یک جین هنری که هر مرد باید داشته باشد
در این دوره زمانه کار را به جایی رساندهاند که برای انگشت در دماغ کردن هم دورهی آموزشی برگزار میکنند و در انتها مدرک مورد تأیید وزارت علوم و مایکروسافت میدهند. ما هم پیش خودمان گفتیم ما چه چیزی از بقیه کم داریم؟ شاخ و دُم هم که داریم! همینجا دورهَمی یک آموزشگاه هنرهای مردانه راه میاندازیم و مدرک میدهیم. این شما و این هم یک جین هنر مردانه :
1. شقه کردن گوسفند
حاجی از مکه برگشته و گوسفندی که از وبسایت "گوسفند زنده دات کام" خریدید، در حال بَ بَ کردن است. باید مثل یک مرد کارد را بردارید و بیخ گلوی گوسفند بگذارید و خونش را جلوی پای حاجی بریزید. بعد هم صلابه وردارید و گوسفند را از پا آویزان کنید و پوست آنرا قلفتی بکنید و محتویات سیرابیاش را در جوب خالی کنید و بعد قسمتهای مختلف گوسفند را شقه کنید و داخل سبد بریزید تا بین در و همسایه تُقص کنید.
2. غذا گرفتن از هیئت
جلوی در هیئت محشر کبری است و کم مانده مردم روی گردن همدیگر سوار بشوند و با ته قابلمه بر مغز یکدیگر بکوبند. مرد آن است که در این وانفسا پاتیل به دست از لای جمعیت آدمخوار وارد آشپزخانه بشود و پس از آنکه دیگ را از تا خرخره از قیمه امام حسین پر کرد با افتخار سرش را کج کند و یواشکی از در پشتی فرار کند تا غذای نذری را به منطقهی امن برساند.
3. کم کردن روی باجناق سر فوتبال
فرض میکنیم که در مورد فوتبال بوقِ بوق هستید. نه عکس با شورت ورزشی دارید و نه به هیچ کجای گربه لگد زدهاید. اصلاً فرق بین "اوت دستی" و "مایلی کهن" را نمیدانید. اما بعد از باخت استقلال در دربی تهران باید چنان دمار از روزگار باجناق استقلالیتان در بیاورید که خون گریه کند. عبارت "گر دست فتادهای بگیری مردی" را ببوسید بگذارید کنار و تا میتوانید جوکها و اساماسهایی که برای استقلالیها درآوردهاند را بخوانید و الکی بخندید.
4. داشتن یک عکس باجذبه
برای اینکار یا از ژستهای همفری بوگارت یا عکس روی جعبهی گز کرمانی کمک بگیرید یا عکسهای قبل از ازدواجتان را ببینید و از آنها الهام بگیرید. اگر یک رستوران کبابی یا سیراب شیردانی دارید که چسباندن عکس با جذبه داخل رستوران از ملزومات این کار است. اما در خانه هم باید یک عکس با قیافهی عبوس به دیوار بکوبید تا پرچمتان بالا باشد. اصلاً میتوانید مقالهی ۲۰ تکنیک برای خوش عکسی را بخوانید و از تکنیکهایی که بین زن و مرد مشترک است کمک بگیرید.
5. خوشپوش بودن
اگر پس کلهی حاجی مراد گاتسالُف و آرتور تایمازف را گرفتید و کلههایشان را به هم کوبیدید، اما با تیپ کت و شلوار و کتونی سفید پرفکت استپس سوار موتور شدید و در شهر دوره افتادید، انتظار نداشته باشید که هر کسی شما را دید بگوید "گُل کاشتی مرد!". به جایش میگویند "این یارو بود؟ این که بلد نیست لباس بپوشه!" البته اینها شوخی است، هر کسی توانست چنین کاری بکند مرد که چه عرض کنیم خرس گریزلی است.
اما اگر میخواهید یک مرد درجه یک باشید سعی کنید تیپی بزنید که مو لای درزش نرود. لباس شیک و پیک و اتو کشیده با کراوات مناسب و بوی ادکلن شما را به جرج کلونی نزدیک میکند. تیشرت خوش رنگ و شلوار جین درست حسابی و ته ریش باحال شما را به بردلی کوپر تبدیل میکند و موی بلند ناخون سیاه واه واه واه شما را به حسنی نگو بلا بگو شبیه میکند.
6. ساکت کردن بچه
ساعت ۵ صبح است و مثل بقیهی مردم در خواب ناز هستید که ناگهان، بچهای که چند ماه پیش با همکاری مادرش به این دنیای فانی آوردهاید صدایی شبیه هیولای فیلم Eraser Head از خودش متساعد میکند و شما همانطور که خوابِ خواب هستید با استایل دراکولا از جایتان بلند میشوید و سیخ مینشینید. میدانیم سخت است ولی خواهشاً روانی نشوید. قبول کنید که شیوههای ارتباطی کودک خیلی محدود است و مطمئناً اگر بلد بود خودش بلند میشد و میرفت در یخچال را باز میکرد و یک چیزی میخورد.
