شوخی دورهمی با برندهای کاردرست موبایل
در گذشته تمرکز شرکتهای تولید کننده تکنولوژی بر روی تولید کامپیوترهای دسکتاپ بود، اما عصر ارتباطات حکم کرد تا این روند تغییر کند و کامپیوترها و تلفنها با هم مخلوط شده و به اندازه جیب آدمها کوچک بشوند. اکنون چند سالی است که با عرضه گوشیهای موبایل هوشمند، نه تنها کامپیوتر و تلفن و اسباببازی و چراغقوه وارد پاچهتان شدهاند، بلکه کم مانده ناخنگیر و کارت ملی و جا سیگاری و قندان هم به چیزهای دیگر بچسبند و اصلاً خدا را چه دیدید شاید از الان به صرافت افتادهاند که چطور میتوان گوشی موبایل را با گوشت و پوست انسان پیوند داد تا رسماً به عضوی از بدن در بیایند و با خود مغز سینک شوند! فعلاً آینده را به آیندگان میسپاریم و نگاهی میاندازیم به برندهایی که در زمان حال بر روی دریای مواج بازار موبایل در حال موج سواری هستند. با ما باشید با نگاهی تقریبا بیرحمانه به برندهای برتر تولید موبایل.
Apple
رتبه فعلی برند در دنیا: ۱
علیرغم دعاهای رقبا، حتی بعد از افقی شدن استیو جابز هم کِرم به سیب گاز خورده نیفتاد که هیچ، رکورد فروش تاریخ بشر را هم شکستند تا اینطور به نظر برسد که لابد آن بزرگوار نقش انگل را در شرکت ایفا مینمودند. در واقع رکورد فروش اپل به حدی بیمارگون است که هم اکنون این شرکت پول در گردش بیشتری نسبت به وزارت خزانهداری آمریکا در اختیار دارد و اگر اراده کند میتواند به راحتی IBM را بخرد و به گاوداری تبدیل کند. از موفقیتهای مستمر اپل همین بس که اگر فردا صبح مادر ترزا را بهعنوان مدیرعامل خود منصوب کنند، نامبرده میتواند فقط با خالی کردن حساب بانکی شرکت، به هر امریکایی ۵۰۰ هزار دلار دستی قرضُل پسنده بدهد. همین اپل در سالهای اول حیاتش یک شرکت زپرتی ۲ نفری بود با بیزنس پلنی مشابه یک ترشی فروشی، که استیو چاقه به صورت دستی کامپیوتر سر هم میکرد و استیو لاغره آن را آب میکرد. اما هم اکنون معتبرترین برند دنیاست و ۸۰ هزار کارمند را در ۱۵ کشور دنیا نان میدهد. با این حال برای شرکتی با این عظمت، نداشتن نمایندگی فروش و عدم ارائه خدمات پس از فروش در سایر کشورهای دنیا، یک نقطه ضعف بزرگ به شمار میرود. انگار که مسئولان این شرکت فقط برای مردم کشورهای مرفه و پیشرفته ارزش قائلند و مردم بقیه کشورها برای استفاده از خدمات گارانتی باید دنبالشان بدوند.
ویژگیهای بارز اپل: فروش خفن – سرهم کردن محصولات با کیفیتی که قرار است در حد لالیگا باشد اما اگر بود که با زمین خوردن به خاکشیر تبدیل نمیشد – استخدام آدمهای خلاق برای ساخت محصولاتی کسل کننده که آدمهای پول خرج کُن آنها را بخرند و بهعنوان ماسماسکهایی باحال دستشان بگیرند – آویزان شدن به شعارهای هیپیگری و صلح طلبی – الگو برداری از سبک ساندویچی در فروش محصولات با شعار "هر کی نوشابه میخواد اول باید ساندویچ سفارش بده" – تا استیو جابز بود جمع و جور بودن محصولات هم یکی از ویژگیهای بارز اپل محسوب میشد – داشتن سیاستهای نسبتاً متکبرانه – برخورداری از طرفداران جان برکف در سرتاسر دنیا
Samsung
رتبه فعلی برند در دنیا: ۷
چیزی که شما از سامسونگ میدانید Samsung Electronics است که موبایل و وسایل الکترونیکی میسازد اما در واقع این شرکت یکی از زیر مجموعههای شرکت غول آسای سامسونگ هولدینگ است که از کشتی و آسمانخراش بگیر برو تا ادوات جنگی و تجهیزات هوا فضا میسازد.
