راههای خطرناک برای رسیدن به مدرسه
توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود؛ معنای امروزی و سادهاش این است که هر کس به علم و دانش مجهز باشد، قدرت و توانایی هم دارد. بله بخاطر همین است که خیلی ها در راه کسب همین علم و دانش سر از پا نمی شناسند و سختی هایی را بجان خود می خرند. در بسیاری از کشورها کودکان برای رسیدن به مدرسه باید از پلهای معلق خطرناک یا آبراههای باریک گذر کنند. قابل توجه اینکه شهروندان تنگدست این کشورها بخاطر نبود برخی امکانات و اجبار به پیمودن فواصل طولانی، برای فرستادن بچههایشان به مدرسه چاره دیگری ندارند.
کودکان روستای کوهستانی "اتوله ار" در منطقۀ لیانگشان در استان سیچوان چین طاقتفرساترین راه به سوی مدرسه را طی میکنند. آنها هر روز مجبورند از راهی خطرناک در دل این کوه صخرهای بالا بروند و پس از تمام شدن کلاس های مدرسه دوباره از همین راه پایین بیایند.
این کودکان حدود ۹۰ دقیقه از یک نردبان طنابی معلق بالا میروند. تا به حال چندین کودک از بالای این نردبان سقوط کردهاند که شماری از آنان جان خود را از دست دادهاند. مسئولان استان سیچوان اخیرا تصمیم گرفتهاند که نردبانی از جنس فلز روی این صخرهها نصب کنند.
این وضعیت تنها در روستای کوهستانی "اتوله ار" حاکم نیست. در روستاهای منطقۀ "گوانگشی" در جنوب چین هم کودکان به خاطر رسیدن به مدرسه "نونگیونگ" مجبورند دو ساعت تمام یک راه چوبی را از فراز کوه به پایین بپیمایند. این راه خطرناک چوبی هیچ نردهای در کنارههایش نیز ندارد که بچهها بتوانند برای پایین آمدن دستشان را به آن بگیرند.
این دانشآموزان برای رسیدن به مدرسهشان که در روستای کوهستانی "گولو" در استان سیچوان واقع شده، مجبورند چندین ساعت از یک راه باریک کوهستانی بالا بروند. این راه در برخی از جاها تنها حدود ۵۰ سانتی متر عرض دارد. بچهها برای گذر از این قسمتها باید چسبیده به صخره، آهسته به سمت جلو حرکت کنند، در غیراینصورت خطر سقوط درون پرتگاه وجود دارد.
راهی که این کودکان برای رفتن به مدرسه از آن میگذرند، شاید به خطرناکی مسیر روستای "گولو" در چین نباشد، اما بسیار طاقتفرسا است. ظاهره که در مراکش زندگی میکند، روزانه ۲۲ کیلومتر را در دل راهی دشوار و سنگلاخی برای رسیدن به مدرسه طی میکند. ظاهره روزانه ۴ ساعت را در مسیر خانه به مدرسه و برعکس سپری میکند.
کسی که در منطقۀ "بویولالی" اندونزی قصد رفتن به مدرسه را داشته باشد، نخست باید از پس یک آزمون سربلند بیرون آید: آزمون حفظ تعادل روی پلی باریک بر فراز رودخانه "پیپه". آنهایی که عجله دارند حتی با دوچرخه از روی این پل چوبی می گذرند که به هیچوجه نمیتوان گفت کار آسانی است.
یک مورد شگفتانگیز دیگر در اندونزی: این پل لرزان در ناحیۀ حکومتی "لیباک" مدت زیادی تنها از یک ریسمان آویزان بود. دانشآموزان مدرسهای که در آن سوی رودخانه قرار دارد، مجبور بودند هر روز این راه خطرناک را طی کنند. اکنون یک پل جدید جای این پل مرگبار را گرفته است.
ماجراجویی ناشی از ضرورت محض: کودکان یک روستای دورافتاده در استان "ریزال" در فیلیپین با چنین قایقهایی که از چوب بامبو ساخته میشوند، خود را به مدرسه میرسانند. میلیونها کودک فیلیپینی هر روز مجبورند برای رسیدن به مدرسه از چنین راهها و موانع دشواری گذر کنند.
دو پسربچه فیلیپینی در حالی که به زور خود را روی یک تیوب جای دادهاند از مدرسه به خانه بازمیگردند. بخشی از مسیر روزانه آنها گذر از تُندآب رودخانه است. لباس مدرسه این بچهها باید برای روز بعد کاملاً خشک باشد.