امروز چه غذایی دل تان می خواهد؟ پاسخ این سوال مشخص می کند بدن شما به چه چیزی نیاز دارد. امروز هوس چه کرده اید؟ دل تان کباب کوبیده می خواهد یا سوفله سبزیجات؟ برای تان عجیب است که بعد از مدت ها هوس کرده اید یک بسته کامل چیپس نمکی بخورید؟ اصلا می دانید که سر و کله این هوس ها از کجا پیدا می شود؟ ما به شما می گوییم که چرا گاهی به شکل غیرقابل کنترلی دل تان یک غذا یا خوراکی خاص می خواهد.
از نظر متخصصان، کمبود برخی از مواد معدنی، اسیدآمینه ها یا ویتامین ها و پروتئین ها می تواند هوس خوردن ماده ای خاص را در شما ایجاد کند. پس تصور نکنید که میل تان به خوردن چنین خوراکی هایی گذرا و بی ضرر است بلکه این هوس را به عنوان یک زنگ خطر جدی بگیرید و سعی کنید کمبودی که بدن تان را به این حال انداخته با تغذیه مناسب برطرف کنید.
هوس نمک کرده اید؟
بدن تان سدیم کم دارد
هرچقدر هم که به نمک دوست ها بگویید، باز هم نمکدان را از کنار لیوان آب شان بر نمی دارند. درست است که شکل گرفتن ذائقه غذایی به شما اجازه نمی دهد که کمتر از میزان خاصی نمک بخورید اما از نظر متخصص هوس غذا یا خوراکی شور کردن هم می تواند نشانه یک کمبود در بدن تان باشد.
ولع مصرف غذاهای شور نشانه این است که سطح سدیم در بدن بیش از اندازه کم است و گفته می شود که احساس عطش بیش از اندازه بعد از انجام حرکات ورزشی یا در زمانی که بیمار هستید، به همین دلیل ایجاد می شود. سدیم یک ماده معدنی مهم است که به حفظ تعادل آب در بدن و تنظیم فشار خون کمک می کند و اگر سطح آن در بدن تان پایین باشد، احتمالا میل شدیدی به خوردن پفک یا پاپ کورن شور پیدا می کنید و هیچ وقت نمی توانید یک بشقاب برنج کم نمک را قورت دهید.
برای حل مشکل چه بخوریم؟ کرفس و هویج.
زبان بدن تان را بفهمید
همیشه به آزمایش های وقت گیر و پرهزینه برای فهمیدن کمبودهای بدن نیازی نیست. گاهی درد، سوزش، خارش و دیگر مشکلات بدن تان نقش زبان او را بازی می کنند و به شما می گویند که چه کمبود هایی دارد.
اگر مدام خسته هستید
آهن بدن تان کم است.
اگر پوست تان می خارد
روی بدن تان کم است.
اگر سرتان شوره می زند
ویتامین A بدن تان کم است.
اگر مدام عفونت می گیرید
سلنیوم بدن تان کم است.
اگر کمردرد و پا درد دارید
ویتامین D بدن تان کم است.
خشکی دور دهان و بینی دارید
ویتامین B۱۲ شما کم است.
هوس شیرینی کرده اید؟
بدن تان کروم کم دارد
اگر قند تصفیه شده و کربوهیدرات بخورید، جریان خون تان سریع می شود و میزان قند خون تان نامتعادل می شود. چاره ای که بدن شما برای مقابله با این افزایش سریع قند خون در نظر می گیرد، ترشح انسولین بیشتر است. این درحالی است که با به تعادل رساندن وضعیت سلامت بدن تان و دریافت به اندازه مواد مغذی، می توانید این مشکل را برطرف کنید. طبیعی است که وقتی سراغ شیرینی جات می روید، سطح قندخون تان بالا می رود و انسولین بیشتری در بدن تان آزاد می شود اما می دانید کمبود چه ماده ای است که این نیاز را در شما ایجاد می کند؟
از نظر متخصصان، کسانی که سطح ماده معدنی کروم در بدن شان پایین است، بیشتر به خوردن شیرینی تمایل نشان می دهند، به همین دلیل اگر میزان کروم مورد نیاز را به بدن تان برسانید، کمتر هوس شیرینی می کنید.
یک صبحانه مفصل حاوی پروتئین+ کربوهیدرات می تواند حال تان را بهتر کند؛ مثلا می توانید تخم مرغ را با نان چاو دار بخورید.
در ساعات بعدی روز هم سراغ سبزیجات بروید. با این کار به بدن تان کمک می کنید تا سطح قند خونش را ثابت نگه دارد. با چنین برنامه ای وقتی به ساعت چهار عصر می رسید دیگر آنقدر قند خون تان افت نمی کند که مجبور شوید شیرینی بخورید.
برای حل مشکل چه بخوریم؟ دل و قلوه، گوشت گاو، مرغ، هویج، سیب زمینی، کلم بروکلی، مارچوبه و تخم مرغ.
هوس شکلات کرده اید؟
بدن تان منیزیم کم دارد
به محض اینکه مضطرب می شوید و فکرتان مشغول می شود، سراغ شکلات می روید؟ اصلا شکلات کاکائویی مهمان همیشگی خانه شماست؟ متخصصان بر این باورند که بدن شکلات دوست ها منیزیم کم دارد. منیزیم نه تنها سیستم ایمنی بدن تان را تقویت می کند و ضد التهاب به شمار می آید، بلکه می تواند با حفظ تعادل سیستم عصبی بدن تان و کم کردن اضطراب شما، خیال شکلات خوردن را از سرتان بیرون کند؛ این درحالی است که ادعا می شود بدن ۸۰ درصد آدم ها کمبود منیزیم دارد.
منیزیم برای استخوان های شما هم خوب است و بهترین راه دست پیدا کردن به آن، خوردن یک تکه شکلات تلخ ۷۰درصد است.
یک کاسه ماست کم چرب یا شیرموز در صبح، ماهی در ناهار و آووکادو در بعد از ظهر، می تواند هوس شکلات کاکائویی خوردن را از سرتان بیندازد. گذشته از این، نصف فنجان سویا بو داده تقریبا نیمی از منیزیم لازم در روز را فراهم می کند.
برای حل مشکل چه بخوریم؟ سبزی های تیره برگ دار خام یا پخته، اسفناج تازه، کلم پیچ یا برگ، چغندر، آجیل و مغزهایی مثل بادام یا دانه آفتابگردان، بذر کتان و گردو.
هوس کربوهیدرات کرده اید؟
بدن تان تریتوفان کم دارد
اگر مدام دل تان نان، ماکارونی، سیب زمینی و اساسا هر نوع کربوهیدرات انباشته ای می خواهد، احتمالا بدن تان یک اسید آمینه ضروری به نام تریتوفان را کم دارد. تریتوفان اسید آمینه ای است که اعصاب شما را در دست می گیرد و به خلق و خوی تان شکل می دهد و گذشته از این، می تواند در ساخت سروتونین به بدن شما کم کند و باعث شود که خلق متعادل تر و آرام تری داشته باشید.
بالا رفتن سطح قند خون می تواند به رسیدن اسید آمینه به مغز کمک کند. گذشته از این، تریتوفان نقش ضروری در تنظیم چرخه خواب و بیداری بدن و حتی هضم غذا ایفا می کند و کمبودش می تواند باعث خلق پایین و اضطراب هم بشود.
اگر این اسید آمینه در بدن تان کم است، به جای خوردن کربوهیدرات بیشتر سطح پروتئین مصرفی تان را باید بالا ببرید تا ساخت آن در بدن تان بیشتر شود و کمتر سراغ سیب زمینی سرخ کرده و برنج بروید.
برای حل مشکل چه بخوریم؟ بوقلمون، تخم مرغ، موز و گردو.
هوس گوشت کرده اید؟
بدن تان آهن و روی کم دارد
بعضی از آدم ها همیشه خوردن یک غذای گوشتی مفصل را به هرغذای سبک مدرنی ترجیح می دهند. برای آنها هیچ چیز جای کباب کوبیده و ژیگو را نمی گیرد و هیچ وقت در مهمانی، قبل از خوردن خورشت پرگوشت سراغ خوراک سبزیجات نمی روند. از نظر متخصص، بدن چنین افرادی به روی و آهن نیازمند است.
آهن نقش مهمی در بالا بردن سیستم ایمنی بدن ایفا می کند و به نوعی حامل اکسیژن در بدن هم تلقی می شود؛ به همین دلیل بدن کسانی که آهن شان کم است، خسته می شود و زود از نفس می افتد.
روی هم نقش مهمی در تقویت سیستم ایمنی بدن ایفا می کند و فردی که سطح این ماده معدنی در بدنش پایین است، بیشتر مستعد ابتلا به بیماری های مربوط به ضعف سیستم ایمنی بدن، سرما خوردگی و آنفلوآنزا خواهد بود. روی همچنین برای تقویت موها و ناخن ها ی تان ضروری است و باعث می شود پوست سالمی داشته باشید.
برای حل مشکل چه بخوریم؟ گوشت قرمز، عدس، اسفناج، تخم کدو تنبل، پنیر و نان سبوس دار.
نوشته الناز مظاهری در مجله سیب سبز
همه می خواهند که همسر ایده آل خود را بیابند، همسری که کل زندگی شما را ستایش کند و دنیایش را با شما سهیم شود. ممکن است که بگویید هیچ فرد ایده آلی وجود ندارد، شاید حق داشته باشید، اما یقینا فرد مناسب خود را می توانید بیابید. اگر قرار است با کسی پیوند زناشویی ببندید، می توانید با خواندن ۱۳ نشانه که می گویند به همسر رؤیایی خود رسیده اید، حدس بزنید که آیا او می تواند فرد مناسبی برای شما باشد. پس دقت کنید و اگر طرف مقابلتان دارای این ویژگی ها بود، او را از دست ندهید!
1. نیروی جاذبه ای جسم و روح شما را به سوی هم می کشد.
شاید جمله ی بسیار ساده تری برای تعریف این مورد، گفتن این جمله باشد؛ "چقدر شما دو تا به هم میاین!"
هیچ شکی وجود ندارد که نیروی جاذبه ای واقعی بین شما در جریان است. معمولا زمانی که ۲ نفر واقعا شبیه به هم بوده و به اصطلاح نیمه ی هم هستند، این جمله به آنان گفته می شود. در این حالت، زمانی که دست هایتان را به هم می دهید، قلبتان آکنده از شادی می شود و حتی در همه ی سال های زندگی با هم نیز، چنین احساسی خواهید داشت.
2. سعی در برآورده کردن مهم ترین خواسته های شما در زندگی دارد.
او درباره ی تمامی امیدها و رؤیاهای گذشته و آینده ی شما سوال می کند. او این ها را می پرسد چون از این که بخشی از زندگی شما شده است، خوشنود است و می خواهد همیشه شما را شاد و سرزنده ببیند. شما هم با گفتن همه چیز به او احساس آرامش خواهید داشت، زیرا به او اعتماد دارید و می دانید که از صمیم قلب خواهان بهترین ها برای شماست.
3. عشق، ارزشمندی و امنیت به شما می بخشد.
او دائما به شما می گوید که دوستتان دارد و با کارهایی مثل دعوت به یک شام عاشقانه و یا آشپزی در خانه، علاقه اش را به شما نشان می دهد. شما هم می دانید که این علاقه واقعی است. با او معنی واقعی "زندگی" و "خانه" را می فهمید. با وجود او، "خانه" برای شما مکانی می شود که در آن به شدت احساس آرامش می کنید و همیشه می خواهید که سریعا به آن جا برگردید.
4. به شما فضا و فرصت پیشرفت می دهد.
به هیچ شکلی علاقه ای به کنترل و مدیریت شما ندارد. او اجازه می دهد هر چیزی که دوست دارید بپوشید، علایق خودتان را دنبال کنید و با دوستان خودتان وقت گذرانده و اوقات خوش و آرامی را با آن ها داشته باشید. زیرا او به ارزش زمانی که هر فردی برای خودش احتیاج دارد، واقف است و از شما انتظار دارد که به مانند خودش رفتار کنید.
5. کوچک ترین جزئیات راجع به شما را به یاد می سپارد.
مثلا هنوز یادش هست که وقتی ناراحت و عصبی می شوید، ناخن هایتان را می جوید و همچنین مهم ترین وقایع در رابطه یتان مانند سالگردها و تاریخ تولدها را هرگز فراموش نمی کند. او تقریبا هر چیزی را که تاکنون راجع به خودتان به او گفته اید، به خاطر می آورد و از این که این خاطرات را با شما مرور کند، خوشحال می شود.
6. شما را می خنداند.
او هر دفعه ترفندی دارد تا کاری کند که شما به شدت بخندید. چیزهای زیادی مثل رقصیدن های یواشکی، آواز خواندن و یا لطیفه هایی که فقط خودتان دو نفر از آن سر در می آورید بین شما وجود دارد. هر وقت با او هستید، به شما خوش می گذرد.
