماده بازگشت میکنند. در میانهراه پروانههای ماده بار دیگر تخمگذاری میکنند تا زمینه را برای مهاجرتی که ۴ نسل در آن سهیم هستند، فراهم کرده باشند. بدینترتیب فرزندان نسلی که بسوی زیستگاه زمستانی پرواز کردند، در فصل بهار بسوی زیستگاه والدین خود در آمریکا و کانادا بازمیگردند.
پس از خروج از تخم، لاروهای پروانه شهریار به شکل سیاه – سفید و زرد رنگ درآمده و تغذیه خود را از گیاه استبرق آغاز میکنند که شیرابه "سمی" آن باعث میشود تا هیچ حیوانی علاقهای به خوردن این کرمها نداشته باشد.
از هنگام خروج از تخم تا تکمیل مرحله دگردیسی و پروانه شدن لاروها ۲۵ روز طول میکشد. پروانهها به سرعت قابلیت تولید نسل مییابند. تحقیقات نشان میدهد که با پایان گرفتن تابستان در آمریکا و کانادا در پروانههای این نسل تغییرات هرمونی به وجود میآید و از قدرت جفتگیری آنها کاسته میشود، اما در عوض دارای بالهای قدرتمندی میشوند.
در اواسط ماه فوریه سال ۲۰۱۶ فعالان محیط زیست طی نامهای از روسای دولتهای کانادا، آمریکا و مکزیک خواستند تا مسیر مهاجرت پروانههای شهریار به عنوان یک کریدور تحت محافظت قرار گیرد.
تلفنهای هوشمند و تبلتهای امروزی به اندازه ای خوب طراحی شدهاند که حتی کودکان هم بدون هیچ آموزشی می توانند از آنها استفاده کنند. اما این الزاما بدان معنی نیست که آنها بایستی چنین کنند.
مجموعه رو به رشدی از تحقیقات نشان میدهد که سرگرم شدن بیش از حد با نمایشگرها، به تهدیدی جدی برای دیگر فعالیتهای سالمتر کودکان (از قبیل بازی، مطالعه و خواب) تبدیل شده است.
آکادمی پزشکی اطفال آمریکا هم به تازگی راهنمایی را منتشر کرده و در آن تاکید دارد که استفاده از نمایشگرها برای بچههای ۱۸ ماهه تا ۵ ساله باید به روزی یک ساعت محدود شود. این آکادمی میگوید که بچه های کوچکتر از یک سال و نیم هم اصلا نباید چنین سرگرمیهایی داشته باشند.
البته هنوز یک بخش باستانی از تکنولوژی باقی مانده است که میتواند در تبدیل کودکان به دانشآموزان کنجکاو موثر باشد: کتاب!
در حالی که فرم های تازهتر رسانه بسیار شخصیتر شدهاند، تحقیقات نشان میدهد که کتابهای کاغذی معمول بسیار خوب از عهده جذب کودکان و البته شلیک آنها به دنیای کنجکاویهای فراتر از داستان در حال خواندن بر میآیند.
شین برگن، فیزیکدان و متخصص آموزش در دانشگاه کالج دوبلین میگوید: "قدرت خواندن به همراه فردی دیگر در این است که شما می توانید برخی مفاهیم و تصورات ذهنیتان درباره دنیای بیرون را بیازمایید."
وی میگوید: "هنگامی که والدین برای کودکانشان کتاب میخوانند، نه تنها برخی اطلاعات واقعی درباره موضوع داستان را مطرح میکنند، بلکه هنگامی که کودک معنی عبارتی یا رفتار یک کاراکتر قصه را نفهمد میتوانند نقش یک دستگاه آموزش صوتی را هم بازی کنند. و البته همزمان به سوالات بنیادی ذهن کودک درباره زندگی و جهان هستی پاسخ گویند."
این تعامل میان والدین و کودک چیزی است که از نظر متخصصان آموزش بسیار ارزشمند است. این رویکرد معمولا با عنوان "مطالعه گفتگو محور" شناخته میشود و به اعتقاد برگن دستیابی به آن از طریق ابزارهای دیگر همچون موبایل یا تبلت بسیار سختتر خواهد بود.
برگن میگوید که اصلا آدم دگم و سختگیری نیست، اما معتقد است که کتاب همیشه نقش ویژهای در زندگی کودکان بازی خواهد کرد. زیرا کتابهای کاغذی گنجینهای هستند که کودکان می توانند در ذهن و در واقعیت آنها را حفظ کنند. اگرچه یک کتاب، همیشه یک کتاب است. اما درباره تبلت داستان اینگونه نیست و این ابزار هر لحظه میتواند تبدیل به چیز دیگری همچون بازی، موسیقی یا برنامه تلویزیونی شود.
تحقیقات گذشته هم نشان میدهد که کتابخوانهای الکترونیک هم چندان بهتر نیستد. در برخی مطالعات مشاهده شد والدینی که از کتابخوان الکترونیک برای مطالعه فرزندان کوچکشان استفاده میکنند، معمولا بیش از آنکه وقتشان را برای داستان خواندن بگذارند، مشغول سر و کله زدن با بچه هستند که "این رو اینجوری توی دستت بگیر" یا "این دکمه رو فشار بده" و…
درست است که کودکان به سرعت با سوایپ کردن به چپ و راست روی نمایشگرهای کوچک آداپته میشوند و سرگرمی خود را آغاز می کنند، اما این امر باعث میشود که آنها از ایجاد پیوندهای خانوادگی و همچنین توسعه مناسب و به موقع تواناییهای گفتاری و زبانی به شدت دور شوند.
شاید کتابها نتوانند آن تجربه پر زرق و برق استفاده از آیپد یا اجرای اپیکیشنهای هوش مصنوعی را بازنمایی کنند، اما واقعا کتابها نیازی به چنین رقابتی ندارند.
خواندن کتابهای چاپی واقعی برای کودکان، هدایای بنیادی و ضروری بسیار مهمتری، همچون خیالپردازی، انتقال افکار و عطش سیری ناپذیر برای پرسیدن "چرا" را به آنها ارزانی خواهد داشت.
نوشته: عباس واحدی