بچه را بلند کنید و بغل کنید و یواش تکانش بدهید و با صدای کلفت برایش "تو حوض خونه ی ما، ماهیای رنگارنگ، بالا و پایین میرن، با پولکای قشنگ…" را بخوانید تا آرام بگیرد. شما با این کار ۵ دقیقه وقت برای مادر بچه خریدید که بیدار شود و بچه را شیر بدهد.
7. هندوانه رسیده انتخاب کردن
یکی از زحماتی که در راه مرد شدن باید متحمل شوید این است که وارد میوه فروشی شوید و بدون توجه به حرفهای میوه فروش خودتان یکی یکی هندوانهها گِرد و قلمبه را بردارید و با کف دست تِپ تِپ روی آنها بزنید تا ببینید که کدامشان صدای بَمتری میدهند. این کار خیلی کیف میدهد. برای تقلب در کسب این هنر، میتوانید چند تای اولی را به شرط چاقو بخرید تا هم ضایع نشوید هم لِم کار را یاد بگیرید.
8. رزرو میز در رستوران
یکی دیگر از هنرهای مردانه این است که دست ماه پیشونی را بگیرید و به یکی از این رستورانهای شیک ببرید که با پیانو آهنگ میزنند. برای اینکار باید معمولاً از یک هفته قبل زنگ بزنید اما اگر یادتان رفته بود اینکار را به موقع انجام بدهید یکی دیگر از هنرهای مردانه به کار میآید. از طریق تلفن یا حضوری (که دومی بهتر است) با احساسات مسئول رزروشن رستوران بازی کنید تا گریهاش را در بیاورید و یک میز به دست بیاورید. میتوانید بگویید ماه پیشونی سرطان پیشانی دارد و ۵ ساعت بیشتر به آخر عمرش باقی نمانده!
9. جا کردن خرت و پرت در صندوق عقب
مردها عاشق صندوق عقب و چپاندن بند و بساط در آن هستند بهطوری که در این کار خستگی ناپذیر ظاهر میشوند. شش من خرت و پرت به یک مرد واقعی بدهید تا آنرا در صندوق ماشین جا کند. آخرش یک بخچهی دیگر هم بیاورید و خواهید دید که چهطور آن را در سه جاف صندوق جا میکند.
در این کار یک قانون ساده وجود دارد به این ترتیب که بهتر است اجسام سنگینتر در وسط صندوق قراربگیرند تا فرماندهی ماشین راحتتر باشد. اگر رانندگیتان مثل رانندههای ماشینهای سرقتی است، بهتر است بار و بُنه را به خوبی سفت کنید بعد لاستیک دود کنید. کسانی هم که قصد جا کردن جسد در صندوق عقب دارند میتوانند با راهنمای تلفنی حمل جسد به شماره سه رقمی ۱۱۰ ارتباط برقرار کنند.
10. خلاص کردن حیوان زخمی
سعی کنید از بچگی با شکستن قلکهای خوکی سفالی شروع کنید تا در بزرگسالی موقعی که میان چشمهای حیوان را نشانه رفتهاید، انگشتتان روی ماشه نلرزد. ممکن است همه جورحیوانی نصیبتان شود. خیلی از حیوانهای زخمی را میتوان با فشار دادن بیل بر روی گردنشان راحت کرد، بعضیها با فشار دادن چکمه بر روی مغزشان خلاص میشوند و برای گنده مندهها باید تفنگ برنوی پدربزرگ را برداشت و همانطور که گفتیم بین دو چشمشان را نشانه گرفت و شلیک کرد. البته گزینهی دیگری هم هست که حیوان را به کلینیک دامپزشکی انتقال بدهیم.
11. لبخند زدن در حین دریافت جوراب
انگار فرقی ندارد تولدتان باشد، روز عشاق باشد و یا روز مرد باشد، مطمئناً تا آخر عمرتان میلیونها جوراب دریافت خواهید کرد. پس بهتر است تمرین کنید تا لبخندی مخصوصِ دریافتِ جوراب ابداع کنید تا کادو دهنده ناراحت نشود. شما به رشد و توسعهی صنعت نساجی کمک بسیاری میکنید.
12. آرام کردن خانمها
از آداب جنتلمنی به دور است که ببینید خانمی در حال زنجموره کردن است و کماکان چشم از مسابقه فوتبال برندارید. وقتی با خانمی مواجه میشوید که در حال آبغوره گیری است (نه هر جور آبغورهگیری)، دستمال کاغذی به دست به نزدیکش بروید. طوری جلو بروید که انگار به یک اسب آبی زخمی نزدیک میشوید که هر آن احتمال دارد بپرد و گازتان بگیرد. خیلی ملایم و آرام خود را نزدیک کنید و دستمال کاغذی را از جعبهاش خارج کنید. بعد بگویید: "شرمنده که مسدع اوقات میشم. کاری از دست من بر میآد؟" چه جواب داد و چه مثل جغد نگاهتان کرد، دستمال کاغذی را تا کنید و آرام به سمتش دراز کنید. حتماً یادتان باشد که بگویید "دماغی نیست" چون زنها در اوج ناراحتی هم سوسولتر از شما هستند.