7. با شما صادق است و پنهان کاری ندارد.
او با شما کاملا صادق و روراست است. این صداقت حتی در مورد موضوعات حساسی که ممکن است عصبانیت شما را در پی داشته باشد، صدق می کند. این ها همه به خاطر این است که او به شما اعتماد دارد. او آن قدر شما را دوست دارد و به شما اعتماد دارد که به هیچ شکلی نمی خواهد فریبتان بدهد، دروغ بگوید و یا خیانت کند. شما هم باید همین قدر به او اعتماد داشته باشید.
8. اهداف کلی شما و او با هم مشترک است.
ممکن است در مورد جزئیات با هم توافق نداشته باشید، اما در مورد چیزهایی مانند: مکان و نحوه ی خریدن خانه، تعداد بچه ها و یا حتی مسافرت به مکان های دیدنی دنیا که مربوط به هر دوی شما می شود، با هم اشتراک نظر دارید. اهداف، بلند پروازی ها، فضیلت و ارزش هایتان مطابق با یکدیگر است.
9. در نزاع منصف است.
هیچ وقت رابطه تان را به سمت خشونت و یا سوء استفاده نمی کشاند. به این معنی که هر آن چه در ذهنتان می گذرد را می توانید بدون هیچ ترسی از خشونت کلامی و جسمی از سوی او، مطرح کنید. او این توانایی را دارد که بدون این که از او ناراحت شوید، به شکلی اصولی از شما انتقاد و یا اشتباهتان را تصحیح کند.
10. او شما را با دنیای جدیدی رو به رو می کند.
او همه ی معادلات شما از دنیا را در جهت مثبت به هم می ریزد. او چیزهای جدیدی را به شما معرفی می کند که فکر می کردید می دانید و می خواستید. به ناگاه چشم به جهانی جدیدتر و بهتر باز می کنید که اصلا نمی دانستید وجود دارد. مثلا اگر با او آشنا نشده بودید، هرگز نمی دانستید که رفتن به یک سفر تفریحی و تشویقی چگونه است. وجود او در زندگیتان فقط اثر مثبت داشته است.
11. او خانواده ی شما را دوست دارد.
او و شما خانواده های یکدیگر را دوست دارید. اگر چه ممکن است داشتن رابطه ی خوب با خانواده ی همسر چندان ضامن خوشبختی شما نباشد، اما وقتی رابطه ی خوب و خیرخواهانه ای را با خانواده های یکدیگر برقرار کنید، زندگی خیلی آسان تر و شادتر می شود. بدون شک همه به دنبال بهتر شدن زندگی هستند.
12. پدر، مادر و نزدیک ترین دوستانتان او را تایید می کنند.
پدر و مادرتان از زمانی که به دنیا آمده اید، شما را می شناسند و از آن زمان تاکنون از شما مراقبت کرده اند. آن ها همیشه خیرخواه شما بوده اند و همیشه در موقعیتی هستند که می توانند خیر و صلاح شما را تشخیص بدهند. پس اگر والدین و دوستان صمیمی و قدیمی شما، نامزدتان را دوست ندارند، کمی در ادامه ی این رابطه بیشتر دقت کنید.
13. دوباره با او ازدواج می کردید.
علیرغم همه چیز، حتی جر و بحث ها و دلخوری هایی که گاهی با هم داشتید، با قلبتان می دانید که او همان فردی است که می خواهید با او زندگی کنید. درمی یابید که زندگی بدون او معنایی ندارد. هر لحظه و هر طپش قلبتان گواهی می دهد که حاضرید حتی دوباره با او ازدواج کنید. او همسری واقعی در زندگی شماست، فردی که همیشه به او افتخار می کنید.
کلینیک لو روو کلولند شهر لاس وگاس آمریکا نمونه ای بارز از معماری پست مدرن در جهان است. کلینیک لو روو کلولند، مرکز درمان و تحقیق بیماریهای حاد عصبی است که توسط فرانک اُگری طراحی و در لاسوگاس ساخته شده است. نمای فولادی و منحصر به فرد ساختمان، آن را از سایر نماها متمایز میکند. این کلینیک چهار طبقه دارای دفاتر مختلف پزشکی، اتاق انتظار و فضای تحقیقاتی است.
این مرکز 100 میلیون دلاری شامل دو قسمت است که به وسیله یک محوطه با هم در ارتباطند. در قسمت شمال ساختمان، مرکز تحقیقات و بیمارستان قرار دارد و بخش جنوبی برای تامین بخشی از هزینههای تحقیقاتی به برگزاری مراسمات مختلف مانند ازدواج و میهمانیهای خاص اختصاص یافته است.
این سبک معماری شاهکار Frank O. Gehry معمار مشهور معاصر آمریکایی کانادایی-تبار است. او در سال ۱۹۲۹ میلادی در خانوادهای یهودی در شهر تورنتوی کانادا (با نام اصلی فرانک اون گلدبرگ) دیده به جهان گشود. او در سال ۱۹۴۷ میلادی به همراه خانواده اش به لس آنجلس مهاجرت کرد و در دانشگاه جنوب کالیفرنیا به تحصیل در رشته معماری پرداخت. او از شاگردان ویلیام پریرا است. در سال ۱۹۵۶ میلادی در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته برنامهریزی شهری پرداخت و همزمان در دفتر ویکتور گروئن مشغول به کار شد. او اکنون شهروند ایالات متحده و ساکن لس آنجلس است.
در کارهای اولیه "گری" میتوان تأثیراتی از معماران سوئیس و فرانسه به خصوص لو کوربوزیه مشاهده کرد. این تأثیرات را تا سال ۱۹۷۲ میتوان در کارهای گری مانند استفاده از فرمهای هندسی ساده مشاهده کرد. به طور کلی در کارهای گری نوعی گرایش مجسمه سازانه را میتوان مشاهده کرد چه در توسعه خانه همسرش ۱۹۸۷ تا موفقترین کارش در سبک فولدینگ که موزه هنرهای معاصر بیلبائو است.
ستاره اسکندری درباره دلایل حضور کمرنگش در سینما، تلویزیون و تئاتر توضیح داد و از کمتوجهی مسئولان به حذف بازیگرانی که روزگاری سریالهای پرطرفدار و باکیفیت با حضور آنها پخش میشد، گله کرد.
ستاره اسکندری در پاسخ به اینکه چرا مدتی است هم در حوزه سینما هم تئاتر و تلویزیون کم کار شده است، بیان کرد: برای هرکدام از این سه رشته دلایل مختلفی دارم که باید هرکدام از آنها را جداگانه توضیح دهم. درباره تئاتر باید بگویم که سختگیری بیشتری در انتخاب نقش دارم که کارنامه کاریام نیز این مساله را به خوبی نشان میدهد.
کارنامه من در تئاتر نشان میدهد هیچگاه به کمیت توجه نداشتهام و با توجه به اینکه تعریف تئاتر نسبت به سینما و تلویزیون متفاوت است به همین دلیل سعی کردهام در این حوزه گزیده کار باشم. وی ادامه داد: در حال حاضر مشغول تمرین برای تئاتر "سعادت لرزان مردمان تیره روز" به کارگردانی محسن علیخانی هستم؛ تئاتری که ۱۵ سال پیش نیز در آن بازی کردم. باید بگویم از اینکه بار دیگر فضا در تئاتر برای من مناسب شده بسیار خرسندم ولی از اینکه نمیتوانم در تلویزیون کار کنم ناراحت هستم. بازیگر فیلم سینمایی "نزدیکتر" توضیح داد: نقش من در این تئاتر از آن نقشهایی است که خیلی آن را دوست دارم و از طرف دیگر آشنایی با علیرضا نادری در مقام یک نمایشنامهنویس باعث میشود نگاه انسان به زندگی تغییر کند.
"سعادت لرزان مردمان تیره روز" به کارگردانی محسن علیخانی از آن نمایشهایی است که حرفی برای گفتن دارد. بازخوانی و بازتولید اینکار اگر بتواند دل ۲۰ نفر را بلرزاند، توانسته رسالت خود را انجام دهد. علاقه من به حضور در این نمایش تنها به دلیل بار نوستالژیک آن نیست، بلکه نوع نگاه این نمایش نسبت به سالهای گذشته بسیار تغییر کرده که این خود قابل توجه است.
نقشهایی که به من پیشنهاد نشد
اسکندری با اشاره به حضور خود در سینما بیان کرد: در سینما فیلمهای بسیاری هستند که دوست داشتم در آن حضور داشته باشم اما هرگز بازی در این فیلمها به من پیشنهاد نشد، به همین دلیل میتوان گفت بخش کمی از حضور کمرنگ من در سینما خودخواسته و بخش اعظم آن به دلیل پیشنهادهای کم بوده است. البته طی دو سال گذشته پیشنهادهای مختلفی در حوزه سینما و در ژانرهای مختلف به من شده و بخشی از بازیهایی که در سینما داشتهام مانند فیلم "فردا" به کارگردانی مهدی پاکدل و ایمان افشاریان بوده که در گروه سینمایی "هنر و تجربه" اکران شده است.
بازیگر سریال تلویزیونی "فاکتور هشت" توضیح داد: با توجه به پیشنهادهایی که در حوزه سینما به من میشود، فکر میکنم جنس بودن من در هنر هفتم به فضای فیلمهایی از جنس "فردا" نزدیکتر است. نمیتوانم مانند برخی از همکارانم بگویم که در سینما پیشنهادهای زیادی به من شده اما به دلیل ضعف در فیلمنامه آن را نپذیرفتم بلکه واقعیت این است که من جایی در آن بخش سینما نداشتم و زمانی که میخواستم در این هنر گام بگذارم سیاستهای سینما به سمت دیگری چرخید که چندان جایی برای ستاره اسکندری وجود نداشت.
اسکندری گفت: من راه دیگری جز تکیه به تخصص بازیگری بلد نیستم و دوست هم ندارم که بلد باشم، اگر هم جایی حضور داشتم صرفا برای تخصص بازیگری بوده و هیچگاه از رابطه برای حضور در پروژهای استفاده نکردهام.
وی ادامه داد: نزدیک به ۳ سال است با تلویزیون همکاری نداشتهام و علت آن کاملا مشخص است. متاسفانه در برخی مقاطع منتقدان دلسوز و خودی را هم برنمیتابند و در چنین شرایطی انتقادها تبدیل به دشمنی میشود. من هم در چنین شرایطی ترجیح میدهم، همانطور که مدتی از تئاتر فاصله داشتم و طی چند سال اخیر تنها یک بار با علی رفیعی روی صحنه تئاتر رفتم، از تلویزیون نیز فاصله بگیرم. وی با گلایه از مدیران تلویزیون بیان کرد: متاسفانه در این مدت هیچگاه از من پرسیده نشده که چرا در تلویزیون حضور ندارم، این درحالی است که به عنوان یک بازیگر در موفقیت برخی از سریالهایی که در گذشته پخش میشد سهیم بودم. این سالها خیلی راحت یاد گرفتهایم که از کنار هم رد شویم و این برای من عجیب است که یک هنرمند از عرصه تلویزیون و سینما میرود و هیچکس از آنها نمیپرسد که چرا رفتهاند.
بازیگر سریال "تعبیر وارونه یک رویا" ادامه داد: متاسفانه اهالی رسانه و مدیران تلویزیونی نیز چندان در این مورد پیگیری نمیکنند. به خاطر دارم رضا رشید پور یک بار در برنامه "مثلث شیشهای" از من پرسید که شما از سکوی پرتاب سریال "نرگس" میتوانستید برای ورود به سینما استفاده کنید، چرا این کار را نکردید و چرا در سینما موفق نبودید و بعد من گفتم من یک بازیگر هستم و باید به من پیشنهاد شود، این سوال را باید از تهیهکنندگان و کارگردانان بپرسید که چرا بازیگرانی مانند من در سینما حضور ندارند.
ستاره اسکندری: کسی از هنرمندان نمیپرسد کجا هستید
وی تاکید کرد: البته طی سالهای اخیر دوباره سیستم بازیگری بر سینما حاکم شده و من از حضور بسیاری از دوستان بازیگر به عنوان متخصصان بازیگری در سینما بسیار خوشحال هستم، اما در بخشی از نبودنها این بازیگر نیست که مقصر است. بازیگر فیلم سینمایی "قصه پریا" به کارگردانی فریدون جیرانی ادامه داد: سالها در سینما صحبت این بود که این صنعت باید پیشرفت کند، اما این پیشرفت به چه قیمتی است؟ به هر حال من دورهای را در زندگی خود دیدهام که صنعت سینما سرجای خود بود و اندیشه سالاری و متخصص سالاری در سینما حاکم بود.
در این سالها که شامل اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ بود، ما به عنوان مخاطبان سینما و تئاتر میرفتیم تا کار کارگردانانی مانند بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، رخشان بنی اعتماد را ببینیم. چه اتفاقی افتاد که معنی چرخه اقتصادی در سینمای ایران تغییر کرد و بعدها شرایط به گونهای شد که هدفها برای مردم متفاوت شد و سیاستها به سمت دیگری رفت.
