آدم نخاله هایی که بهتر است قیدشان را بزنید
آیا وقت آن نرسیده تا در بین دوستان و آشنایان و نزدیکانتان دست به یک خانه تکانی بزنید؟ احتمالاً شما هم از وجودِ نخاله وار برخی افراد در کنار خود حسابی رنج میکشید. این افراد کسانی هستند که شما را آدم حساب نمیکنند، به اعتمادتان خیانت میکنند و به جای اینکه به شما انرژی بدهند، دائم افکار منفی را به شما منتقل میکنند. بدبختی اینجاست که انسان یک موجود اجتماعی است و نمیتواند برود تنهایی در جنگل زندگی کند و گرنه بد فکری نبود. در واقع همین الانش هم ما در جنگل زندگی میکنیم و چیزی که باید دنبالش باشیم نه یک جنگل دیگر، بلکه آدمهای باحال و همدل و با شعوری، که آدم را رو به جلو هل بدهند. برای شروع این خانه تکانی اول بیایید ۱۰ مدل آدم نخاله را شناسایی کنیم، بعدش دیگر با خودتان.
"آدمها به دو دسته تقسیم میشوند. آنهایی که الهامبخشتان میشوند و آنهایی که روحتان را میپوسانند. عاقلانه انتخاب کنید" – هانس هِنسن
1. آنهایی که مثل جاروبرقی، وقتتان را میمکند
ممکن است برخی از اعضای خانواده یا دوستانتان دلشان بخواهد وقت شما را به تصرف خودشان در بیاورند. یک جمله پوسیده هم یاد گرفتهاند که: قسمتی از دوستی بده بستان است و اینکه باید خود را موظف کنی که وقتی را به من اختصاص بدهی و از اینجور چیزها. مطمئناً اگر در مترو یا اتوبوس روی صندلی نشسته باشید و پیرمردی را ببینید که به زورِ عصا سرپا است، از جایتان بلند میشوید تا او بنشیند. اما وقتی ببینید تابلو زدهاند که "اولویت نشستن با سالمندان است" کمی به شما برمیخورد که چرا باید کاری که خودتان اتوماتیک انجام میدهید را به شما گوشزد کنند. برگردیم به دوستان نخاله و پر توقع. خواه ناخواه شما برای دوستانتان وقت میگذارید اما اگر کسی بخواهد به شما گیر بدهد این آدم نخاله محسوب شده و روی اعصاب است.
به محض اینکه فرصت کردید از چنگال چنین افرادی فرار کنید که در غیر اینصورت عمرتان را حسابی تلف خواهند کرد.
اما اعضای خانواده را که نمیتوان کات کرد! پس اینجور موقعها با آنها چهکار کنیم؟ باجناقی دارید که هر چند روز یکبار باتری ماشینش در جاده ورامین خالی میکند و انگار به غیر از شما کس دیگری را نمیشناسد. نصب کردن نرمافزارهای "لیست سیاه" و یا حتی خاموش کردن گوشی موبایل در بعضی از ساعات روز چاره کار است. همه ما به لحظاتی برای خلوت کردن احتیاج داریم و اگر کسی بخواهد خرمگس معرکه بشود باید به نحوی خودمان را از شرش خلاص بکنیم.
"نظر شخصی من این است که گذراندن وقت به تنهایی، در بعضی اوقات، باعث سلامتی روانی انسان میشود. آدم باید یاد بگیرد که چطور زمان تنهایی خود را مدیریت کند و اختیار آن قسمت از وقتش را دست افراد دیگر نسپارد" – اسکار وایلد
2. کسانی که چپ و راست شما را مورد شماتت قرار میدهند
کسی مخالف نظر صادقانه و بازخورد دادن به صورت منصفانه، در مورد رفتار افراد نیست. اما وقتی کار از حد میگذرد که طرف به نوع دستشویی رفتن شما هم گیر میدهد. این جور رفتار دیگر اسمش انتقاد سازنده نیست بلکه عیب جویی محسوب میشود. به چنین فردی بگویید عیب جوییهایش دردی را از شما دوا نمیکند و فقط حالتان را میگیرد تا بلکه از کارش دست بکشد. نکشید کات.