شرکت اصلی سامسونگ (در لغت به معنی سه ستاره) را فردی به نام لی بیونگ چول در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان یک شرکت تجاری ثبت کرد که کارش خرید و فروش پفک و پارچه و آفتابه و این جور چیزها بود. اما به مرور گسترش پیدا کرد تا به این غول بیشاخ و دم تبدیل شد. معادل استیو جابز در این شرکت فردی است به نام لی کون هی که وقتی در سال ۱۹۹۳ اوضاع شرکت را رو به زوال دید، به کارکنان شرکت گفته بود برای اصلاح شرکت باید همه چیزتان را عوض کنید، به جز خانواده. چند سال بعد که دید هنوز کیفیت محصولات به درد لای جرز میخورد از ۲۰۰۰ کارمندش خواست که ۱۵۰ هزار موبایل و فکس و پرینتر را روی هم تپه کنند. بعد بایستند و تماشا کنند که او چطور زیر این آشغالها کبریت میکشد. به خاطر همین سختگیریها هم اکنون برند سامسونگ هفتمین برند برتر دنیاست و ۲۳۶هزار نفر در ۷۹ کشور دنیا از این شرکت فیش حقوقی دریافت میکنند.
ویژگیهای بارز سامسونگ: این شرکت به بیوجدانی معروف است تا حدی که اگر بداند فنآوریای را فقط خودش تولید میکند هر قیمتی عشقش بکشد روی آن میگذارد – دوربینهای موبایل سامسونگ از بابت کیفیت دوربین فوقالعاده هستند – در تولید صفحه نمایش هم کسی به گرد پای محصولات شاخ سامسونگ نمیرسد، در تولید پردازنده، حافظه رم و حافظه فلش هم یکی از رهبران بازار است – اما رعایت نکردن کپی رایت و کِش رفتن تکنولوژی دیگران هم از دیگر خصائص مجموعه دیو صفت سامسونگ است – اگر هم نتوانند تکنولوژیها را قبل از وارد شدن به بازار کِش بروند، منتظر میمانند تا ببینند بقیه چهکار میکنند تا در صورت لزوم بدون کوچکترین احساس رودربایستی از تکنولوژیشان تقلید کنند – از بس که اندروید هنگ میکند مردم نام آنراهنگروید گذاشتهاند – انگار سامسونگ شرکتی بی در و پیکر است که سالی ۱۰۰ تا گوشی بیرون میدهد – بدنه پلاستیکی گوشیهای فعلی آن آدم را یاد اسباب بازی میاندازد – ضد آب بودنش هم فقط برای زدن پوز اپل خوب است نه برای وقتی که گوشیتان داخل حوض بیفتد – اما برخلاف اپل انتخابهای بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد – با توجه به جهانیتر بودن برند سامسونگ خدمات پس از فروش آن در کشورهای جهان سوم خیلی بهتر از اپل است.
شروع کار سونی حتی از سامسونگ هم محقرتر بود. این شرکت تولید کننده محصولات الکترونیکی، کارش را بعد از پایان جنگ جهانی دوم به ریاست ماسارو ایکوبا با ۸ نفر کارمند و ۴۶۰ یورو سرمایه اولیه، در یک پاساژ چند طبقه در توکیو شروع کرد. اوایل این شرکت یک اسم ژاپنی داشت اما بنیانگذاران دوست داشتند یک اسم باحال روی آن بگذارند که همه دنیا از آن سر در بیاورند. کلمه من در آوردی Sony ترکیبی بود از واژه Sonus در لاتین به معنی صوت و صدا، و واژه محاورهای Sonny به معنی "پسر" که از واژههای محبوب فرهنگ امریکایی در دهه ۵۰ میلادی بود. اولین محصول تولید شده با برند سونی هم یک ترانزیستور رادیویی بود. در دهه ۸۰ سونی تا مرز ورشکستگی پیش رفت اما با تغییر مدیریت جان تازهای گرفت و با افکار تازهای که به شرکت تزریق شد جلوه بین المللی به خود گرفت. ایده ساخت سیدی و پلیاستیشن در همان دوره، در شرکت سونی مطرح شد. از آن زمان به بعد سونی در صنعت تفریح و سرگرمی و ساخت وسائل الکترونیکی مشغول به فعالیت است و البته علیرغم شهرتی که برای خود بههم زده، اما از بابت سودآوری اقتصادی حسابی ترکمون زده است. ضرر تقریباً ۷ میلیارد دلاری سونی در دهه گذشته سونی را مجبور کرد تا در فوریه ۲۰۱۴، خط تولید لپتاپهای وایو را به یک شرکت سرمایهگذاری ژاپنی واگذار کند و در عوض بیشتر به تلویزیون ساختن بچسبد. در ضمن ترجیح دادند برای ساخت و بازاریابی پلیاستیشنهای جدید هم با چینیها شریک بشوند.