تفاوتی میان سینمای تجاری و هنری نیست
وی توضیح داد: ما یک سینمای تجاری و یک سینمای هنری داریم، اما اتفاق بد در ۱۵ سال گذشته این بود که هیچ تفکیکی بین سینمای تجاری و دیگر انواع سینما در کشور وجود نداشت و ما هرگز نتوانستیم بگوییم یک فیلم تجاری است یا هنری و چرا کارگردانانی که ما به اندیشه آن اتکا میکردیم امروز به سمت تولید فیلمهای تجاری میروند. در چنین شرایطی تعداد بسیاری از متخصصها در حوزه سینما و تلویزیون ریزش کردند. بازیگر سریال "شوق پرواز" بیان کرد: در چنین شرایطی وقتی فشار زیاد شد کارگردانانی مانند ناصر تقوایی خانه نشین شدند و این یک اتفاق دردناک در سینمای ایران است.
اسکندری در پایان گفت: در تلویزیون این گزیده کاری کمتر بوده است. هرچند تلویزیون به عنوان یک رسانه عامه پسندتر تعریف شده است، اما من به عنوان یک بازیگر تمام تلاش خود را کردهام تا هرگز در این رسانه کلیشه نشوم. این خطری است که بسیاری از همکاران من در تلویزیون را تهدید کرده است و برخی از آنها نیز دچار این کلیشه شدهاند، به گونهای که در همه سریالها حضور داشتهاند و این حضور باعث یکسان دیده شدن آنها شده است. به همین دلیل کارنامه کاری من در تلویزیون یک کارنامه متنوعی است و از مثبتترین نقشها تا منفیترین نقشها مانند معتاد و الکلی را بازی کردهام و همیشه سعی کردهام تا سطح سلیقه مردم در حوزه بازیگری را ارتقا دهم.
منبع : خبرگزاری مهر
همه ما زوج های بسیاری را می شناسیم که زمانی بسیار عاشق به نظر می رسیدند اما بعد از مدتی رابطه شان را بهم زدند! البته اگر از آنها بپرسید هیچ کدام نمی دانند که چه اتفاقی افتاد اما مطمئنا حداقل یکی از موارد زیر در رابطه شان وجود داشته است. در ادامه ایمیل به 5 نابود کننده و 5 احیا کننده روابط عاشقانه اشاره شده است ...
نابودکننده ها :
1. بی مهری های کوچک
زوج ها هنگامی که شروع می کنند به نه گفتن به خواسته های کوچکی که طرف مقابل از آنها می کند در واقع از طراوت و شادابی رابطه دور می شوند. شاید از شما خواسته شود تا آشغال ها را بیرون بگذارید یا در مورد اتفاقاتی که سرکار افتاده است صحبت کنید. چه در مورد انجام کاری باشد و چه درباره ایجاد ارتباط احساسی باشد، نه گفتن ممکن است به نظر شما چیز مهمی به نظر نیاید اما این نه ها روی هم جمع می شوند و این اعمال کوچک بی مهری به سرعت به این ترجمه می شود که "تو دیگر به من اهمیت نمی دهی". درنهایت، تبدیل به این سوال می شود که " چرا من باید کسی را دوست داشته باشم که به من اهمیت نمی دهد؟"
2. دعواهای کش دار
برای همه ما اتفاق افتاده است که در کنار کسی در هواپیما نشسته ایم که بی وقفه صحبت می کند و به ما این حس را می دهد که در این وضعیت ناخوشایند گیر کرده ایم. زوج ها متاسفانه به همین شکل شروع به دعوا می کنند. دعواها کش دار می شوند و پایان دادن به آنها دشوار می شود. این نوع دعواها مانند یک نوع دام هستند که در آن گیر افتاده اید و تا جایی ادامه می یابند که یک طرف در را بکوبد و برود یا تلفن را قطع کند و یا دیگری را از دعوا خارج کند. با این وضعیت مشکلات حل نمی شوند زیرا این دعواها اصلا درمورد موضوع مورد بحث نیستند هدف این دعواها جریحه دار کردن احساسات و ایجاد سو تفاهم است. اگر دعواهای کشدار شروع به زیاد شدن کردند عشق از بین می رود.
3. تنهایی بعد از یک دعوا
یک روز فوق العاده خوب می تواند شبیه نیمه شب باشد اگر شما احساس تنهایی و یاس کنید. دعواهای بزرگ که هیچ چیز را حل نمی کنند باعث می شوند تا زوج ها خودشان را از یکدیگر دور کنند و هرکدام به سمت متفاوتی برود و مشغول مرهم نهادن بر زخم های خودش بشود. اما این یعنی فردی که فکر می کردید می توانید رویش حساب کنید که بیاید و اشک های شما را پاک کند خود حالا باعث این اشک ها شده است و حتی نمی آید تا عذرخواهی کند و مسئله را حل کند و به جای آن شما را در تنهایی تان رها کرده است تا به خودش برسد. چرا باید در رابطه ای باشید که شما را ناراحت می کند و باعث می شود فکر کنید تنها هستید؟
4. بازنویسی داستان ما
زوج ها از لحظه ای که یکدیگر را ملاقات می کنند، شروع به ساختن داستان عشق شان می کنند. این داستان بخشی از چیزی می شود که باعث پایداری عشق می شود. اما اگر یکی از زوج ها بیماری لا علاجی داشته باشد این داستان تغییر می کند. اما برای اینکار کل داستان دوباره نوشته می شود. خاطراتی از اینکه چگونه احساس عاشقی می کردید تبدیل به خاطراتی می شود از اینکه فکر می کرده اید که احساس عاشقی می کنید و شروع می کنید به باور اینکه همه چیز دروغ بوده است. شما باور می کنید که در واقع عاشق نبوده اید، واقعا تا این حد خوشحال نبوده اید. هنگامی که داستان دوباره نوشته می شود به راحتی عشق از بین می رود.
5. همراه یک غریبه بودن
یک روز نگاه می کنید و فکر می کنید که این شخصی که باعث شد شب گذشته تا این حد حس بدی داشته باشم کیست؟ هنگامی که این فکر درشما ایجاد می شود اغلب تصمیم می گیرید که این فرد کسی که فکر می کردید نیست. به جای آن شما یک غریبه را می بینید که البته غریبه ای مهربان نیز نیست. تفکرات شما حالا ایده های منفی در مورد شخصیت زوج شما دارد و شما پیش بینی می کنید که این ویژگی ها دائمی اند. شما دیگر عاشق نیستید زیرا فکر می کنید که طرف مقابل یک آدم پست است که از ابتدا به شما دروغ گفته است.
احیاکننده ها :
اگر می خواهید نفس تازه ای را وارد رابطه کنید در ادامه پیشنهاداتی داده ایم. شاید این کار ساده نباشد ولی اگر احساس می کنید این رابطه برایتان ارزشش را دارد پس می توانید از این روش ها استفاده کنید.
1. به خواسته ها جواب مثبت بدهید
هنگامی که می شنوید شریک زندگیتان از شما می خواهد مثلا آشغال ها را بیرون بگذارید یا درمورد مسائلی خاص صحبت کنید، به آنها به دید مثبت نگاه کنید و قبول کنید. هر لحظه از پذیرفتن تلاش طرف مقابل یک قدم برای بازگشت به عشق است.
2. حالت دفاعی را به لطافت و نرمی تبدیل کنید
هنگامی که می بینید درحال دفاع از آنچه گفته اید یا کرده اید هستید به جای آن مسئولیت کارتان را بپذیرید (سرزنش نه، مسئولیت). از جملاتی مانند این استفاده کنید "متاسفم، منظورت را متوجه نشده بودم" به یاد داشته باشید که با پذیرفتن بخش خودتان از مشکل شما کمی بیشتر قابل دوست داشتن می شوید.
3. مسائل را باز کنید
دعواها برای یک رابطه می توانند فوق العاده باشند اگر بدانید چگونه با آن رو به رو شوید. با پرسیدن اینکه چه مشکلی واقعا وجود دارد و چه چیزی ممکن است مورد سو تفاهم قرار گرفته باشد و معنی عمیق تر مسئله چیست می توانید بهتر شریک زندگیتان را بشناسید. و او نیز احساس بهتری می کند و حس می کند که به او توجه شده است. عشق زمانی رشد می کند که شما با درک کردن و گوش دادن آن را پرورش دهید.
4. آسیب پذیر باشید
اگر او از شما خواسته ای دارد که دوست ندارید، توضیح دهید که چه حسی به شما می دهد. به او این فرصت را بدهید تا در مورد احساسات درونی شما بیشتر بداند. عشق، در زمانی که آسیب پذیر هستید بیشتر می تواند جریان داشته باشد.
5. مهربانی غیر منتظره
هنگامی که بیشتر در مورد شریک زندگیتان می دانید می توانید از آن برای نشان توجه و مهربانی تان بدون اینکه از شما خواسته شود استفاده کنید. نکته کلیدی اینجا این است که از فرد مقابلتان حمایت کنید هرچند کوچک. اگر ظرف های کثیف را در سینک دیدید قبل از اینکه به خانه بیاید آنها را تمیز کنید. این کارهای ساده مهربانی می توانند بسیار مورد توجه باشند زیرا غیرمنتظره هستند و از طریق اینکارها شما می گویید "دوستت دارم"
هیجان حرف اول و آخر زندگیاش است؛ انگیزه تمام کارهایش، علاقهای که همیشه مثل سایه همراهش بوده از کودکی تا به امروز. همین امروز که ایستاده پای کوره و سندان، زیر سقف بلند یک اصطبل، شانه به شانه یک اسب ۵۵۰ کیلوگرمی. همین حالا که پیش رویش آتش است و آب؛ آهن است و اسب. بهانهای که باعث شده کاری را انتخاب کند که از نظر خیلیها مردانه است؛ اتفاقی که یک عنوان اختصاصی را برایش به ارمغان آورده؛ تنها بانوی نعلبند ایران! تعجب نکنید؛ فرناز هاشمی را خیلیها به خاطر همین شغل غیرمتعارفی که انتخاب کرده میشناسند؛ دختر جوانی که موفقیتش را بیش از هرچیز مدیون جسارت و پشتکار در کارهایش است.
قهرمان ۲۲ ساله گزارش ما عاشق اسب است به قول معروف از بچگی نافش را با سوار کاری بریدهاند، پس بودنش بین چهاردیواری یک اصطبل کنار یک اسب منتظر تعویض نعل، در باشگاههای اسبسواری خیلی هم عجیب نیست: "سه ساله بودم که برای اولین بار سوار اسب شدم. در یکی از پارکهای تهران، پدرم مرا سوار یکی از این اسبهایی کرد که صاحبش برای سواری از مردم پول میگرفت. وقتی سواریام تمام شد، پدرم از من پرسید: خوب بود؟ من هم در جواب گفتم: نه …کم بود. همین شد که پدرم فردای آن روز مرا در یک باشگاه اسبسواری ثبتنام کرد. آن موقع آن قدر کوچک بودم که نمیتوانستم به تنهایی روی اسب بنشینم. پدرم با یک دست مرا روی اسب نگه میداشت و با دست دیگرش اسب را دور زمین هدایت میکرد. تا یک ماه هر روز کارمان همین بود."
از آن روزها تا امروز که فرناز هاشمی از اسبسواری به نعلبندی رسیده فاصله زیادی است؛ سالهایی پر از تجربههای عجیب که نقطه مشترکشان همان هیجانی بوده که همیشه دنبال کرده؛ "همزمان با سوارکاری، ۱۴ سال کاراته را به صورت حرفهای دنبال کردم و چند مقام بینالمللی به دست آوردم؛ آن سالها نمیتواستم سوارکاری را به صورت حرفهای ادامه بدهم چون روزی شش هفت ساعت برای کاراته وقت میگذاشتم و تمرین میکردم، اما بالاخره تصمیمم را گرفتم و دیدم آن هیجانی را که دنبالش هستم در کاراته پیدا نمیکنم؛ به خاطر همین تمرکزم را گذاشتم روی سوارکاری."
اما چطور گذر فرناز از اسبسواری به نعلبندی افتاده؟ جواب این سوال خیلی هم عجیب نیست: "با اسب و اسبسواری که از بچگی آشنا بودم، به کارهای فنی و آهنگری هم علاقه داشتم، به خاطر همین تصمیم گرفتم این مهارت را یاد بگیرم البته فقط به خاطر این که اگر یک روز اسب داشتم، اسبم را خودم نعل کنم."
همین علاقه، انگیزهای شد که همزمان با امتحانات پیشدانشگاهیاش، موضوع را با پدرش مطرح کند و به دنبال استاد نعلبندی باشد که این مهارت را به او بیاموزد: "آن سال با این که کنکور هم داشتم اما وقتی پدرم علاقهام را به این کار دید با پرس وجو از دوستانش، مرا به استاد سازوار که یکی از باسابقهترین نعلبندهای ایران است، معرفی کرد. من همزمان کنکور دادم و با اینکه دوست داشتم در رشته دامپزشکی ادامه تحصیل بدهم، اما گذرم به رشته زیستشناسی سلولی مولکولی افتاد، با این حال به خاطر علاقهام به حیوانات تصمیم گرفتم نعلبندی را به صورت حرفهای ادامه بدهم."
