افسانه خانه مادربزرگ را همه شنیدهاند؛ خانهای که در یک شب بارانی و ترسناک حیوانات اهلی و وحشی به آنجا پناه بردهاند.
مهندس نادر نوری با اینکه مدرک مهندسی عمران و تخصص زلزله و مترو از یک دانشگاه آمریکایی را دارد و چند خط متروی تهران زیر نظرش راهاندازی شده است اما از وقتی به یاد دارد حیوانات را دوست داشته و همیشه از آنها نگهداری کرده است و به همراه همسر آمریکایی، دو دختر و دو پسرش، مادر و خواهرزاده و سایر اعضای خانواده حمایت و حفاظت از این حیوانات که هر کدام به دلیلی از طبیعت دور ماندهاند را به عهده گرفته است و ۶ سالی میشود که در سازمان محیط زیست این خانه را به عنوان یک مرکز حفاظت و تیمار حیوانات و تحقیقات زیستمحیطی ثبت کرده و حیوانات زخمی و بیمار و صدمهدیدهای که هر کدام خاطره سیاهی از گذشته در ذهن دارند را به این خانه میآورد تا روی زخمهایی که قاچاقچیان و صیادان و یا چرخه طبیعت بر جان و تن آنها نشاندهاند مرهمی گذاشته شود ...
حرف آخر مهندس نوری در روز جهانی حمایت از حقوق حیوانات این بود که آرزو دارد روزی از راه برسد که دست هیچ قاچاقچی و صیادی به حیوانات نرسد. روزی بیاید که یوزپلنگها مجبور نباشند برای تجاوز انسانها به قلمرویشان به کوهستان فرار کنند و روزی فرا برسد که همه انسانها رازهای طبیعت را درک کنند و عشقی که در ذات طبیعت است را در زندگیشان جاری کنند.