اما فعالیت سونی در بازار موبایل از سال ۲۰۰۱ شروع میشود که با شرکت سوئدی اریکسون هم کاسه شدند تا چیزی از بازار پر سود موبایل نصیبشان شود. اوایل فروششان مفت نمیارزید اما بالاخره در سال ۲۰۰۳ به یک سود درست حسابی رسیدند. زمانی رسیده بود که سونی اریکسون و نوکیا قلدرهای بازار موبایل بودند تا اینکه با ظهور iPhone این دو از کورس رقابت خارج شدند. در سال ۲۰۱۲ سونی سهم اریکسون را با چیزی نزدیک به یک میلیارد یورو خرید و فعالیتش در بازار موبایل را صرفاً به تولید اسمارتفونهای با کیفیت Xperia محدود کرده است.
ویژگیهای بارز سونی: در حالی که نام این شرکت معنی "صدا" میدهد اما اولین چیزی که از این شرکت به ذهن آدم متبادر میشود "تصویر" تلویزیونهای آن است – حتی اگر در حمام خانهتان روشور نداشته باشید، اما حداقل یکی از محصولات این شرکت را در خانه دارید – اگر هم نداشته باشید حداقل ۱۰ بار در حوالی میدون توپخونه رؤیت شدهاید که دنبال یکی از آن ساخت ژاپنهای اصلش میگشتهاید – گوشیهای Xperia انقدر در مسیر ضد آب شدن خوب پیش میروند که احتمالاً چند سال بعد سونی اجبار میکند که باید روزی نیم ساعت گوشی را زیر شیر آب بگیرید وگرنه خراب میشوند – گوشیهای سونی در هر چیزی از رقبای خود عقب باشند اما در رزولوشن دوربین رده اول را به خود اختصاص دادهاند.
Nokia/Microsoft
رتبه نوکیا برند در دنیا: ۹۸
رتبه مایکروسافت در دنیا : ۵
تولید کننده بعدی موبایل در این لیست ما، شرکت نوکیا است که در امر تولید موبایل پیشکسوتی برای خودش محسوب میشود. در واقع این شرکت در سال ۱۸۶۵ تأسیس شده است و در اوایل کارش تسمه و کابل تولید میکرده. نوکیا از اسم رودخانهای در فنلاند به همین نام گرفته شده است که خودش در زبان فنلاندی قدیمی معنی سمور میدهد. عکسی که از مؤسس آن موجود است شبیه این عکسهایی است که بر روی اسکناسها یا بطریهای زهرماری چاپ میکنند. اولین تماس ماهوارهای که در سال ۹۴ برقرار شد از طریق همان گوشیهای معروف نوکیا به انجام رسید که اگر آنرا در خورجین خر میانداختی هنوز نوک آنتنش بیرون بود.
احتمالاً شما هم اگر در سرزمینی مثل فنلاند زندگی میکردید که به سرمای خرکُش معروف است، دوست داشتید که در این آب و هوا یک وسیله ارتباط از راه دور همراهتان بود تا بتوانید به کمک آن هر وقت که با کسی کار داشتید دست در جیبتان کنید و شمارهاش را بگیرید. البته چیزی که در ذهن طراحان اولیه نوکیا جا افتاده بود این بود که باید وسیلهای طراحی کنند که در کنار کارهای مخابراتی، اگر گاهی ماشین در برف گیر کرد هم بتوانند آنرا به جای آجر با خیال راحت زیر لاستیک ماشین بگذارند تا بکس و باد نکند.