به این ترتیب قهرمان گزارش ما از خرداد ۸۹ دوره کارآموزیاش را زیر دست یک استاد حرفهای شروع کرد؛ دورهای که ۴ سال و نیم طول کشید: "در تمام این مدت تقریبا هر روز از ۷ صبح تا ۵ بعدازظهر کنار دست استادم میایستادم تا مهارت لازم را برای این کار یاد بگیرم.
تا دو سال اول هم فقط با این هدف فوت و فنهای کار را یاد میگرفتم که یک روزی اسب خودم را نعل کنم؛ اما هرچه کار جلوتر رفت و خودم بیشتر درگیر کار شدم، جذابیتش هم برایم بیشتر شد و علاقه بیشتری به ادامه دادنش پیدا کردم."
حضور در کلاسهای نعلبندی، یک خاطره دور را در ذهن فرناز هاشمی زنده کرد: "نعلبندی را یک بار در هفت سالگی از دور دیدم، خیلی برایم جالب بود اما آن موقع اصلا نگذاشتند جلو بروم و از نزدیک کار را ببینم. مدام میگفتند برای تو خطرناک است، از اینجا دور شو. از همان موقع، این سوال در ذهن من ماند که نعلهای اسب را چطور عوض میکنند و چرا برای من خطرناک است؟"
سوالهایی که دیگر برای او بدون جواب نیستند: "حالا که خودم این کار را یادگرفتهام، واقعا با این حرف که نعلبندی سخت و خطرناک است موافقم. به عنوان نعلبند باید اعتماد اسب را جلب و رابطه خوبی با او برقرار کنی، در کنارش باید مهارتهای زیادی را برای خوب نعل زدن کسب کنی. نعلبندی شاید درکشور ما مهجور مانده باشد، اما در کشورهای دیگر واقعا یک علم است. کسی که میخواهد نعلبند شود باید دانشگاه برود، بعد اگر بخواهد کار کند باید دو سه سال زیرنظر یک نعلبند حرفهای دستیاری کند تا در نهایت به عنوان یک نعلبند درجه ۳ استقلال پیدا کند."
دنبال کردن علاقهها خیلی وقتها کار راحتی نیست، مخصوصا وقتی قرار باشد عنوان اولین نفری که از خط قرمزها عبور میکند روی پیشانی شما بخورد؛ اتفاقی که فرناز با آن بخوبی کنار آمده: "از وقتی کارآموزیام را به عنوان یک نعلبند حرفهای شروع کردم، همیشه و بدون استثنا با نگاههای متعجب خیلیها مواجه شدهام. بزرگ و کوچک، پیر و جوان و … وقتی مرا مشغول کار میبینند، میایستند و از نزدیک کارم را نگاه میکنند. حالا دیگر با این نگاههای متعجب کنار آمدهام.
بجز این نگاهها اما، با دو واکنش کاملا متفاوت در محیط کارم مواجه شدهام؛ برای عده زیادی این حضور جالب بوده مخصوصا در جامعه سوارکارها، خیلیها تشویقم کردند و گفتند کارم جالب است ولی باورشان نمیشد من روزی مستقل شوم. همه فکر میکردند یا دستیار میمانم یا بالاخره کار را رها میکنم و میروم سراغ سوارکاری؛ اما من پای انتخابم ایستادم ."
واکنش گروه دوم اما تنها بانوی نعلبند کشورمان را به ادامه کارش مصممتر کرده: "عدهای هم بودند که از همان ابتدا به حضور من جبهه گرفتند و گفتند ایشان خانم است؛ نعلبندی فقط شغل مردهاست. اما من به این انتقادها توجه نکردم و همان جا تصمیم گرفتم به کارم ادامه بدهم."
فرناز هاشمی بالاخره بعد از گذراندن دورههای تئوری و عملی زیاد و خواندن کتابهای آموزشی مختلف درباره نعلبندی، اولین اسبش را همزمان با شروع سال ۹۴ نعل کرده: "تا قبل از این همیشه به عنوان دستیار کار میکردم و هیچ وقت به تنهایی یک اسب را نعل نکرده بودم؛ اما بالاخره با یکی دیگر از استادان نعلبندی آشناشدم؛ استاد محمود امیری که در این کار به من اعتماد کرد و اسب در اختیار من گذاشت. اگر اعتماد ایشان نبود شاید من هنوز مستقل نشده بودم. اعتماد ایشان در کنار اعتماد خانوادهام و مخصوصا پدرم، فضا را برای استقلال من در این شغل آماده کرد. تجربه اول هم، با تمام سختیهایش خیلی جالب بود. خیلی هم طول کشید چون ابزارم به اندازه بقیه نعلبندها کامل نبود و البته دوست داشتم کارم را با دقت خیلی زیادی انجام بدهم."
شاید از نظر خیلیها ابزار این کار در یک نعل جدید و چند میخ و یک کوره داغ خلاصه شود، اما اگر نگاهی به ابزار و وسایلی بیندازید که خانم هاشمی با آنها کار میکند، تازه متوجه میشوید دنیای این کار بزرگتر از این حرفهاست؛ دنیایی که پر است از انواع سم چین، چکش، سوهان، چاقو، میخکش، سهپایه،کوره، سندان و دستگاه سنگ فرز. به اینها نعل و میخ در سایزها و اندازههای مختلف را هم اضافه کنید تا با کاری آشنا شوید که یکی از شاخههای آهنگری است. حالا که با شغل عجیب و غیرمتعارف فرناز هاشمی تا حدودی آشنا شدهاید، شاید علاقهمند باشید اطلاعاتی هم درباره دلایل تعویض نعلها پیدا کنید؛ جواب سوال شما در دو کلمه خلاصه میشود: اصلاح سم.
گزارش از مینا مولایی و مجید آزاد در روزنامه جام جم
پرواز با هواپیمایی ایر کُریو
پان به کوه پکتو نیز رفت. این کوه آتشفشانی غیرفعال و بلندترین کوه کره شمالی است
نوار مرزی "منطقه غیرنظامی کره" یا DMZ. دو کره در این منطقه از هم جدا میشوند. پان تصمیم داشت از آن عکس بگیرد، اما چون نمیتوانست به آنها درست توضیح داد، گوشی آیفون خود را درآورد و چند نمونه از کارهایش را به ماموران نشان داد. آنها درنهایت به من اجازه دادند
ستوان شگفتزده
کهکشان راه شیری از داخل کره شمالی
ارام پان، مهمان ناخوانده یک مراسم عروسی؛ پان در ابتدا از آن زوج خواست تا در مراسمشان شرکت کند، اما آنها کاملا مودبانه قبول نکردند. او پس از نیم ساعت که از دور نظارهگر بود موفق شد نظر آنها برای شرکت در مراسم عروسی را جلب کند
شوخطبعی ساقدوشهای داماد – آنها به شوخی میگفتند که او خیلی سنگین است و باید کمی وزن کم کند
مترو پیونگیانگ - یکی از شلوغترین مکانهای شهر
پسری که به خودش افتخار میکرد – از این پسر خواستم با ارزشمندترین چیزی که دارد را نشانم دهد. او چند کتاب آورد که توسط کیم جونگ اون امضا شده بود
پیتزا در کره شمالی – پیتزای ایتالیایی در سال در پیونگیانگ 2009 افتتاح شد. یکی از چیزهایی بود که اصلا انتظارش را نداشتم
دوست استرالیایی دو متری من
صخرههای چونگسون – جایی در مرز چین و کره شمالی. اگر از این مکان عبور کنید وارد خاک چین خواهید شد
زندگی مردم کره شمالی
دوازدهمین نمایشگاه مد پیونگیانگ
کلاس آشپزی
بازار محلی، درب ورودی – عکاسی از داخل بازار ممنوع است
ارام پان در کره شمالی باید یک آرم آبیرنگ را به دست کند تا نشان دهد یک خبرنگار است
همه افراد دوست دارند تناسب اندام داشته باشند و لاغری خود را حفظ کنند. این روزها همه جا صحبت از فواید بی نظیر تخم کتان، برای کم کردن وزن است که شکم را صاف میکند. صحبت ما هم امروز درباره لاغری با تخم کتان است. در همین رابطه به سوال و جواب های زیر توجه کنید شاید این سوالات در ذهن شما هم باشد.
تخم کتان چیست و به چه صورتی مورد استفاده قرار می گیرد؟
تخم کتان یک دانه گیاهی مفید است که در اروپا و آسیا می روید و دارای مواد بسیار با ارزشی است که به سلامت بدن و تناسب اندام کمک می کند. مهمترین بیماری ها یعنی سرطان را جلوگیزی می کند. دارای چربی غیراشباع و امگا۳ می باشد و دارای میزان زیادی فیبر محلول و غیر محلول و ویتامین E است. از تخم کتان به صورت محلول در آب برای درمان های موضعی، و به صورت خوراکی دم کرده، پودر کرده و روغنی مورد استفاده قرار می گیرد. بیشترین استفاده تخم کتان در قشر باتوان است و آن هم برای کاهش چربی شکم و تناسب اندام است. چراکه تخم کتان می تواند کمک زیادی به کاهش وزن کند.
ترکیبات شیمیایی کتان
از دانه های کتان در اثر فشار و بدون حرارت دادن روغنی بدست می آید که به روغن کتان (برای اینکه با روغن برزک اشتباه نشود) نامیده می شود. افزودن دانه های تخم کتان به رژیم غذایی روزانه سبب افزایش سلامتی قلب و سلامت سیستم گوارش می شود، از طرفی دانه ها تخم کتان سبب کنترل وزن شده و پیشگیری کننده از سرطان نیز می باشند. تحقیقات اخیر حاکی از آن است که دانه های تخم کتان سبب کاهش کلسترول، تثبیت قند خون، جلوگیری از پوکی استخوان، کمک به کاهش وزن، افزایش سلامت سیستم ایمنی بدن و پیشگیری از سرطان می شوند.
چگونگی مصرف تخم کتان
بهتر است دانه های تخم کتان را خریداری کرده و خود آن را در منزل آسیاب نمایید. از آنجایی که تخم کتان یک دانه روغنی است، خرید تخم کتانی که قبلاً آسیاب شده، ممکن است گذشت زمان سبب اکسیده شدن آن گردد، در حالی که شما می توانید دانه های تخم کتان را خریداری کرده و به هنگام مصرف و به میزان نیاز خود، آن را با آسیاب برقی در منزل آسیاب نمایید و به شکل پودر درآورید و مصرف کنید. دانه های تخم کتان می توانند بیش از یک سال قابل مصرف باشند.
بهتر است پودر تخم کتان را در دمای اتاق نگهداری کنید. میزان مصرف تخم کتان برای افراد سالم و بزرگ سال که در مصرف آن محدودیتی ندارند، یک قاشق سوپ خوری در روز می باشد. محققان اظهار می دارند مردانی که در معرض خطر ابتلا به سرطان پروستات می باشند، باید از مصرف تخم کتان اجتناب نمایند.
برای افراد جوان تر، بیشتر از یک قاشق چای خوری تخم کتان در روز توصیه نمی گردد. از آنجایی که تخم کتان حاوی فیبر بالایی می باشد، برای وارد کردن آن در رژیم غذایی خود از میزان کم شروع کنید و به تدریج آن را افزایش دهید. یک قاشق سوپ خوری تخم کتان حاوی 36 کیلوکالری و یک قاشق سوپ خوری از تخم کتان آسیاب شده حاوی 50 کیلوکالری انرژی می باشد.از آنجایی که دانه های تخم کتان طعم و مزه سبک و ملایمی دارند، می توانید به چندین روش آن را در رژیم غذایی روزانه خود وارد نموده و مصرف کنید.
فواید تخم کتان
- تخم کتان می تواند سبب کاهش کلسترول خون و همچنین پایین آمدن قند خون گردد. فیبر محلول موجود در تخم کتان می تواند سبب کاهش کلسترول گردد و از افزایش پلاک در خون جلوگیری کند و در نتیجه از تنگ شدن دیواره عروق خونی که می تواند منجر به افزایش فشار خون و در نهایت سکته و حملات قلبی گردد، جلوگیری و پیشگیری نماید.فیبر موجود در تخم کتان همچنین می تواند از افزایش قند خون در بیماران دیابتی جلوگیری کند.
- تخم کتان از پوکی استخوان و تحلیل رفتن بافت استخوانی جلوگیری می کند. تحقیقاتی که بر روی موش های آزمایشگاهی انجام شد، حاکی از به تأخیر افتادن تحلیل استخوانی در موش های آزمایشگاهی بود که با تخم کتان تغذیه شده بودند و این امر به سبب وجود اسیدهای چرب امگا-3 موجود در تخم کتان می باشد.