3. آنهایی که همیشه مظلوم نمایی میکنند
خدا نیاورد آن روزی را که این افراد جایی مرتکب اشتباهی بشوند. چنان مظلوم نمایی میکنند که مردم کوبانی بدبختیهایشان از یادشان برود. انگار که خطا و اشتباه برای این افراد معنی و مفهومی ندارد. همیشه باید خودشان را مظلوم نشان بدهند و انگشت اتهام را به طرف بقیه بگیرند. اگر در اتاقی بودید که یک طرفش فردی مظلوم نما قرار داشت و در طرف دیگر استخر تمساحها، الله و اکبر گویان در استخر تمساحها شیرجه بزنید و خودتان را خلاص کنید و گرنه بازیچهی این فرد میشوید. انقدر احساس خطاکاربودن و در عین حال ظالم بودن را به شما نسبت میدهد که حالتان از خودتان بهم بخورد و روانی شوید. قبل از اینکه مظلوم نمایی را شروع کنند، آنها را با گفتن "روضه شروع شد!" خلع سلاح کنید.
4. آنهایی که فاز منفی به آدم میدهند
این افراد منفی گرایی را مثل سرماخوردگی به بقیه سرایت میدهند. کافی است ۵ دقیقه در کنار این افراد بنشینید تا قلبتان بپوسد. هر چقدر هم که آدم شاد و سرزندهای باشید و مثل یک خرس گریزلی سرشار از انگیزه باشید بالاخره در لحظاتی از زندگی غم و اندوه گلوی شما را خواهند فشرد. کافیست یک آیه یأس خوان در کنار خود داشته باشید تا شما را به باتلاق تباهی و منفیگرایی فرو ببرد… حالا خر بیار و باقالی بار کن. احساساتی مثل اضطراب، نگرانی، بدبینی و افسردگی رفتاری نظیر غرغر کردن مداوم را چنان به جان شما میاندازند که از دوستی با ایشان مثل سگ پشیمان شوید.
عمر زمین ۴ میلیارد سال است و عمر شما نهایتاً ۱۰۰ سال. اگر قصد دارید که در این فرصت کوتاه از زندگی و مواهب آن لذت ببرید از اینجور نخالهها دوری کنید و گرنه این احساسات منفی مانند زنجیری به پایتان بسته میشوند. نتایج تحقیقات دانشگاه معتبر Yale نشان میدهد که داشتن ذهنیت مثبت خود به خود ۷ سال به عمر آدم میافزاید. آنهم نه عمری که آدم هر روزش دعا کند که ایشالا هواپیمای مسافربری روی سرش بیفتد.
5. آنهایی که انرژیتان را هورت میکشند
دراکولا چطور خون قربانیانش را میمکید؟ در کنارتان دراکولاهایی هستند که بهجای خون، انرژی میمکند. چرا شما قربانی این افراد باشید؟ چرا شما باید رفتار بچهگانه این افراد را تحمل کنید؟ هر چه باشد هر کسی در زندگیاش لحظات سختی دارد و باید احساساتش را کنترل کند، نه اینکه خودش را مانند باری روی دوش این و آن بیندازد. چند دفعه مراعات حالش را کردید و اجازه دادید اعصاب خوردیاش را سر شما خالی کند تا کمک کرده باشید به حالت عادی برگردد؟ فایدهای هم داشت؟ مگر شما کیسه بوکس این آدم هستید که بخواهد با مشت زدن به شما بوکس بازی یاد بگیرد؟ اینگونه افراد از نظر روانی در زیر خط فقر قرار دارند و شعور اخلاقیشان متمایل به صفر است. هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید به چنین آدمی بها بدهید.