تا قبل از ظهور پدیده اسمارتفون، نوکیا یک تنه در جهان آقایی میکرد و میتوانست بقیه کمپانیها را با عبارت " بچه برو دنبال بازیت" خطاب قرار دهد اما اکنون دیگر نوکیا آن یال و کوپال سابق را ندارد. گوشیهای نوکیا که از سیستم عامل سیمبیان بهره میبردند در اوایل پیدایش اسمارتفون، مقاومت کردند و تا مدتی اوسنه را از دست ندادند اما نهایتاً مُچشان در مقابل پهلوانانی نظیر iOS و اندروید خوابید.نوکیاییها که سالها سوز برف خورده بودند، زورشان آمده بود که آمریکاییهای سوسول و آسیاییهای ریزه پیزه بیایند و نانشان را آجر کنند. از این رو چاره را در آن دیدند تا دست به دست مایکروسافت به مِهر، پلتفورم خویش کنند آباد. اینگونه بود که ویندوزفون سر برآورد. این دوستی ساده در نهایت منجر به ازدواج مایکروسافت با نوکیا شد و درسال ۲۰۱۳ مایکروسافت توانست قسمتهای موبایل سازی نوکیا را به عقد خودش در بیاورد. البته این پیوند برای آنها ۶ میلیارد یورو خرج برداشت. حاصل این ازدواج که لومیا باشد هم بچه خوشگلی است.
ویژگیهای بارز نوکیا – مایکروسافت: تقریباً میتوان گفت از بیشتر گوشیهای تولیدی این شرکت میتوان بهعنوان سلاح سرد استفاده کرد، با این تفاوت که پلیس شما را به خاطر حمل آن دستگیر نمیکند – قُپی دیگری که طرفداران نوکیا میآیند این است که آنتندهی گوشیهایشان از بقیه گوشیها بهتر است اما من جرأت نمیکنم بگویم این داستان افسانهای بیش نیست چون طرفداران نوکیا مثل طرفداران اپل و سامسونگ نیستند که بخواهند فحش بدهند، بدون هیچ بحثی فقط گوشی را پرت میکنند توی صورت آدم – در گوشیهای قدیمی نوکیا شما از این نعمت بهرهمند بودید که باتری به این زودیها شارژ خالی نمیکرد – قلچماقی و خرکاری گوشیهای نوکیا را در هیچ گوشی دیگر نخواهید دید – ۱۱۰۰ + بازی مار + آهنگ نوکیا.
نماینده دیگر شرق آسیا در این فهرست شرکت هواوی است که توسط رِن ژنگ فی، یکی از مهندسان سابق ارتش آزادیبخش خلق چین در دهه ۸۰ میلادی تأسیس شد. هواوی در لغت به معنی "دستاورد باشکوه" است. این شرکت هم مثل اقتصاد چین، پلههای ترقی را چهار تا یکی طی کرده است و با پشت سر گذاشتن شرکت اریکسون در سال ۲۰۱۲، همکنون بزرگترین تولید کنندهی قطعات مخابراتی در دنیاست. اگر میخواهید موبایلی داشته باشید که همه کارهای گوشیهای اپل و سامسونگ را با کیفیتی استاندارد انجام بدهد و خیلی هم خرج روی دستتان نگذارد باید گوشیهای این برند را سُرمهی چشمتان کنید.
میتوان گفت همانکاری که اپل و سامسونگ با ۲ میلیون تومان برای شما انجام میدهند را هواوی با زیر ۱ میلیون تومان برایتان انجام میدهد. اما برای هواداران خون دل خوردهی اپل و سامسونگ این برند تُنبون نمیشه. نکته سرّی در مورد هواوی این است که معلوم نیست این شرکت به چه صورت اداره میشود. آیا متعلق به دولت چین است یا سهامداران خصوصی در مورد آن تصمیم میگیرند؟ هر چه که هست خود هواوی خیلی دوست ندارد درباره آن شفافسازی کند.
ویژگیهای بارز هواوی: ارزان و خوشقیافه و با کیفیت استاندارد.