- تخم کتان برای افرادی که تمایل به کاهش وزن و کنترل وزن دارند بسیار مناسب می باشد. خوردن تخم کتان 30 دقیقه قبل از خوردن وعده غذایی سبب پر شدن معده و احساس سیری در افراد شده و در نتیجه موجب کنترل اشتها و کم خوری می شود.
ترکیبات تخم کتان
- تخم کتان حاوی انواع ویتامین ها و مواد معدنی از جمله اکثر ویتامین های گروه B بوده و دارای منیزیم و منگنز نیز می باشد.
- تخم کتان دارای دو نوع فیبر محلول و نامحلول می باشد.
- تخم کتان دارای چندین نوع آنتی اکسیدان قوی از جمله لیگنان است. از آنجایی که تخم کتان یک ماده گیاهی است، یکی از بهترین منابع لیگنان ها می باشد.
- تخم کتان حاوی اسیدهای چرب امگا- 3 بوده و از این رو ضد التهاب می باشد. تخم کتان یکی از منابع غنی گیاهی است که دارای امگا-3 گیاهی به نام آلفالینولنیک اسید (ALA) می باشد.
چند پیشنهاد برای مصرف تخم کتان
- به هنگام صرف ناهار، دانه های تخم کتان را به سالاد خود اضافه نموده و میل کنید.
- تخم کتان را با آب میوه مخلوط کرده و میل نمایید.
- تخم کتان را به انواع سالادها و یا سوپ ها بیفزایید.
- تخم کتان را به ماست و یا دوغ خود اضافه نموده و میل کنید.
- تخم کتان را به سس گوجه فرنگی و یا آب انواع گوشت ها اضافه کرده و میل نمایید.
- تخم کتان را به گوشت چرخ کرده اضافه نموده و سپس با آن کوفته و یا کباب درست کنید.
احتیاط در مصرف تخم کتان
- محققان معتقدند علیرغم فواید بسیار زیادی که در تخم کتان مشاهده و اثبات شده، اما در مصرف آن نباید زیاده روی کرد.
- افرادی که دارای روده التهابی و تحریک پذیر می باشند، باید از خوردن تخم کتان اجتناب کنند.
- زنان باردار و مادران شیرده نباید تخم کتان مصرف کنند.
- تخم کتان از پوکی استخوان و تحلیل رفتن بافت استخوانی جلوگیری می کند. تحقیقاتی که بر روی موش های آزمایشگاهی انجام شد، حاکی از به تأخیر افتادن تحلیل استخوانی در موش های آزمایشگاهی بود که با تخم کتان تغذیه شده بودند و این امر به سبب وجود اسیدهای چرب امگا-3 موجود در تخم کتان می باشد.
- از طرفی افرادی که دچار بیماری هایی مانند اندومتریوز، تخمدان پلی کیستیک و فیبرویید می باشند، نیز باید از مصرف تخم کتان اجتناب نمایند.
- محققان اظهار می دارند مردانی که در معرض خطر ابتلا به سرطان پروستات می باشند، باید از مصرف تخم کتان اجتناب نمایند.
- اگر تخم کتان را به عنوان یک دارو مصرف می کنید، حتماً با پزشک خود مشورت نمایید.
عوارض جانبی در مصرف تخم کتان
بنظر می رسد که در مقادیر مناسب و نرمال تخم کتان و روغن تخم کتان بی خطر می باشد. تخم کتان (نه روغن آن) حاوی فیبرهای محلول است. مصرف تخم کتان ممکن است باعث اسهال، گرفتگی، باد و نفخ شکم شود.
تداخلات مصرف تخم کتان
اگر هرنوع دارو و یا مکملی را بطور منظم مصرف می کنید قبل از شروع به مصرف تخم کتان با پزشکتان مشورت نمایید. تخم کتان ممکن است با بعضی از داروهای مسکن، رقیق کننده خون، فشارخون، کلسترول خون، داروهای هورمونی و داروهای دیابت تداخل داشته باشد.
تخم کتان چگونه موجب کاهش چربی شکم می شود؟
تخم کتان از جمله موادی است که به طور چشم گیری برای کاهش چربی شکم مورد استفاده قرار می گیرد. این دانه با ۶ اثر معجزه گر به شما کمک می کند تا شکم صاف داشته باشید و کاهش وزن خوبی را تجربه کنید.
- کاهش نفخ و در نتیجه کوچک کردن شکم
- تمیز کردن معده و کوچک کردن شکم
- آب کردن چربی ها و کوچک کردن شکم و کاهش وزن
- کاهش اشتها و کاهش وزن
- امگا ۳
- حل معضل تورم سلولی و کاهش وزن
حال به معرفی موارد بالا می پردازیم:
کاهش نفخ شکم
تخم کتان دارای میزان زیادی فیبر محلول و نا محلول است که به خوبی می تواند به هضم غذا در معده کمک کند و نفخ شکم را از بین ببرد و یبوست را ریشه کن کند و افزایش اندازه شکم ناشی از یبوست و… را از بین ببرد. برای اینکه از این اثر تخم کتان بهره مند شوید تخم کتان را پودر کرده و در نمک پاش بریزید و در هر بار مصرف غذا از آن استفاده کنید. تخم کتان بیشتر در ماست، شیر، سالاد مورد استفاده قرار می گیرد
تمیز کردن معده
با خواصی که تخم کتان دارد می توان به خوبی از آن برای تمیز کردن معده و دستگاه گوارش استفاده کرد. به نقل از lifescript زمانی که با مصرف تخم کتان معده و دستگاه گوارش را تمیز می کنید توده های اضافی از بین می روند و موجب کوچک شدن شکم می شوند. بنابراین اگر احساس می کنید خوردن دارو ها یا ورزش و کنترل چربی و کالری های دریافتی اثری در کوچک کردن شکم نداشته اند این روش را هم امتحان کنید.
آب کردن چربی ها
تخم کتان دارای میزان زیادی چربی غیر اشتباع است که نسبت به چربی های مضر بسیار مفیدند و موجب کاهش چربی و افزایش سوزاندن چربی در بدن می شوند و بدین طریق قدرت زیادی در سوخت و ساز چربی ها ایجاد می کند. پس اگر دارای رژیم کاهش چربی شکم هستید می توانید از تخم کتان برای حذف چربی ها و افزایش سوخت و ساز استفاده کنید.
کاهش اشتها
تخم کتان به دو روش موجب کاهش اشتها می شود که هر دو بسیار کاربردی اند.
1. از آنجا که تخم کتان یک دانه روغنی است می تواند موجب احساس سیری بشود بنابراین اگر ۳۰ دقیقه قبل از مصرف غذا از یک قاشق پودر تخم کتان استفاده کنید احساس سیری به شما دست داده و نمی توانید زیاد غذا بخورید و بدین طریق دریافت چربی ها و کالری ها از طریق وعده های روزانه کمتر خواهد شد و به مرور موجب کاهش وزن و کاهش چربی شکم می شود.
2. به نقل از livestrong ، اگر از تخم کتان در هنگام خوردن غذا استفاده کنید باعث می شود که هنگام هضم غذا، محتویات معده بیشتر در معده بمانند و به صورت آهسته و کم کم وارد روده کوچک شوند و این موجب می شود که سطح انسولین پایدار بشود و موجب کاهش اشتها می شود. از طرفی پایگاه traineo می گوید تخم کتان با تنظیم سطح انسولین موجب کاهش هوس خوردن غذاهای چرب را در بدن موجب می شوند که خود نقش بسیار مهمی در کاهش وزن و کاهش چربی شکم دارد.
امگا ۳ و کاهش کلسترول
این ماده موجود در تخم کتان دارای خواص مهمی است که در کاهش کلسترول خون در طی ۸ هفته بسیار کمک می کند. اگر روزی ۲۰ گرم از این ماده را در ۸ هفته مصرف کنید سطح کلسترول را به خوبی کاهش خواهید داد.
امگا ۳ تخم کتان و حل مشکل التهاب سلولی
التهاب سلولی مشکلی است که موجب عدم ارتباط خوب و به موقع مغز و سیگنال های هورمونی لپتین شده و موجب می شود که پیام احساس گرسنگی زیاد به مغز ارسال شود و این موجب می شود که دفعات دریافتی غذا توسط فرد زیاد شود و موجب افزایش وزن و چربی خصوصا چربی شکمی بشود. امگا ۳ به اندازه کافی کمک می کند این التهاب ها از بین بروند. استفاده از غذاهایی که موجب کاهش التهاب سلولی می شوند تا ۸۶ درصد موجب کاهش التهاب سلولی شده و تا میزان ۷ کیلو گرم وزن کم کنند. ( به تحقیق خانم فاطمه مهدی پور در worldfood)
دم کرده تخم کتان بهتر است یا پودر تخم کتان یا روغن کتان؟
از آنجا که پودر کرده ی تخم کتان داری ۵۰ کیلو کالری است و تخم کتان پودر نکرده دارای ۳۶ کیلو کالری است بهتر است که تا می توانید از پودر کردن آن جلوگیری کنید و به طور دم کرده آن را مصرف کنید اما اگر فعالیت بدنی خوبی دارید می توانید از پودر کرده ی تخم کتان استفاده کنید.
از روغن کتان فقط برای استفاده بر روی غذا و به دور از اجاق استفاده کنید چرا که روغن کتان یکی از روغن هایی است که سریع اکسایش می شود و اگر بسوزد و موجب ضررهایی برای بدن می شود که کار سلول ها را مختل می کند. بنابراین بهتر است نحوه استفاده شما از تخم کتان به صورت زیر باشد:
دم کرده تخم کتان هر روز دو فنجان
پودر تخم کتان قبل از غذا برای کاهش اشتها و یا همراه با غذا و صبحانه و ناهار برای کنترل هضم غذا و کاهش چربی و کاهش نفخ و تمیز کردن دستگاه گوارش.
آیا تخم کتان برای آب کردن چربی شکم به تنهایی می شود؟
به گفته hckynut در community.qvc باید بگوییم که این گفته حقیقت ندارد که تخم کتان فقط چربی های ناحیه شکم را از بین می برد. اما با توجه به این اصل که آخرین ناحیه ای از چربی که در بدن شکل گرفته اولین لایه ای است که پاک سازی می شود. اما از آنجا که بیشترین لایه های چربی در شکم هستند تاثیر بیشتری بر روی شکم دیده می شود و بدینصورت باید بگوییم اگر توده چربی های کل بدن به یک اندازه باشد روند لاغر شدن و کاهش وزن و تناسب اندام با استفاده از تخم کتان می تواند به صورت یک روند منظم و متناسب و مساوی در کل بدن مشاهده شود.
نتیجه گیری درباره تخم کتان می توانیم به طور کلی به این مهم اشاره کنیم که یکی از ۵ دانه های مهمی است که روزانه باید مصرف شود تا با اثرات مستقیم و غیر مستقیم آن شاهد کاهش چربی های شکم، چربی های بدن و کاهش وزن بشویم و سلامت خود را تضمین کنیم. پس اگر به دنبال منبعی با کمترین ضرر می گردید که هم موجب تناسب اندام شود و هم کاهش وزن و کاهش چربی و چاقی شکمی با تخم کتان دوست شوید.
عشق میان زن و شوهر هرگز نمی میرد مگر زمانیکه زوجین با رفتار نادرست خود آن را کمرنگ و خاموش کنند. معمولا اگر زن نتواند رفتار درست و بجایی با همسرش داشته باشد مرد نیز عشق خود را پنهان کرده و کم کم عشق زندگی ناپدید می شود.
معمولا زنان هنگامی که شعله های عشق کم سو می شوند و زندگی زناشویی رو به سردی می گذارد شوهر خود را عامل اصلی سرد شدن زندگی مشترک می دانند و زمانی قسمتی از تقصیرها را شخصا گردن می گیرند که همسرشان از آنها فاصله گرفته و دور شده باشد اما واقعیت اینجاست که رفتار و افکار زنان موجب می شود مردان رفتاری سرد از خود نشان دهند.
در این ایمیل رازهایی را با شما خانم ها در میان می گذاریم که شما را در رسیدن به زندگی زناشویی ایده آلی که در ذهنتان پرورش داده اید یاری می رساند. آیا از زندگی مشترکتان رضایت کامل دارید یا احساس می کنید از بعضی جهات باید تغییراتی در روابطتان ایجاد کنید؟ در هر صورت راهکارهای زیر به شما کمک می کنند که روابط بهتر و پربارتری را با همسرتان تجربه کنید. این راهکارها حتی در روابطی که به مشکلات جدی برخورد کرده اند نیز موثر هستند. مطمئن باشید می توانید نیروی جدیدی در زندگی تان ایجاد کنید. آگاهی از نکات زیر به زنان کمک می کند دریابند چگونه می توانند مجددا عشق را به زندگی مشترک خود بازگردانند.
