عوامل دهگانه و ویران کننده روابط زناشویی
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ
این مقاله از زبان دکتر دبرا کی. فیلِتا، مشاور متخصص مشکلات زناشویی است.
او با نگاه ناامیدی که روی صورتش بود گفت، "ما داریم طلاق میگیریم."
وقتی میخواست نیمه پر لیوان را ببیند، لحن صدایش عوض شد. "اما به نفعمان است. چند سال اخیر نتوانستیم رابطهمان را درست کنیم. خیلی با هم فرق داریم."
تا ساعتها بعد از مکالمهای که با او داشتم، صدایش در گوشم میپیچید. به لیست تفاوتهایی که با همسرم داشتم فکر میکردم. ما هم تفاوتهای زیادی با هم داشتیم. آیا امکانش هست که زوجی که تا این اندازه با هم فرق دارند، ازدواجی خوب و خوش داشته باشند؟
من بعنوان یک مشاور ازدواج هر روز با زوجهایی روبهرو میشوم که برای مشاوره پیشم میآیند. اما مشکلات آنها اغلب نه بخاطر خیانت است، نه اعتیاد و نه اذیت و آزار. آنها درواقع مرگی آرام و تدریجی را کنار هم تجربه میکنند. عباراتی مثل، "ما خیلی با هم فرق داریم"، "ما تفاهم نداریم"، "زندگی خوبی برای ما باقی نگذاشته" با اینکه خیلی معصومانه به نظر میرسند اما شدیداً کشنده هستند.
عوامل مختلفی میتوانند سد راه زندگی زناشویی شما شوند اما بیشتر وقتها چیزهای جزئی هستند که اصلاً به چشم نمیآیند ولی در ازدواجتان رخنه میکنند. برای اطمینان از موفقیت ازدواجتان باید مراقب عوامل زیر باشید. بزرگترین عواملی که ازدواج شما را تهدید میکند :
1. اولویتهای خانوادگی
مهمترین منبع استرسزا در روابط بیشتر زوجها، روابطی است که خارج از آن دو نفر است. والدینتان، خواهر و برادرهایتان و دوستانتان را دستکم نگیرید. باید بدانید که وقتی به همسرتان "بله" گفتهاید یعنی او را به همه آدمهای دیگر مقدم کردهاید. خیلی از ازدواجها فقط بخاطر همین ضعف در اولویتدهی دچار مشکل میشوند. هر کس آنها را سمتی میکشد بدون اینکه به سمت همدیگر کشیده شوند. زوجها در ازدواجهای سالم یاد میگیرند که همدیگر را به هرکس و هرچیز دیگر مقدم بدانند.
2. فقدان ارتباط کلامی
این حقیقت دارد که زوجها به طور متوسط فقط چند دقیقه در روز با هم ارتباط کلامی باکیفیت دارند. هرجومرج زندگی خیلی راحت شما را درگیر خود میکند و باعث میشود نتوانید با همسرتان صحبت کنید. اما زندگی بدون ارتباط کلامی زندگی زناشویی موفقی نخواهد بود. سعی کنید برای حرف زدن با همدیگر وقت بگذارید.
3. استرس
اینکه استرسمان را سر همسرمان خالی کنیم کار بسیار سادهای است. خیلی از ما عادت داریم تا وقتی پایمان را به منطقه آرامشمان یعنی خانه نگذاشتهایم همه چیز را در خودمان نگه داریم و بعد که وارد خانه شدیم منفجر شویم. زوجهای سالم باید از استرسشان برای نزدیکتر شدن به هم و تکیه کردن به همدیگر استفاده کنند، حالا منبع این استرس هرچه که باشد: از مشکلات مالی گرفته تا مشکلات کاری و بیماری.
4. تکنولوژی
اخیراً وبلاگ مردی را خواندم که تصمیم به طلاق گرفته بود، فقط اینکه میخواست از تلفنهمراهش طلاق بگیرد. این یک واقعیت است، خیلی از ما همیشه و در همه حال این عامل خطرناک برهمزننده روابط را همیشه با خودمان حمل میکنیم. خیلی از ما وقتمان را در دنیای مجازی پرهرجومرج تکنولوژی و شبکههای اجتماعی تلف میکنیم، بدون اینکه وقتی برای صمیمیتر کردن رابطه با همسرمان بگذاریم. پس تلفنهایتان را خاموش کنید، تلویزیون را از برق بکشید و سعی کنید برای همسرتان وقت بگذارید.