HTC
رتبه برند در دنیا: بالای ۱۰۰
HTC جوانترین برند تولید کنندهی گوشیهای موبایل است که در سال ۱۹۹۷ فعالیتش را در تایوان شروع کرد. در سال ۱۹۹۸ که ما به خاطر پیروزی تیم ملی فوتبالمان بر امریکا در مسابقات جام جهانی فرانسه، نصفه شب به داخل خیابان ریخته بودیم و در خیابان بوق پیروزی میزدیم، مهندسان این شرکت تایوانی صبحانهشان را خورده بودند و عازم شرکت شده بودند تا اولین وسیلهی الکترونیکی لمسی بیسیم که در جیب جا بشود را طراحی کنند. اما چیزی که باعث پُز دادن HTC است و کارمندان آن همیشه در مراسم خواستگاری به عنوان آس حُکم رو میکنند، این است که اولین اسمارتفون اندرویدی جهان محصول این شرکت بوده، اولین اسمارتفون مایکروسافتی و همینطور اولین گوشی مایکروسافتی که ۳G را پشتیبانی کرد، مال HTC است (سال ۲۰۰۲). HTC با معرفی محصولات متنوع و زیبا پیشرفت خوبی در بازار موبایل داشت تا جاییکه در سال ۲۰۱۱ که بهترین سال این شرکت محسوب میشود، نوکیا را پشت سر گذاشت و پس از اپل و سامسونگ به سومین برند برتر تولید کننده موبایل و نود و هشتمین برند با ارزش دنیا تبدیل شد.
در بازار آمریکا که HTC از نظر فروش سامسونگ و اپل و بلکبری را هم پشت سر گذاشت و تا میتوانست فروخت. در این مرحله بود که HTC تصمیم گرفت کار خود را گسترش بدهد و از همینرو شروع کرد به بستن قرارداد با شرکتهای دیگر. در مقعطی، Beats بیش از نیمی از سهام این شرکت را خرید. البته دنیا همیشه به کام HTC شیرین نبود. در سال ۲۰۱۲ که اپل و سامسونگ فتیله رقابت را بالا کشیدند HTC بال و پرش سوخت و برتری خود در بازار امریکا را به شکل فجیعی از دست داد، ارزش سهامشان تا ۹۰ درصد افت کرد و فروش جهانیشان هم ۳ درصد آب رفت و مجبور شدند تمام سهام Beats را هم بفروشند تا جاییکه همسایه دیوار به دیوار شرکت شایعه درست کرده بود که در همان دوره، تعدادی ازکارمندان، مدیرعامل این شرکت را با خواهش و تمنا از لب پنجره کشیدند پایین.
قرار بود محصول پرچمدار این شرکت به نام HTC One نجاتشان بدهد که به خاطر بازاریابی ضعیف چنین اتفاقی نیفتاد تا با ۹۸% کاهش سود، HTC در تأمین پول قند و چایی شرکت هم بماند. پس از اینکه چند نخ سیگار کشیدند و مدیربازاریابیشان را رأس ساعت ۹ شب، داخل سطل مکانیزه سر کوچه گذاشتند، تصمیم گرفتند با اعمال تغییرات در شرکت آب رفته را به جوی بازگردانند. تایوانیها با تعویض ساختمان اصلی شرکت، سال ۲۰۱۳ را، سال " به سلامتی تغییرات" نامگذاری کردند و با بستن قراردادی تپل با بازیگر معروف آمریکایی، رابرت داونی جونیور (بازیگر فیلمهای مرد آهنی و شرلوک هلمز) او را بهعنوان چهره تبلیغاتی شرکت استخدام کردند و لقب "محرک تغییرات" را به او دادند. میتوان گفت داور تا ۹ شمرد اما هر جوری بود HTC خودش را از کف رینگ جمع و جور کرد و صاف ایستاد تا ببیند در ادامه رقابت چه میشود.
ویژگیهای بارز HTC : طراحی گوشیهای HTC حداقل از گوشیهای سامسونگ که خیلی بهتر است و اگر اندروید پسند باشید بیشتر با گوشیهای HTC حال میکنید – اما دلیل اینکه اندرویدیها بیشتر سامسونگ میخرند این است که خدمات پس از فروش HTC چنگی به دل نمیزند – اما از آنجا که مدتی لباسهایشان را با Beats زیر یک آفتاب خشک میکردند، کیفیت کارت صدا و هدستهایشان خیلی گولاخ است.