1. راز اول: همسر شما نمیتواند تمام نیازهای عاطفی شما را برآورده کند
بیشتر مواقع مردان از همسرشان فاصله می گیرند چون احساس می کنند زن فشار زیادی بر او وارد کرده و مرد را برای برآوردن نیازهای عاطفی اش تحت فشار قرار داده است. هنگامی که مرد نمی تواند انتظارات همسرش را برآورده کند احساس شکست و ناکامی می کند و چون زن عامل اصلی ایجاد این احساس است مرد ناخودآگاه از همسرش فاصله می گیرد.
جالب اینجاست که در این میان زن، شوهرش را مقصر دانسته و حتی به فکر ترک زندگی مشترک افتاده و زندگی مشترکی که به دلیل اشتباهات ناآگاهانه خودش با مشکل مواجه شده را رها می کند. گاهی زنان انتظاراتی از همسرشان دارند که نه تنها شوهرشان بلکه هیچ مرد دیگری نیز قادر به برآوردن آن انتظارات نیست و فقط خداست که می تواند چنین زنانی را قانع سازد.
توجه به همین نکته ساده و کوچک بسیاری از زندگی ها را از جدایی نجات می دهد. مهمتر از همه اینکه هرگز از شوهرتان انتظار نداشته باشید مانند یک غیب گو از انتظارات و نیازهای شما مطلع شود. واقع بین و عادل باشید و انتظارات بجایی از همسرتان داشته باشید و این انتظارات را به موقع به همسرتان بگویید و هرگز او را تحت فشار نگذارید.
اجازه دهید شوهرتان آزادی عمل داشته باشد تا بتواند از روی میل باطنی آنچه را که می خواهید انجام دهد. هر مردی روی کره زمین هنگامیکه بیش از حد تحت فشار قرار بگیرد ناچار است سر به بیابان بگذارد.
2. راز دوم: همسرتان نیز نیازهایی دارد که درست به اندازه نیاز خود شما اهمیت دارند
توجه به این نکته بسیار مهم است. به یاد داشته باشید مردان نیز مانند زنان نیازهای احساسی دارند که به اندازه نیازهای زنان مهم هستند. معمولا تصور نادرستی وجود دارد که چون زنان در مقایسه با مردان، موجودات لطیف تر و حساس تری هستند نیازهای احساسی بیشتر و مهمتری دارند و مردان چون موجودات خشنی هستند هیچگونه نیاز عاطفی نداشته و یا اگر داشته باشند برآوردن آنها چندان اهمیتی ندارد.
زنان هنگامی که می بینند همسرشان به نیازهای آنها بی توجه بوده و نتوانسته کاری که خواسته اند را انجام دهد به او بی توجه و بی محبت میشوند. اینجاست که مردان از همسرشان فاصله می گیرند چون احساس می کنند آنگونه که باید با احترام با آنها برخورد نشده و به یاد داشته باشید حفظ ارزش و احترام از مهمترین و اساسی ترین نیازهای عاطفی مردان است.
بسیاری از مردان در گفته های خود اعتراف می کنند: وقتی همسرم با جملات سرد و ناشی از بی اعتمادی و بی محبتی اش با من صحبت می کند ناخودآگاه مرا از برقراری رابطه گرم ناامید می کند. در این مواقع من به غار تنهایی ام پناه می برم و ترجیح می دهم در تنهایی با خودم خلوت کنم.
زنان باید بدانند اگر همسرشان را یکی از دوستانشان تصور کنند، با این شیوه رفتاری هرگز نمی توانند همسر (دوستشان) را برای مدت طولانی در کنار خود داشته باشند. زنان در محیط کار، با دوستان، اقوام و حتی فرزندانشان روابطی گرم و صمیمانه برقرار کرده و با آنها گرم و مهربانانه صحبت می کنند اما هنگام برخورد با همسرشان ناگهان فرد دیگری می شوند. این اصلا عادلانه نیست، چگونه از کسی که با او رفتار درستی ندارید انتظار واکنشی گرم و عاشقانه و بدون اشتباه دارید؟!
یکی دیگر از نیازهای بسیار مهم مردان که حتی از نیاز آنها به احترام و عشق مهمتر است این است که همسرشان را سرحال و خوشحال ببینند. زنان باید بدانند برای مردان هیچ چیز آزاردهنده تر از این نیست که ببینند همسرشان افسرده و ناامید است، چرا که مردان با دیدن این حالت احساس می کنند فردی بی لیاقت و ناتوان هستند که نتوانسته اند همسرشان را شاداب نگه دارند. مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتی های همسرشان می دانند.
3. راز سوم: مردان دوست دارند رهبر خانواده باشند
راز سوم این است که زنان باید بدانند مردان ذاتا دوست دارند رهبر و مدیر خانواده باشند و هنگامی که زنی این واقعیت را نادیده می گیرد مشکل بروز می کند. برای مردان بسیار دردناک است که ببینند همسرشان آنها را نادیده گرفته و خود را رهبر و مدیر خانه می داند.
زنان نباید طوری رفتار کنند که مردان احساس کنند آنها برتری خود را به رخ می کشند. حتی اگر از جهات مختلفی از همسرتان برتر هستید هرگز این نکته را به رخ او نکشید. گام به گام با همسرتان پیش نروید، یک قدم عقب تر از او بایستید، اجازه دهید همسرتان بداند شما به او به عنوان رهبر خانه باور دارید. این یک قدم کوچک، تاثیر بزرگی در بهبود زندگی زناشویی شما ایفا می کند.
4. راز چهارم: بیشتر مردان از صمیم قلب می خواهند زندگی موفق و پرباری داشته باشند
برخلاف تصور عموم معمولا مردان به اندازه زنان به زندگی مشترکشان احساس تعهد می کنند و به اندازه زنان به زندگی مشترکشان باور دارند اما فرهنگ جوامع، زنان را وادار می کند که تصوری خلاف واقع داشته باشند. بسیاری مواقع مردان با تمام وجود بر حفظ و نجات زندگی مشترکشان تلاش می کنند و در این زمینه از هیچگونه تلاشی دریغ نمی کنند.
مردان دوست دارند همسرانشان را خوشحال کنند، دوست دارند اعضای خانواده را کنار یکدیگر جمع کنندو صحیح ترین کارها را انجام دهند. در چنین وضعیتی وظیفه زنان است که با ایجاد جو احساسی سالم و مناسب مردان را در انجام این کارها یاری داده و آنها را تشویق کنند تا همچنان به زندگی مشترکشان متعهد باقی بمانند.
سال هاست که جامعه، مردان را موجوداتی بی قید و بی توجه به تعهدات در زندگی مشترک معرفی کرده است و همین امر علت بروز مشکلات بسیاری در روابط زناشویی شده است. به خصوص در دهه های گذشته بسیار می شنویم که علت نارضایتی و ناراحتی زنان در زندگی زناشویی مستقیما به اشتباهات مردان بازمی گردد.
متاسفانه چنین نظریاتی مردان را به انزوا و گوشه گیری و در بسیاری مواقع بدخلقی کشانده است، اکنون زمانی است که دریابیم نتیجه چنین افکار و نظریاتی فقط سردتر شدن روابط و دور شدن زن و شوهر از یکدیگر است. البته به یاد داشته باشید که زنان نیز هرگز عمدا مرتکب چنین اشتباهاتی نشده اند و آنها هرگز نمی دانستند رفتارشان چه اثر بدی بر همسرشان می گذارد، در واقع بیشتر اشتباهات زنان کاملا ناآگاهانه و غیرعمدی بوده و هست.
باید کمی به زنان آگاهی داده شود تا دریابند رفتار و گفتار آنها چه آثار و پیامدهایی در رفتار مردان بر جای می گذارد. نتایج آزمایشات محققان بر روی هزاران زوج، نشان می دهد که ایجاد اندکی آگاهی در زوجین نتایج شگفت آوری در روابط آنها با همسرانشان ایجاد می کند.
5. نکته آخر:
زمانی که زوجین سعی دارند در طرف مقابل احساس رضایت و خوشحالی ایجاد کنند بخش اعظم مشکلات به سادگی برطرف می شود. سعی کنید برای ایجاد عشق و پایداری آن در زندگی مشترکتان از هیچ تلاشی دریغ نورزید و مطمئن باشید با ایجاد اندکی تغییر در رفتارتان می توانید همسرتان را به بهترین مرد کره زمین مبدل کنید.
برگرفته از : مجله موفقیت
"سفر سبز" در سالهای اخیر تبدیل به یکی از موضوعات داغ صنعت گردشگری شده است. سفری اخلاقی که به حفظ محیط زیست و زندگی اجتماعی و اقتصادی بومی کمک میکند و در طول راه نیز کمترین آسیب را به کرهی زمین میرساند.
برای انجام چنین سفری به خرج کردن پول و یا آموزشهای خاص نیاز ندارید، بلکه کافی است نسبت به رفتار خود در طول سفر، وسایل حملونقل و آنچه که استفاده میکنید، آگاهتر باشید. بطوریکه در تمام روزهای سال، مسئولانه و سازگار با محیط زیست رفتار کنید. البته اگر تنها یک نفر به برخی ضروریات عمل کند، تغییر محسوسی را شاهد نخواهیم بود اما اگر همه برای رعایت تمام موارد تلاش کنیم، گامهای ساده، محکم و تأثیرگذاری را برای حفظ کرهی زمین برخواهیم داشت.
آب کمتری مصرف کنید
کوتاهتر حمام کنید و برای اصلاح کردن و مسواک زدن شیر آب را باز نگذارید. نباید فکر کنید که این موارد را تنها باید در خانه مراعات کنید و چون هزینهی هتل را پرداخت میکنید، مصرف بیاندازه مشکلی ندارد! حولهها را برای چند روز پشت سر هم استفاده کنید تا هر روز با آب شسته نشوند. هرگز از خدمات لباسشویی و خشکشویی هتل استفاده نکنید چون آنها به هر سفارش بهصورت جداگانه رسیدگی میکنند و این آب بسیاری را هدر میدهد.
سبکبار باشید
اینکه با خود وسایل شخصی کمتری حمل کنید، کمک میکند تا وسیلهی نقلیهای که با آن سفر میکنید، بهوِیژه هواپیما، سوخت کمتری مصرف کند. سعی کنید لباس کمتری داشته باشید. پوشاک شما باید به راحتی شسته و خشک شود که برخی لباسهای ورزشی از این نوع هستند.
انرژی ذخیره کنید
وقتی هتل را به قصد گردش در شهر ترک میکنید، سیستم گرمایشی و سرمایشی و تلویزیون را خاموش کنید. اگر اتاق شما نیازی به نظافت ندارد، علامت "لطفا مزاحم نشوید" را روی در نصب کنید تا برای نظافت هرروزهی اتاق شما انرژی برق هدر نرود.
استفادهی کم، بازیافت و کاهش مصرف
بطری آبتان را دور نیندازید و اگر میتوانید یک بطری آب ورزشی همیشه به همراه داشته باشید. برای دستشویی و حمام از یک صابون استفاده کنید و نقشهها و بروشورها را برای استفادهی دوباره نگه دارید. اگر این محصولات کاغذی را دیگر نیاز ندارید، مطمئن شوید جایی که آنها را به دور میاندازید سطل بازیافت باشد.
بومی بخورید، بومی بخرید
وقتی در سفر هستید به دنبال وسایل مارکدار و یا خوردن در فروشگاههای زنجیرهیی نباشید، این مجموعهها در همه جا یافت میشوند و کمکی به گردش و پایداری محیط زیست انسانی بومی نیز نمیکنند. شما با احترام به غذاها و محصولات بومی شرایط بقای آنها را فراهم میکنید.
اثر کمی از خود به جای بگذارید
برای گمنکردن راه، شاخههای درختان را نکنید و سنگها را جابهجا نکنید، سعی کنید عوارض طبیعی را به عنوان علامت انتخاب کنید ولی به ظاهر و جایگاه آنها آسیب نرسانید. همچنین یک کیسه زباله با خود همراه داشته باشید تا زبالهها را در آن بریزید و با خود بازگردانید.
هیچ چیز را با خود به خانه نبرید
ممکن است چند گیاه بومی را ببینید و هوس کنید که آنها را در گلدان کوچک بکارید و با خود ببرید و یا به جان درختچههای میوهی وحشی بیفتید و محصولاتش را بخورید. این کار را نکنید، اگر قرار باشد تمام توریستها این کارها را انجام دهند چه چیزی از طبیعت باقی میماند؟ دیگر صحبتی از کسانی که حیوانات و حشرات را با خود به خانه میآورند، نمیکنیم!
به سنتهای محلی احترام بگذارید
به محیط زیست اجتماعی احترام بگذارید. برخی از فرهنگها در نوع پوشش، خوراک و رفتار، تفاوتهای زیادی با شما دارند. سعی کنید با افراد محلی تعامل کنید و وسایل کوچکی مانند خوراکیهای مخصوص شهر یا کشور خود و یا عکسهایی برای آغاز این تعامل به همراه داشته باشید. سفر این گونه به شما کمک میکند تا آخر عمر تجربیات منحصربهفردی همراه خود داشته باشید.