6. آنهایی که غمخوار و دلسوز شما نیستند
انگار نه انگار که همین الان برایش تعریف کردید که چطور مجبور شدید ماشینتان را به زیر قیمت بفروشید تا با بدبختی چک آخر برجتان را پاس کنید … در حالی که با گوشیاش بازی میکند و اصلاً نگاهش به شما نیست، هنوز حرفتان تمام نشده میگوید حاجی داریم میرم پاتایا، انقدر پول رویهم جمع نکن، بیا با هم بریم یکم از پولا رو خرج کن. قاه قاه قاه … (حیف که خانواده از اینجا رد میشه). اصلاً انتظار ندارید که بیاید مشکلاتتان را برایتان حل کند، اما برایتان انقدر ارزش قائل نیست که ۲ دقیقه به درد دلتان گوش کند. بعضی از این افراد با درجات مختلف مشکل روانی خودپسندی مواجه هستند که چنین رفتاری را بروز میدهند. "بقیه به درک، خودم چی میخوام" برایشان مهم است. از قدیم هم وجود داشتهاند و سعدی هم بهشان گفته که "نشاید که نامتتان نهند آدمی". این افراد قادر نیستند که خودشان را جای افراد دیگر بگذارند و کمی دلسوزی و شفقت نشان بدهند. اما بار دیگر که چنین رفتاری را از خود بروز دادند دیگر تحملشان نکنید. به آنها بگویید:
"عشق و محبت از ملزومات روابط انسانی است نه از تزئینات آن. بدون این چیزها آدمیزاد نمیتواند زنده بماند" – دالای لاما
7. آنهایی که صداقت سرشان نمیشود و مثل ریگ دروغ میگویند
بعضی وقتها گندی به الک زدهاید و از رفیقتان میخواهید که صدایش را در نیاورد، اما فردا که در خانه را باز میکنید میبینید هر کسی از کنارتان رد میشود نیشش را تا پس کلهاش باز میکند! دلتان میخواهد آن رفیق دهن لقتان را پیدا کنید و با دمپایی ابری خیس چنان در دهنش بزنید که رستم با گرز گران بر سر اکوان دیو کوفت! اینجور آدمها از راههای گوناگونی به آدم ضربه میزنند. ممکن است از شما پول قرض بگیرند و قول بدهند حتماً در فلان تاریخ این پول را پس میدهند، اما موقع پس دادن پول ده جور حرف بزنند و شما را دنبال خودشان بدوانند. این جور افراد روزی ۲۰۰ بار قربان صدقه آدم میروند، اما اگر پایش بیفتد آدم را به یک کیلو از این خیارهای پلاسیدهی پشت وانتی، میفروشند. "دروغ گفتن هم با کلمات انجام میشود، هم با سکوت" – آدرین ریچ
صداقت، روراستی و اطمینان به یکدیگر از ویژگیهای بسیار باارزش دوستیهای چندین و چند ساله به شمار میروند و کسی که چپ و راست دروغ دَنگَل به شما تحویل میدهد ارزش یک روز بیشتر رفاقت را ندارد. اجازه ندهید کارتان با چنین دغل دوستانی به جاهای باریک بکشد. شاید از غریبه بخورید و به خودتان بگویید "بیخیخیل"، اما اگر از دوست بخورید چنان کمرتان میشکند که هیچ چرثقیلی قادر به بلند کردن شما از زمین نیست.
8. آنهایی که فتنهگر هستند و از آدم سوءاستفاده میکنند
بعضی از دوستانتان هستند که سال به دوازده ماه یک شارژ ۲ هزارتومنی حرامتان نمیکنند که هیچ جواب سلامتان را هم نمیدهند، اما همینکه به موقعیت خوبی رسیدید ناگهان مثل سگ نگهبان برایتان دُم میجنبانند… به مجرد اینکه خرشان از پل گذشت، دوباره از رادار خارج میشوند. شما برای این فرد نقش یک ابزار را دارید، نه بیشتر. شایعه پراکنی در دهان این افراد سلاحی مرگبارتر از شمشیر سامورایی است. با فرد دیگری دعوایش شده و حریفش نمیشود. کنار شما مینشیند و انقدر پشت سر طرف شایعه میبافد و صفحه میگذارد تا شما را هم به خط خود بکشاند. اگر آدم سادهای باشید، جز اینکه در دام یک فتنهگر بیفتید و الکی الکی برای خودتان دشمن بتراشید، چیز بهتری نصیبتان نمیشود. چنین آدمی خیرخواه شما نیست. یک آدم فتنهگر سعی میکند کنار شما بنشیند و تظاهر کند که به درد دلتان گوش میکند، اما در واقع دارد از شما نقطه ضعف جمع میکند تا بعداً همینها را علیهتان استفاده کند.