Lenovo – Motorola
رتبه برند در دنیا: بالای ۱۰۰
برند امریکایی موتورولا کارش را در اواخر دهه ۲۰ میلادی بهعنوان تولید کننده رادیو ماشین شروع کرد و اسمش هم از دو کلمه Motor به معنی ماشین و Ola که همان آهنگ و صدا باشد، مشتق شده است. این دو کلمه را که سر هم کنیم معنی موتورولا میشود " صدا در حرکت" . بعداً این شرکت به کارمندانش گفت که اگر چیزهای بیشتری بسازید حقوقتان را بیشتر میکنیم. این بود که در دهه ۳۰ دامنه ساخت و ساز شرکت به تولید بیسیمهای دستی کشید و پلیس امریکا به مشتری جدید آنها تبدیل شد. واکی تاکی معروف را هم در دهه ۴۰ رو کردند. در جریان جنگ جهانی دوم هم موتورولا بیسیمهای خوبی را برای ارتش متفقین میساخت که بارها به دادشان رسید؛ تا جاییکه در جدول برندهای باارزش امریکایی در جنگ جهانی دوم، نود و چهارم شد. بعد از جنگ جهانی موتورولا که روزی نمیتوانست امنیت شغلی کارمندان خود را تا ماه آینده تضمین کند، کار خود را به حدی گسترش داد که شروع کرد برای ناسا تجهیزات رادیویی بسازد.
نیل آرمسترانگ جمله معروف "این قدم کوچک من قدم بزرگی برای بشریت بود" را از طریق یکی از همین اسباببازیهای موتورولا مخابره کرد. چند سال بعد اتفاق بزرگی رخ داد و در ۱۹۷۳ موتورولا موفق شد اولین تلفن موبایل دنیا را بسازد که البته اندازه خربوزه مشهد بود. معروفیت دیگر این شرکت که آرم معروفش شبیه بالهای خفاش است، برای تهیه ریزپردازندههای آتاری و کمودور و همینطور کامپیوترهای مکینتاش اپل است. پیشرویهای موتورولا ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۹۹۸ نوکیا از این شرکت جلو زد و عنوان بزرگترین فروشنده تلفن همراه در دنیا را از آن خود کرد. در سال ۲۰۰۰ موتورولا سرویس GPRS را بر روی گوشی موبایل عرضه کرد. در سال ۲۰۱۱ شرکت موتورولا به دو قسمت تقسیم شد. آن یکی که لوگوی آبی دارد و اسمش Motorola Solutions است، ابزار مخابراتی برای پلیس میسازد و دیگری که لوگوی قرمز دارد و اسمش Motorola Mobility است، موبایلجات تولید میکند. آن یکی که لوازم پلیس میسازد فرزند خلف شرکت موتورولای اصلی است و موبایلیه بچه سر راهی بوده که الان برای خودش یلی شده است. شرکت معظم گوگل که دومین برند برتر دنیاست موتورولا موبیلیتی را یکجا خرید و فقط اسم برند آنرا با قیمت ۲٫۵ میلیارد دلار به شرکت چینی Lenovo فروخت. هماکنون گوشیهای موتورولا در چین درست میشوند.
ویژگیهای بارز موتورولا: موتورولا هم مثل سایر برندهای آمریکایی در ایران نمایندگی رسمی ندارد و تا بخواهد محصولات جدیدش به پاساژ علائدین ایران برسد موهای آدم رنگ دندانهایش میشود، حالا که مالکیتش به چین منتقل شده احتمالاً از این جهت بهتر خواهد شد – گوشیهای موتورولا بدنه محکم و چغر و بد بدنی دارند – ویژگی اصلی این گوشیها طراحی زیبای آنهاست که نظیر ندارد – دست موتورولا انقدر در طراحی باز است که قیمت بعضی از گوشیهای لوکس آن سر به فلک میکشد – موتورولا پیرمرد موبایلهاست و آنموقع که بقیه این برندها پوشکشان را خیس میکردند موتورولا نفسکش میطلبید – اما طرفداران این برند؛ هر کسی به بلیزر و کادیلاک و شورلت و فورد موستانگ مدل ۶۹ و این چیزها علاقه داشته باشد و سیگار مارلبرو بکشد و پیراهن و شلوار U.S Polo تنش باشد، اصولاً گوشیاش هم باید موتورولا باشد.