هوشمندانه خرید کنید
برچسبها را بخوانید و دربارهی موادی که در آنها به کار رفته است، بپرسید. در همه جای دنیا ممکن است محصولات از موادی ساخته شده باشند که دوستدار محیط زیست نباشند و یا از حیوانات و گیاهان در معرض خطر انقراض تهیه شده باشند. فروش این مواد حتی ممکن است در آن شهر یا کشور ممنوعیت قانونی نداشته باشد، اما شما میدانید که خرید آنها کار درستی نیست.
فعالیتهای تفریحی خود را عاقلانه انتخاب کنید
قرار نیست به هر قیمتی تفریح کنید. تلهکابینهایی که هر سو کشیده شدهاند، وسایل نقلیهی موتوری و ورزشهای پرسروصدا همگی به محیط زیست و مردم بومی آسیب میرسانند. سعی کنید ورزشها و تفریحاتی را انتخاب کنید که تجهیزات زیادی نیاز نداشته باشند و از سوختهای فسیلی استفاده نکنند.
پلیس در استرالیا
پلیس در آذربایجان
پلیس در برزیل
پلیس در چین
پلیس در امارات
پلیس در هند
پلیس در ایران
پلیس در انگلستان
پلیس در هلند
پلیس در کره شمالی
پلیس در روسیه
پلیس در سودان
پلیس در ترکیه
پلیس در آمریکا
پلیس در شوروی
رضا عطاران همان پسرک جوان است که با موهای ژل زده در "ساعت خوش" از مردم دلبری میکرد، آنها را میخنداند و سر ذوق میآورد. حالا هم که حسابی موهایش ریخته، جا افتادهتر شده و در سینما و تلویزیون برای خودش اسمی در کرده است، نظر مردم را چنان به خودش جلب کرده که دوست دارند از زیر و بم زندگیاش بدانند. شما هم اگر دوست دارید از زندگی خصوصی عطاران، خانواده و گذشتهاش سر دربیاورید، 10 راز از زندگی او را در ادامه این ایمیل بخوانید ...
عاشق بچهها هستم اما بچه نمیخواهم
من میگویم نبودن بهتر از بودن است. شما وقتی هستید درگیر مسائل و اختلافات میشوید. وقتی نباشید، خب دیگر نیستید. بچه خیلی دوست دارم؛ یعنی وقتی بچههای مردم را میبینم حسودیام میشود که اینقدر دوست داشتنی، باحال و زیباترین موجودات روی زمین هستند. اگر قرار را بر بودن یا نبودن بگذارید به نظر من نبودنِ بچه بهتر است. از ابتدا هم با همسرم همعقیده بودیم و از قبل ازدواج هم به صورت جدی درباره آن توافق کردیم.
ممنوع الفعالیت شدم و ازدواج کردم
آن زمان که "ساعت خوش" پخش میشد، در اوج بودیم و احساس میکردیم حالا در قله موفقیت هستیم و دیگر همه چیز تمام شده و آینده ما برای همیشه تضمین است. در آن شرایط رویایی یک دفعه به ما اطلاع دادند که ممنوعیت کاری داریم. علاوه بر آن خود ما هم که دیگر نمیتوانستیم کار کنیم.
بعضیها مثل مهران مدیری و ارژنگ امیر فضلی ممنوعیت کاری شان تا ۳ سال طول کشید. من تا یک سال و نیم ممنوعیت کاری داشتم و تمام شد. بالاخره قرار شد که دیگر هیچ وقت بیشتر از دو یا سه نفرمان در یک کار نباشیم. البته بعد از ممنوع الفعالیت شدن، دو، سه هفته زمان پیدا کردم و ازدواج کردم.
در زمان بیکاری با وانت کار میکردم
بعد از ازدواج و جریان ممنوعیت کاری پیگیر تامین نان و امرار معاش زندگی شدم. بالاخره باید یک جوری زندگی را میگذراندیم... خلاصه با یک آقایی دفتر پخش مواد غذایی زدیم. باورش سخت است اما یک وانت زامیاد آبی داشتیم که با آن به سوپرمارکتها میرفتیم و میپرسیدیم که چه چیزهایی نیاز دارند و میگفتیم که ما مثلا میتوانیم مربا، چیپس، پفک و... را برایتان بیاوریم.
درباره مادر و پدرم
مادرم خدا بیامرز نماد و مظهر مهربانی بود. هنوز هم در اقوام از مهربانی او میگویند که چقدر مهربان بود؛ هیچ کس را هیچ وقت اذیت نکرد و به هیچ چیز کاری نداشت. بابا هم که مظهر بیخیالی بود. ترکیب این دو تا من شدم.
چهجوری کچل شدم؟
آخرین جایی که با موی کامل بودم، نقش دایی در سریال "دنیای شیرین" بود. بعد از آن دیگر موهایم شروع به ریختن کرد. در مجموعه بعدی که "قطار ابدی" بود، دیگر جلوی موهایم کم کم داشت میریخت که به زور ماساژ و پف دادن و این چیزها سعی میکردم حفظش کنم. آن موقع خیلی هم برایم مهم بود تا اینکه یک روزی در آینه به خودم نگاه کردم و فهمیدم این مو در نهایت ۳ سال دیگر دوام میآورد و باید یک فکر اساسی برای آن بکنم. چون آدم اهل دارو مصرف کردن و این چیزها هم نبودم، دیدم بهترین کار این است که بروم در آن وادی و از "خانه به دوش" به این شمایل جدید رسیدم. من چون کچل هستم، اگر ریش و سبیلم را هم بزنم شبیه کلهپاچه عجیب و غریبی میشوم که اصلا قشنگ نیست. بعد آن ریش پروفسوری را پیدا کردم و فکر کردم جالبتر است.
ازدواج سوم پدرم
وقتی مادرم فوت کرد؛ پدرم باز هم ازدواج کرد. همسر دوم شان هم فوت کرد و برای بار سوم ازدواج کرد و با ایشان در مشهد زندگی میکند.
نمیتوانم سیگار را ترک کنم
سیگار کشیدن به نوشتن کارهایم کمک میکند. دو سال آن را کنار گذاشتم اما باز به سراغش رفتم. البته چند وقتی است که نوشتن را هم کنار گذاشتم.
کچل که شدم جذاب شدم
جذابیت با زیبایی دو مساله جدا هستند. حتی یک چیزهایی که در تعریف، زشت به حساب میآیند، ممکن است عامل جذابیت باشند؛ حتی یک بریدگی شدید درصورت میتواند عامل جذابیت باشد. فکر نمیکنم ریختن موهایم چیز بدی باشد و جذابتر شدهام. در آینه هم که شمایل خودم را میبینم از این اتفاق راضی هستم و فکر میکنم بد نیست.
از تکنولوژی، فقط موبایل به دردم میخورد
از تکنولوژی فقط گوشی آیفون را دوست دارم. آن هم به خاطر اینکه بازیهای خوبی دارد. اهل اینترنت و ایمیل و اینها که اصلا نیستم. از فیسبوک و این چیزها هم که بی بهره هستم. این موبایل را هم اگر خدا بخواهد کنار میگذارم. الان هم فقط جواب عوامل جایی را که دارم کار میکنم، میدهم.
ماشین ندارم
ماشین ندارم، یعنی گواهینامه ندارم و رانندگی هم نمیکنم. در کل چهار، پنج ماه ماشین داشتم که آن را هم واقعا دوست نداشتم.
منبع : مجله زندگی ایده آل
آیا میـدانستیـد کـه 7 میلیون ایرانی از پوکی استخوان رنج میبرند ؟
آیا میـدانستیـد کـه قله دماوند بیست و سومین قله بلند جهان است ؟
آیا میـدانستیـد کـه خورشید ستاره ایست که پنج میلیارد سال عمر دارد ؟
آیا میـدانستیـد کـه زکریای رازی بغیر از الکل، کاشف گوگرد هم هست ؟
آیا میـدانستیـد کـه آب داغ زودتر از آب سرد یخ میزند ؟
آیا میـدانستیـد کـه سالانه ۲۵ میلیون نفر در جهان از گرسنگی میمیرد ؟
آیا میـدانستیـد کـه 90 درصد از جمعیت جهان در نیمکره شمالی کره زمین زندگی میکنند ؟
آیا میـدانستیـد کـه هر روز ۱۵۰ نفر در آمریکا جان خود را در حوادث رانندگی از دست میدهند ؟
آیا میـدانستیـد کـه طراح پرچم کنونی ایتالیا، ناپلئون بناپارت فرانسوی بوده است ؟
آیا میـدانستیـد کـه از ۱۹۵ کشور جهان در ۱۱۷ کشور جهان مجازات اعدام اجرا نمـیشود ؟
آیا میـدانستیـد کـه کوچکترین استان ایران، استان قم و کم جمعیت ترین استان ایران، استان ایلام میباشد ؟
آیا میـدانستیـد کـه سالانه ۵۰ میلیون مورد، سقط جنین در جهان انجام میگیرد ؟
آیا میـدانستیـد کـه ایران از نظر ذخایر مس اولین کشور جهان می باشد ؟
آیا میـدانستیـد کـه ایران از نظر ذخایز معدنی مقام پنجم را در جهان دارد ؟
آیا میـدانستیـد کـه وزن کل موریانه های جهان ده برابر وزن کل انسانها است ؟
آیا میـدانستیـد کـه در حال حاضر بیش از صد میلیون مین جنگی در نود کشور جهان وجود دارد ؟
آیا میـدانستیـد کـه نسل انسان روز به روز باهوش تر میشود، مثلا یک انسان معمولی صد سال پیش، در عصر امروز ما یک انسان عقب افتاده فرض میشود ؟
آیا میـدانستیـد کـه برج ایفل ۱۷۹۲ پله دارد ؟
آیا میـدانستیـد کـه دو کشور چین و آمریکا بیشترین تولید کننده سیـر میباشند ؟
آیا میـدانستیـد کـه استان خراسان بزرگترین استان ایران است که یک پنجم خاک ایران را بخود اختصاص داده است ؟
آیا میـدانستیـد کـه خوردن آب انگور خطر ابتلا به سنگ کلیه را در افرادی که استعداد آن را دارند را تا ۴۴ درصد افـزایش میدهد ؟
آیا میـدانستیـد کـه خوردن یک عدد گریپ فروت در روز در کاهش وزن افراد چاق تاثیر بسزایی دارد و از بروز دیابت پیشگیری میکند ؟
آیا میـدانستیـد کـه در تمام وجود شما بیش از یک مشت گچ "کلسیم" وجود دارد ؟
آیا میـدانستیـد کـه مصرف همزمان ویتامین های "ای و سی" ممکن است در کاهش ابتلا افراد به بیماری آلزایمر موثر باشد ؟
آیا میـدانستیـد کـه یک بررسی نشان داده خانواده هایی که در آنها مصرف روزانه یک لیوان شیر به صورت عادت درآمده است، فرزندانی شاداب و باهوش دارند ؟
آیا میـدانستیـد کـه در جهان فقط پنج هزار نفر وجود دارند که از بهره هوشی صد و هفتاد و شش برخوردارند، در حالیکه انسانهای معمولی از بهره هوشی بین هشتاد و پنج تا صد و پانزده برخوردارند ؟
آیا میـدانستیـد کـه در آمریکا روزانه دویست نفر در اثر سرطان ریه جان خود را از دست میدهند که حدود صد و نود نفرشان سیگاری هستند ؟
آیا میـدانستیـد کـه دما در نوک سیگار "محل سوخت" ۹۰۰ درجه سانتیگراد میباشد ؟
آیا میـدانستیـد کـه گاو نر کور رنگ است و فقط نسبت به حرکات شنلی که گاو باز در مقابل چشمانش تکان میدهد به خشم میاید و دیگر فرقی نمیکند که شنل به چه رنگی باشد ؟
آیا میـدانستیـد کـه سیاره زهره تنها سیاره ای است که هم جهت با حرکت عقربه های ساعت حول محور خویش میگردد ؟
آیا میـدانستیـد کـه سالانه ۴ هزار نفر غیر سیگاری در اثر همنشینی با افراد سیگاری به سرطان ریه مبتلا شده و جان می سپارند ؟
آیا میـدانستیـد کـه در عمق ۳۰ کیلومتری زمین دمای محیط به هزار و دویست درجه سانتیگراد میرسد ؟
آیا میـدانستیـد کـه نمیشود روی فلز چدن حکاکی کرد ؟
آیا میـدانستیـد کـه زنبورهای عسل کندوی خود را با دقت یک دهم میلیمتر می سازند، آن از کرکهای لامسه خود بعنوان وسیله اندازه گیری استفاده میکنند ؟
آیا میـدانستیـد کـه پنگوئن ها جوجه های خود را از روی صدایشان تشخیص میدهند ؟
آیا میـدانستیـد کـه پروتئین تخم مرغ از پروتئین گوشت و شیر بیشتر است ؟
آیا میـدانستیـد کـه سالانه ۸۶ میلیون نفر به تعداد جمعیت جهان افزوده میشود ؟
آیا میـدانستیـد کـه در فصل تابستان در کشورهای اسکاندیناوی چون سوئد و نروژ فقط یک ساعت خورشید غروب میکند و حتی در بعضی نقاط حتی یک ساعت هم غروب نمیکند ؟
آیا میـدانستیـد کـه مساحت دریاچه خزر چهار برابر مساحت استان اصفهان میباشد ؟
آیا میـدانستیـد کـه بیش از سه هزار نوع نعناع در جهان وجود دارد ولی تا کنون فقط هشتاد گیاه آن را در کتاب های تغذیه و دارو سازی نام برده اند ؟
آیا میـدانستیـد کـه استان کرمان که دومین استان وسیع ایران است، بیش از دو برابر وسعت کشور بلغارستان مساحت دارد ؟
آیا میـدانستیـد کـه چک قبل از پول وجود داشت، شواهد و اسناد نشان میدهد که چک حداقل هزار سال قبل از سکه وجود داشته و در بین بابلی ها متداول بوده است، آنها برای نوشتن چک از لوحهای سفالی استفاده میکردند ؟
آیا میـدانستیـد کـه دلیل تاثیر طب سوزنی این است که با فرو کردن سوزن در نقاطی دقیق و معین، بر مغز و اعصاب تاثیر می گذارد و اعصاب به این طریق ماده ای ضد درد به نام اندورفین آزاد میکند که موجب کاهش درد میشود ؟
آیا میـدانستیـد کـه نیکوتین سبب افزایش قند خون افراد سیگاری میشود و در نتیجه در افرادی که بیماری دیابت دارند عاملی خطرناک است با توجه به اینکه نیکوتین و به ویژه منواکسیدکربن در بروز کوری در دیابتی ها سهیم هستند ؟
آیا میـدانستیـد کـه از یک درخت معمولی میشود بین پانصد تا هزار کیلو کاغذ تولید کرد ؟
آیا میـدانستیـد کـه آهن فلزی است که بیشترین مصرف را در بین فلزات در جهان را داراست ؟
آیا میـدانستیـد کـه مساحت هندوستان دو برابر مساحت ایران است ؟
آیا میـدانستیـد کـه مگس و پشه بر روی برگ گل آفتاب گردان نمی نشیند و با سوزاندن برگهای آن نه تنها حشرات بلکه موش و قورباغه نیز از آن محل فرار میکند ؟
آیا میـدانستیـد کـه با وجود پیشرفت های علمی هنوز برای زیست شناسان و دانشمندان ساختمان عسل کشف نشده است ؟
آیا میـدانستیـد کـه حد متوسط مطالعه کتاب در بین ایرانیان فقط به ۳ دقیقه در ســال میرسد
نگاه نکردن خیلی سخت است. اما واقعا باید هر از گاهی این کار را بکنید و به خودتان یادآوری کنید که پلک بزنید! در دنیای دیجیتال امروز همه اکثر وقتشان را یا پشت کامپیوتر هستند و یا خیره به صفحه نمایشهای دیگر مثل موبایل و تبلت. استفاده از این همه تکنولوژی اجتناب ناپذیر است و ما در این مقاله نمیخواهیم بگوییم که استفاده نکنید. تنها اینکه درست استفاده کنید و به فکر چشم هایتان باشید.