هیچ مرام و معرفتی برای اینجور آدمها خرج نکنید که فقط از آن سوء استفاده میکنند. ماشین زیر پایتان را با باک پر در اختیارش قرار میدهید که بتواند بدون دغدغه، ۳ روز خانوادهاش را بردارد و به مسافرت ببرد، اما ۵ روز بعد میبینید که ماشین را با باک خالی آورده و جلوی در حیاط شما ول کرده و رفته و از طریق تلفن این را به شما اطلاع میدهد. بالا سر ماشین که میروید و میبینید گل گیرش هم خورده است و لابد موقع گرفتن خلافی هم متوجه میشوید بدون اینکه روحتان خبردار شده باشد چند بار چراغ قرمز را رد کردهاید و در خیابان سرعت رفتهاید و لایی کشیدهاید! از این آدم سوء استفاده کننده چندان بعید نیست که زده باشد کسی را نفله و ناقص کرده باشد و از صحنه تصادف گریخته باشد. در هر صورت اختیار مالتان را دارید اما حداقل اگر ماشینتان بیمه نیست آنرا به دست این جور آدمها نسپارید. شناسایی سوء استفاده کننده هم چندان کار سختی نیست. اگر بعد از مدتی متوجه شدید که طرف فقط "دستِ بگیر" دارد، دورش را سم سوسک بریزید و قیدش را بزنید.
9. آنهایی که از قصد به شما ضربه وارد میکنند
این آیتم گسترهی بسیار وسیعی از اعمال را شامل میشود که میتوانند زندگی را به کام شما زهر کنند. مثلاً ممکن است مادر و پدر خودتان بر سر شیوهی تربیت کردن فرزندانتان، شما را دائم مورد انتقاد قرار دهند، آنهم درحالی که دوران بچگی خودتان راهکارهایشان به درد لای جرز هم نمیخورد. شاید این ضربه وارد کردن، عکس العمل آنیِ موذیانهای از طرف دوستتان باشد که باعث شود احساس بدی به شما دست بدهد. بعضی وقتها مردم چنان عکسالعملهای بدی نشان میدهند که به صداقت، پشتکار یا تواناییهای خود شک کنید.
عموماً این جور آدمها بهجای اینکه شما را با صمیمیت، محبت و حمایتشان به جلو هل بدهند، برایتان یک میدان مین ساختهاند که عبور کردن از آن همانا و از دست دادن روحیه مثبت همان. برای فرار کردن از دست چنین طاعونی، به دلایل بیشتر نیازی ندارید.
10. کسانی که دائم خوف به آدم وارد میکنند
آیا میدانستید انسان جوری برنامهریزی شده است که دائم درباره امنیت، سلامتی و بقاءاش نگران باشد؟ اگر به زمان غارنشینی فلش بک بزنیم که اجدادمان باید از دست هر سگ و سوتهای فرار میکردند تا زنده بمانند، چندان هم پذیرفتن این سخت نیست که چرا هنوز هم رگههایی از این نوع استرس را در خود نگه داشتهایم. اجداد خود من که تا چهار، پنج نسل پیش از ترس دزدان و حرامیان به غار پناه میبردند، شما را نمیدانم. اما در دنیای کنونی لولو خورخورهها از کوسه ۱۰ متری، شیر ژیان گرسنه و گله فیلهای رَم کرده، به سرطان، پراید، پسماند کارخانهها، انتشار امواج پارازیت، ظهور خَرچُسونه رادیواکتیوی غول آسا از وسط بیابان و پاس نشدن چک آخر برج (و چیزهای دیگری که اگر از آنها اسم ببرم، باید دنبال شغل جدید بگردم) تغییر یافته است.
بنابراین همانطور که میبینید هر آدمی به اندازه خودش درگیری ذهنی و نگرانی دارد و اینکه شخص دیگری بخواهد در هنگام حضور و یا از پشت تلفن بار دیگر این چیزها را به یاد آدم بیاورد، نور علی نور است. بدبختی اینجاست که تعداد این آدمهای ضد حال کم هم نیست. جالب اینجاست که از بین تمام این مصائب، خود استرس بزرگترین قاتل جان انسان است. یعنی اگر کمی بیخیال زندگی کنید احتمال زنده ماندتان بیشتر از زمانی است که دائم اضطراب داشته باشید. بنابراین کسانی که به شما استرس وارد میکنند را نخاله به حساب بیاورید و از آنها فاصله بگیرید تا این چند صباح زندگی را آسودهتر طی کنید.