5. خودخواهی
ازدواج یک درس دائمی و بزرگ از خودخواه نبودن است. و ما یا اجازه میدهیم که این تجربه ما را بهتر کند و یا تلختر میشویم. اینکه کسی را بر خودمان مقدم کنیم کار سختی است چون ذات ما طوری است که خودمان را به همه چیز و همه کس مقدم بدانیم. هربار که به خودمان جواب مثبت میدهیم، به ازدواجمان جواب منفی دادهایم زیرا ازدواج مرد در مقابل زن نیست، بلکه ما در مقابل من است.
6. نبخشیدن همدیگر
بخشیدن و فراموش کردن یکی نیستند. وقتی نتوانیم این را بفهمیم، ناراحتیهایمان را برای مدتی طولانی در خودمان نگه میداریم. و این ناراحتیها در آخر شروع به ویران کردن زندگیهایمان از داخل به بیرون میکنند. اما بخشش به معنی تبرئه کردن دیگران نیست، به معنی آزاد کردن خودمان است برای اینکه اجازه دهیم خداوند که خود بخشاینده متعال است، ما را التیام دهد.
7. مرزهای سست
ما معمولاً به استراتژی تهاجمی در ازدواج فکر میکنیم و فراموش میکنیم که استراتژی دفاعی هم به همان اندازه اهمیت دارد. ممکن است همه کارها را درست انجام دهیم اما بااینوجود یادمان برود که چیزهای آسیبرسان را بیرون کنیم. دایرهای دور ازدواجتان بکشید و با محافظت از احساساتتان، روابطتان و زمانی را که درکنار هم صرف میکنید، از ازدواجتان هم محافظت کنید.
8. گذشته
بدترین کاری که میتوانیم در حق رابطهمان انجام دهیم این است که همسرمان را با گذشتهاش تعریف کنیم، نه با چیزی که الان هست. درست است که گذشتههایمان روی زندگی همه ما تاثیر دارد اما فقط زمانی که خودمان اجازه دهیم میتواند زمان حالمان را کنترل کند. خیلی مهم است که واقعیت گذشتههایمان را به هم بگوییم اما مهمتر این است که با دیدن تغییراتی که خداوند در زندگی همسرمان ایجاد میکند، به گذشتههای همدیگر احترام بگذاریم. آنچه قبلاً بوده را فراموش کنیم تا بتوانیم به سمت آینده پیش برویم.
9. عدم صداقت
چرا یک دروغ کوچک به اندازه یک دروغ بزرگ خطرناک است؟ چون هر دو آنها یک تاثیر بر صمیمیت شما دارند. صداقت در ازدواج مثل زنجیری است که شما دو نفر را به هم وصل میکند. برداشتن یکی از حلقههای زنجیر یا ده تا از آنها یک کار را انجام میدهد: ایجادِ جدایی. اگر اشتباهاتی در ازدواجتان مرتکب شده باشید یا چیزی را از همسرتان پنهان میکنید، الان وقتش است که به دنبال اعتراف باشید. زیرا رابطهای که با بیصداقتی جلو رود، دیگر رابطه نیست.
10. غرور
"من بزرگترین مشکل ازدواجم هستم" موضوعی است که پاول تریپ در زمینه روابط به آن اشاره میکند. وقتی بتوانید به خودتان نگاه کنید آنوقت میتوانید رابطهای خوب برقرار کنید. نگاه کردن به خودتان یعنی اشتباهات و نقصهایتان را تشخیص داده و روی کمبودهایتان کار کنید. اما برای خیلی از ما اینکار سخت است. دلیل آن هم غرور است. برای بیشتر ما راحتتر این است که انگشت اتهام را به سمت دیگری بگیریم و بقیه را به خاطر عدم موفقیت رابطه مان مقصر بدانیم. اما زمانی که مسئولیت را از روی دوش خودتان برمیدارید، درواقع رابطهتان را رها کردهاید. چون مشکل بین شما هر چه که باشد، همیشه دو نفر مقصر هستند نه فقط یک نفر.
تا این عوامل ازدواجتان را از هم نپاشیده، زمانش رسیده که زره را از تنتان بیرون آورده و سپرتان را زمین بیندازید. امیدواریم درک و شناخت لازم برای تشخیص این عوامل آسیبرسان را داشته باشید تا بتوانید از ازدواجتان در برابر آنها محافظت کنید.
۹۴/۰۹/۲۵