اگر پاسختان منفی است، باید بهتان بگوییم که روش استفادهتان اشتباه است.
درست، وقتی روزهای طولانی پشت کامپیوتر میگذرانید، نشستن صحیح دشوار است. اما ممکن است برخورد سرسری نسبت به سلامت چشم ها هنگامی که کارهای کامپیوتری انجام میدهید، دلیل خستگی چشم، درد گردن و شانه، خشکی چشم و دید تار باشد.
به قضیه اینطوری نگاه کنید: یک تحقیق در آکادمی چشم پزشکی آمریکا نشان داد که تنها دو ساعت کار کردن با کامپیوتر باعث افزایش چشم گیر درد چشم و مشکلات بینایی میشود.
پس با اینکه ۷۰% افرادی که در شورای بینایی مورد نظرخواهی قرار گرفتند، نپذیرفتند که مدت زمان استفادهشان از کامپیوتر موجب مشکلات بینایی باشد، آن دسته از افرادی که روزانه بیش از ۸ ساعت کاری پشت کامپیوتر هستند و بعد از آن با موبایل و تبلت کار میکنند، این خستگی چشم را احساس میکنند.
اولین قدم، پذیرفتن این است که مشکل دارید.
متخصصان این روشها را برای مراقبت از چشم ها توصیه میکنند:
با تمیز کردن صفحهی مانیتور تشعشعات را کاهش دهید. سعی کنید از گوشیهای هوشمند در نور مستقیم خورشید استفاده نکنید. هم چنین پس زمینههای خاکستری کمتر از سفید چشمها را آزار میدهد.
به اندازهی طول بازو از صفحهی کامپیوترتان فاصله بگیرید. اگر بتوانید به راحتی کف دستتان را روی صفحه قرار دهید، خیلی نزدیک نشستهاید. صفحهی کامپیوتر نباید خم شده باشد و باید دقیقا پایین سطح چشم باشد.
به خودتان یادآوری کنید که پلک بزنید. مانیتورها چنان اغوایتان میکنند که فراموش میکنید.
تکنیکی به نام ۲۰-۲۰-۲۰ را انجام دهید: هر ۲۰ دقیقه، ۲۰ ثانیه به ۲۰ پا (۶ متر) آنطرفتر را نگاه کنید.
عینک مخصوص استفاده از کامپیوتر بخرید.
طی مدت کوتاهی، میتوانید مانند این خانم شوید:
راحت با موهای شانه زده به پشت برای جلوگیری از مخدوش کردن دید چشم ها!
همیشه پیش از ورود به خیابان به اطراف نگاه کنید!
نگارش: مینا داودی
عصر ایران : "مدیریت دستشویی را بلد نیستیم، آن وقت ادعای مدیریت جهان می کنیم." ؛ این کامنتی بود که یکی از کاربران عصر ایران در زیر خبری نوشته بود که در آن، تصاویر توریست های خارجی از دستشویی های ایران منتشر شده بود.
خبر این بود که تعدادی از توریست های خارجی، بعد از بازگشت از ایران، عکس هایی از دستشویی های هتل های محل اقامت خود - از یک تا 5 ستاره - را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده و از وضعیت نامطلوب آنها، ابراز نارضایتی کرده بود. (+)
واقعیت این است که وضعیت دستشویی در ایران، از آنچه این توریست های خارجی به تصویر کشیده اند، به مراتب بدتر است و ای کاش، موضوع به هتل ها ختم می شد؛ کافی است سفری با خودرو در هر کدام از جاده ها و اتوبان های کشور (اعم از اصلی و فرعی) داشته باشید تا دو موضوع، به شدت رنج تان دهد:
1 - دستشویی پیدا نمی شود و برای یک قضای حاجت، گاه باید بیش از یکصد کیلومتر رانندگی کرد.
2 - وقتی هم که دستشویی پیدا می شود، معمولاً بسیار شلوغ و با صف های طولانی است و بدترین بخش این که، اکثراً به فجیع ترین شکل ممکن، آلوده اند به طوری که گاه برخی افراد ترجیح می دهند تا رسیدن به مقصد از خیر دستشویی های حال بهم زن بین راهی بگذرند!
البته می توان مسؤولان مربوطه را مقصر قلمداد کرد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت ولی پیش از آن که جوالدوزی به مسوولان بزنیم، بهتر است سوزنی را نثار خود کنیم چرا که ما مردم هستیم که همین تعداد اندک دستشویی ها را با استفاده نادرست و غیر بهداشتی آلوده می کنیم و این در حالی است که فرد فرد ما، اصول بهداشتی اش را می دانیم و در دستشویی های خانه هایمان رعایت شان می کنیم.
بی گمان روی سخن با همه نیست چرا که بسیاری از ایرانیان بافرهنگ، رعایت می کنند ولی کافی است تنها درصد اندکی، حقوق دیگران را محترم نشمارند و جایی که نام محترمانه اش "سرویس بهداشتی" است را به محلی متعفن تبدیل کنند.
پس بیش از انتظار داشتن از این و آن، باید از داشته هایمان - از یک دستگاه پیشرفته پزشکی گرفته تا یک دستشویی در میان جاده - به نحوی انسانی و متمدنانه استفاده کنیم و این نکته بسیار ساده را بدانیم که خانه ما، تنها آن چهار دیواری که شب ها در آن می خوابیم نیست بلکه همه کشور- و در نگاهی فراتر همه دنیا - خانه ما و خانه فرزندان و نسل های بعدی مان است.
اما در باب دستشویی، گناه مسوولان نیز اندک نیست. تأمین نیازهای مردم، وظیفه ذاتی حاکمیت ها در همه دنیاست. این نیازها تنها در مسائلی مانند امنیت، اقتصاد، اشتغال و ... خلاصه نمی شود بلکه بهداشت و نیازهای فیزیولوژیک را نیز در بر می گیرد. بی هیچ تعارف و پرده پوشی باید گفت که دولت ها همان طور که در برابر تأمین غذای مردم مسوول اند در برابر دفع آن نیز مسؤولیت دارند.
این البته بدان معنا نیست که دولت رأساً در همه جای کشور دستشویی بسازد بلکه وظیفه دارد زمینه ساخت آن را در جاهایی که مورد نیاز است فراهم نماید، حال مباشرتاً این کار را بکند یا آن که بخش خصوصی را وارد عرصه کند.
راهکار چندان پیچیده ای هم در میان نیست. کافی است به بخش خصوصی اجازه داده شود در فواصل مشخصی در جاده ها، مجتمع های خدماتی و حتی تک فروشگاه های بین راهی تأسیس کند و به جای دادن عوارض و مالیات به دولت، موظف باشند دستشویی هایی را با تعداد و استانداردهای مشخص احداث و نگهداری مستمر کنند.
تمدید پروانه فعالیت و معافیت این واحدها نیز منوط به این باشد که نگهداری بهداشتی، مناسب و عنداللزوم شبانه روزی از این سرویس ها داشته باشند (مانند تمیز کردن مداوم، استفاده از خوشبو کننده، وجود آبگرم، مایع دستشویی و ... ).
منطق این کار هم بسیار ساده است. این واحدها قرار است مالیات دهند که دولت با مالیات آنها، به مردم خدمت رسانی کند. در این پیشنهاد، دولت از میان بر می خیزد و نظارت می کند تا مردم مستقیماً در خدمت مردم باشند. حتی در مواردی می توان بر اساس محاسبات اقتصادی، بخشی از مالیات را نگرفت.
این پیشنهاد (که متعلق به عصر ایران هم نیست و بسیاری از مردم هم بدان اشاره می کنند) چندین فایده دارد:
- بحران دستشویی را برای همیشه به طور ساختاری حل می شود.
- باعث تمیزی و بهداشتی شدن دستشویی های بین راهی می شود.
- علاوه بر رفع نیاز فیزیولوژیک مسافران، به آنها خدمات بین راهی دیگر می دهد.
- ایجاد اشتغال می کند.
- میزان توقف مسافران در طول سفر را افزایش و به تبع آن، میزان خستگی را کاهش می دهد و این امر می تواند به کاهش تصادفات منجر شود.
- آرامش و آسایش مسافران بیشتر می شود و آبروی کشور به خاطر دستشویی های فجیع، این گونه راحت بر باد نمی رود.
همچنین می توان واحدهای موجود بین راهی مانند پمپ بنزین ها، فروشگاه ها، رستوران ها و نیز حتی افراد بومی را نیز با ارائه مشوق هایی ترغیب کرد که سرویس های بهداشتی مناسب برای عموم احداث و نگهداری کنند.
چه اشکال دارد، برخی افراد بومی، این اجازه را داشته باشند که در کنار جاده نزدیک روستای خود، چند چشمه دستشویی تمیز و استاندارد احداث کنند و ملزم به نگهداری استاندارد آن باشند و در قبال آن، از مراجعین وجهی دریافت کنند؟! باور کنید اغلب مردم حاضرند برای یک سرویس بهداشتی مناسب، هزینه مختصری هم بدهند.
کار سختی نیست. بخش سخت کار این است که اولاً مسوولان این مشکل را به رسمیت بشناسند و ثانیاً خود را موظف به حل این مشکل واقعا تاریخی بدانند.
یک یا چند جلسه بین مدیران و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت راه و شهرسازی، پلیس راه، وزارت نیرو، وزارت صنعت،معدن،تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت و وزارت نفت می تواند آغازی برای پایان دادن به این وضعیت فجیع باشد.
این برای دولتمردان کشور، برازنده نیست که آژانس های خارجی به مسافران خود قبل از سفر به ایران توصیه کنند که با خود قرص ضد ادرار داشته باشند و مردم ایران نیز درباره شان این گونه فکر کنند که توانایی مدیریت موضوع دستشویی را هم ندارند.