LG
رتبه برند در دنیا: بالای ۱۰۰
ال جی با نام اولیه صنایع شیمیایی Lak-Hui که بصورت خودمانی به آن Lucky میگفتند، کارش را در سال ۱۹۴۷ در کره جنوبی شروع کرد و بعد از گسترش تولید محصولات پلاستیکیاش، شرکت Goldstar را هم تولید کرد. Goldstar اولین رادیوی کرهای بود که به بازار آمد و اگر در خرت و پرتهای پدربزرگتان بگردید احتمالاً یکی از این رادیوها را پیدا کنید. بعداً Lucky و Goldstar به یکدیگر ملحق شدند و نام LG از آنجا شکل گرفت (که البته بعداً شعار "Life’s Good – زندگی خوب / کالای زندگی" را هم برای آن ساختند). از آنجا که Lucky به تولید محصولات بهداشتی شهرت داشت، هنوز هم که هنوز است الجی فعلی یک سری از محصولات بهداشتی نظیر صابون و خمیردندان و پاک کنندههای مختلف را داخل کره تولید میکند. ال جی مدتی با شرکت فیلیپس شراکت داشت که بعد از چند سال فیلیپس تمام سهامش را فروخت. مدتی هم بر اساس گزارشهای comScore، در سهم بازار موبایل آمریکا بالاتر از Apple در رده دوم قرار داشت که البته بعد از سال ۲۰۱۳ به رده پنجم سقوط کرد. گندهی گوشیهای ال جی G3 است که طرفداران زیادی هم دارد و به طرز آبرومندانهای میتواند با هیولهایی نظیر iPhone6 و GalaxyS5، Note4 رقابت کند.
ویژگیهای بارز الجی: چیزهایی که ال جی میسازد تا یکی دو سال مثل بنز کار میکنند اما از آن به بعد به روغن سوزی میافتند – تکنولوژی به کار رفته در محصولات ال جی آدم را یاد فیلمهای علمی تخیلی میاندازد – همینطور ریخت و قیافه گوشیها که خیلی فانتزی هستند – اینطور که مشخص است بچههای ال جی با استعانت از انحنای زلف یار گوشی G Flex را طراحی کردهاند – فروشندههای ال جی کمتر از سامسونگ و اپل گوش آدم را میبرند و قیمتهای منصفانهتری بر روی محصولاتشان میگذارند – وقتی که اپل داشت اسمارتفون تولید میکرد مسئولان ال جی و سامسونگ ساید بای ساید همدیگر جهیزیه عروس شامل یخچال و سشوار و مایکروفر و … تولید میکردند.
Xiaomi
رتبه برند در دنیا: بالای ۱۰۰
شاید پس از شنیدن اسم برند فکر کنید که آنها قیچی مخصوص پشم زنی گوسفند میسازند؛ اما بهتر است بدانید که هماکنون شیائومی سومین تولید کننده بزرگ گوشی موبایل در دنیا است و معنی اسمش هم میشود "برنج کوچک". در واقع چند سال پیش بود که شیائومی مخ یکی از مدیران ارشد گوگل به نام هوگو بارا، که معاون ارشد اندروید در گوگل بود، را زد تا برایشان کار کند. گفته میشود بعضی از کارمندان گوگل مرخصی ساعتی گرفتند تا موقعی که هوگو بارا میخواهد سوار هواپیما شود و به چین برود برای او شکلک در بیاورند اما در نهایت کسی که گُل خنده را از روی لبان آنها چید، آقای هوگو بارا بود که موفق شد به همراه شرکت ناشناخته چینی بازار متلاطم موبایل را بار دیگر با یک گودزیلای آسیایی جدید آشنا کند. هر چند که این برند در حال حاضر چندان در بازار جا نیفتاده است و لابد فکر میکنید که من دیوانهای هستم که در حالیکه تخم چشمانم سفید شده و آب دهانم بر روی کیبورد میچکد، هذیان میگویم، اما سال بعد که وارد پاساژ علائدین شدید و دیدید همه سراغ محصولات این شرکت را میگیرند بیخود خودتان را نیشگون نگیرید.
ویژگیهای بارز شیائومی: بچههای کف بازار به آن لقب اپل چین را دادهاند و زیستشناسان معتقدند این شرکت هیولایی است که خیلی سریع رشد میکند – کیفیت محصولات این شرکت باعث فر خوردن موهای زیر بغل شما شده و قیمتهای آن نیز شدیداً رقابتی است – وقت برای این شرکت طلاست؛ در واقع یکی از چیزهایی که باعث شده این شرکت سریع روی غلتک بیفتد این است که با واگذار کردن ساخت قطعات مختلف به تأمین کنندگان غیر، وقت خودش را در سرعت گیرهایی نظیر پتنت و کورس بر سر ساخت سخت افزارهای مدرنتر، تلف نمیکند – شیائومی از آن برندهایی نیست که وقتی گوشی را به شما فروخت برود و پشت سرش را هم نگاه نکند، خدمات پس از فروش و تعامل صادقانه با مشتریان از جمله خصلتهایی است که شما را عاشق این شرکت خواهد کرد.
Dimo
رتبه برند در دنیا: اعتقادی به رتبه ندارد
اینجوری که محصولات اپل و سامسونگ را بیخ دیوار گذاشتیم، لابد الان انتظار دارید بگویم از محصولات دیمو میتوانید بهجای فریزبی برای بازی کردن با سگتان استفاده کنید! اما ما انقدر هم سنگدل نیستیم که چنین چیزهای بیرحمانهای بگوییم. در واقع دیمو توانسته با نوشتن جمله حماسی "Made in Iran" تا حدودی اشک شوق را از چشمان ما جاری کند، اما کیفیت پائین این برند مثلاً ایرانی را هر چشم اشکآلود … که چه عرض کنم… خاک آلود و خون آلود و آستیگماتی هم تشخیص میدهد. اگر بخواهم با شما صادق باشم باید بگویم دیمو خریدن پول دور ریختن است؛ با این حال اگر خریدید بهتر است با آن خیلی نرم برخورد کنید؛ یعنی مثلاً اگر با همان خشونتی که دست در بینی خود میکنید، با همان شدت دیمو را هم فشار بدهید ریغ رحمتش در میآید. به هر حال از برندی که نمیتوان آنرا به انگلیسی گوگل کرد چه انتظاری دارید؟
ویژگیهای بارز دیمو: Made in China – چیزی بین گوشی واقعی و گوشی اسباببازی – مناسب برای اقشار بسیار ثروتمند که پول برایشان علف خرس محسوب میشود.
GLX
رتبه برند در دنیا: اعتقادی به دنیا ندارد
اگر فکر کردید با دیدن دیمو دیگر به آخر دنیا رسیدید و میخواهید بروید آهنگ " وایسا دنیا، وایسا دنیا… مـــــن میخوام پیاده شم" رضا صادقی را گوش کنید، باید بگویم اشتباه کردهاید. حتی اگر دنیا گرد باشد، باز هم در یک جاهایی به انتها میرسد. یکی از این انتهاها GLX است. هرچند که برند دیمو جنس خیلی با کیفیتی تحویل شما نمیدهد، اما لااقل با پخش کردن تبلیغات مضحک به شعور شما توهین نمیکند. واقعاً معلوم نیست چه در سر مسئولان GLX میگذرد که تبلیغ درست میکنند "قفلش با چشمک باز میشه"؟ آنهایی که استفاده کردهاند میگویند هر چیز یک چشمیای که جلوی این گوشی بگذاری هم قفل آنرا باز میکند. از قبیل … پریسکوپ زیردریایی.
دیگر یک بچه پستانکی هم میداند که بازار گوشی موبایل در جهان به حدی رقابتی است که حتی اگر تا خرخره به تکنولوژی روز مسلح باشی و یک تصمیم اشتباه کوچک در بازاریابی بگیری، حتماً با مغز به زمین میخوری، حالا اینکه GLX با تکیه به کدام قدرت ماورائی میخواهد جلوی ابرقدرتهای چند ملیتی با سمبههای پرزور چندین میلیارد دلاری، عرض اندام کند را خدا عالم است. مدیرهای این شرکتهای چند ملیتی روزی، از شدت استرس روزی چند بار سکته ناقص میزنند و دستشوییشان بند میآید، حالا GLX با چه رویی کلیپ اسپایدرمن برای گوشیاش میسازد را اگر شما فهمیدید به من هم بگویید.
ویژگیهای بارز GLX: به راحتی از جیب بیرون میآید و با چشمک باز میشود و چیزهای خارقالعادهای در این مایهها.